دانستنی

کارآفرین نمونه باشید – قسمت هفدهم

بهترین کارآفرین باشید

دوستان عزیز با قسمت هفدهم از سری مقالات کارآفرین نمونه باشید در خدمت شما هستیم. در این مقاله قصد داریم به مفهوم ترس بپردازیم و چگونگی مواجه شدن با آن را برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار دلخواه خود بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

از کار خود لذت ببرید

ترس نشان دهنده ی شکست است. در زندگی خطرات زیادی وجود دارد و عدم داشتن امنیت یکی از آن خطرات می باشد. مواجهه با چیزهای ناشناخته همیشه برای ما ترسناک و ناراحت کننده هستند. کارآفرین بودن هم دقیقا مانند همین است. یک ترن هوایی معمولی را در نظر بگیرید، این ترن هوایی مانند یک زندگی معمولی است و خیلی ترسناک نیست، چون در مسیر آن قادر هستید جلوی روی خودتان را ببینید و خود را برای پیچ های بعدی آماده کنید. اما اگر این ترن هوایی در تاریکی حرکت کند و سرعتش به مراتب بیشتر باشد، مطمئنا خیلی ترسناک خواهد بود! و همین موضوع باعث می شود که ترن های هوایی تا این اندازه طرفدار دارند و کاملا هیجانی و لذت بخش هستند.

دوستان عزیز اگر شما یک کارآفرین باشید و بخواهید به موفقیت در کسب و کارتان دست پیدا کنید، باید این را بدانید که به زودی ترس را تجربه خواهید کرد و با مسائل جدید روبه رو می شوید به گونه ای که اصلا قادر نخواهید بود آینده را ببینید یا آن را پیش بینی کنید. پس تنها راه چاره ای که دارید این است که با آن ترس ها رو به رو شوید و حتی عاشق آن ها باشید. ما در اینجا قصد داریم به شما کمک کنیم تا با ترس های خود مواجه شوید و در مسیر کارآفرینی و رسیدن به اهداف و موفقیت در کسب و کار خود کاملا سربلند و پیروز عمل کنید.

 

به داستان استاد و شاگرد جوان توجه کنید

یک بار استادی به همراه شاگرد جوان خود به یک قبرستان رفت. استاد گفت بزرگ ترین کارآفرین دنیا در این قبرستان دفن شده است، آیا می توانی بگویی که آن کدام است؟! بعد از یک جستجوی کوتاه شاگرد جوان بزرگ ترین سنگ قبر را به استاد خود نشان داد و گفت حتما این است درست حدس زدم؟! استاد گفت نه!

آن شخص صاحب همان قبری است که روی آن ایستاده ای! شاگرد آرام زیر پایش را نگاه کرد و یک سنگ قبر کوچک را دید که حتی به سختی می شد آن را تشخیص داد. استاد گفت این شخص در زندگی اش هرگز نتوانست بیشتر از صد و پنجاه میلیون تومان درآمد داشته باشد. هیچ وقت جرات این را نداشت که یک کارآفرین شود اما اگر می توانست که با ترس های خود روبه رو شود و از فرصت هایی که داشت استفاده می کرد، تبدیل به بزرگ ترین کارآفرین می شد.

چگونگی مواجه شدن کارآفرین های موفق با ترس های خود

بیشتر افراد زندگی خود را سرسری می گیرند و نتیجه ای که به دست می آورند فقط جزو کوچک چیزی است که واقعا می توانند داشته باشند. آن ها با تمام قوا سعی نمی کنند! چرا؟! چه چیزی آن ها را متوقف می کند؟! فقط یک چیز و آن هم ترس! ترس می تواند با پتانسیل اصلی شما بجنگد. بیشتر آدم هایی که از کارآفرین بودن و رسیدن به تجربه ی موفقیت در کسب و کار خود فراری هستند، فکر می کنند کارآفرین ها افرادی شجاع و نترس هستند که همیشه ریسک می کنند، اما این حرف زیاده روی است؛ چون هر کارآفرینی زمان شروع کار در وجود خود احساس ترس دارد.

ریچارد برانسون، بیل گیتس، مارک زاکربرگ و هر کارآفرین موفق دیگری که اکنون به موفقیت در کسب و کار خود دست یافته اند، کار خود را در صورتی شروع کرده اند که از ترس و شکست واهمه زیادی داشتند. داشتن جرات نداشتن ترس نیست، بلکه به معنای نادیده گرفتن ترس است. نلسون ماندلا گفته است: «جرات نبود ترس نیست بلکه غلبه بر ترس است».

 

کنترل ترس ها با قدرت ذهن خود

آدم شجاع کسی است که با وجود داشتن حس ترس می تواند به کارهای خود ادامه دهد، ترسیدن مانند یک نوع مریضی است و نمی شود با آن کاری کرد، بلکه باید با آن رو به رو شد. کارآفرین های موفق هم همین گونه هستند. این طور نیست که آن ها ترسی نداشته باشند بلکه آن ها هر روز با ترس خود مواجه می شوند. باید بدانید وقتی احساس ترس می کنید واقعا برای شما چه اتفاقی می افتد. ترس واقعی نیست ولی حس آن واقعی است. یعنی ضربان قلب شما بالا می رود و بدنتان عرق می کند ولی چیزی که از آن می ترسید فقط یک توهم است و ساخته ی ذهن شما است. برای این که تماس با کسی نمی تواند شما را بترساند، اما تنها چیزی که شما را می ترساند این است که ذهنتان چگونه این ها را برای شما تفسیر می کند.

ترس پدیده ای است که در مغز خودتان رشد می کند. این ذهن است که به ترس های شما معنا می دهد و یک احساس را ایجاد می کند. ترس به خودی خود وجود ندارد به این خاطر که حقیقی نیست؛ همین باعث می شود که وقتی بالای یک ساختمان مرتفع می ایستید می ترسید. اما شاید شخص دیگری از همین کار لذت ببرد. حقیقت این کار یکسان است ولی تفسیری که ذهن دو نفر از این کار دارند کاملا با هم متفاوت است. دو نفر می توانند به یک منظره ی مشابه نگاه کنند اما احساس متفاوتی از آن منظره داشته باشند. یک منظره ی یکسان با دو برداشت کاملا متفاوت! ذهن این برداشت را ایجاد می کند.

 

هنگام ترس چه اتفاقی در ذهن انسان می افتد؟!

ذهن جدید بشر حدود شش هزار سال قدمت دارد؛ یعنی از اول شروع ثبت تاریخ؛ شاید این مدت برای شما زیاد به نظر برسد اما انسان برای مدت زمان بیشتری روی کره ی زمین زندگی می کرده است. یعنی چند صد هزار سال قبل از آن هم انسان وجود داشته ولی شرایطش بسیار متفاوت بوده است. در طی آن چند هزار سال ذهن ما باید دائما هوشیار می بود تا ما را از تهدیدات جدی مثل حیوانات درنده که همه جا در حال کمین بودند، حتی قبایل دیگر و همسایه ها محافظت کند.

پس خطر در هر گوشه نهفته بود و فقط انسان هایی که سریع تر می توانستند به این تهدیدات پاسخ دهند، زنده می ماندند و می توانستند تولید نسل کنند. یعنی اگر نمی توانستید به سرعت تهدیدات اطراف خود را بشناسید مطمئنا طعمه ی حیوانات درنده می شدید. پس با گذشت زمان ما انسان ها با شناخت تهدیدات و پاسخ دادن به آن ها مهارت های زیادی به دست آورده ایم و تنها آن نسل هایی زنده مانده اند که می توانستند خیلی زودتر خطر و ترس را حس کنند.

در دنیای مدرن و پیشرفته ی امروز دیگر آن ترس ها و تهدیدات وجود ندارند، ولی نکته ای که وجود دارد این است که ذهن ما تغییر نکرده و در همان سبک کار می کند. یعنی می خواهد تهدیدات را شناسایی کند و کاری کند که ما بخواهیم به آن ها واکنش نشان دهیم. تنها مشکل کار این است که به جای شیر، ببر و پلنگ سیستم عصبی ما چیزهای دیگری را مثل تهدید می شناسد. سیگنال های ترسی که وقتی اجداد ما با آن ها مواجه می شدند به مغزشان ارسال می شد، دقیقا همان سیگنال هایی هستند که قبل از شروع یک جلسه ی کاری مهم به مغز شما فرستاده می شوند!

به همین دلیل ترس هایی که داریم مانع فعالیت های ما می شوند. مشکل ما این است که با یک ذهن ماقبل تاریخ می خواهیم در دنیای جدید موفق باشیم، در صورتی که این کار به هیچ وجه ممکن نیست. پس زمان آن فرا رسیده برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار و زندگی ذهنیت خودتان را تغییر دهید تا با تمام قوا به سمت رشد و پیشرفت و موفقیت در کسب و کار دلخواهتان حرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *