دسته‌بندی نشده

تاثیر استراتژی شکست در موفقیت کسب و کارها

چگونه از استراتژی شکست برای رسیدن به موفقیت استفاده کنیم

شکست خوردن در تجارت و کسب و کار، حتی در سنین کم می تواند تجربه ای گران بها را برای شما به دنبال داشته باشد. همچنین می تواند در پرورش و ایجاد استراتژی موفقیت در کسب و کار برای آینده نقش بسیار زیادی ایفا کند. در واقع در صورتی که بتوانید این مسئله را درک کنید که هر چه بیشتر شکست بخورید و از آن نکات آموزنده بسیار زیادی را درک کنید، مطمئنا در دفعات بعدی می توانید زیرکانه تر عمل کرده و ثروتمندتر شوید.

بسیاری از مدیران هستند که با توجه به این مسئله که می دانند کاری که در حال انجام آن هستند، منجر به موفقیت در کسب و کارشان نمی شود، اما باز هم به صورت کاملا آگاهانه آن را ادامه داده و به پایان می رسانند. اگر دلیل این کار را بپرسید باید بگوییم که آن ها به خوبی درک کرده اند که شکست خوردن یکی از راه های رسیدن به موفقیت در کسب و کار و همچنین زندگی می باشد.

چرا بعضی از مدیران نمی توانند به موفقیت برسند؟!

این که چرا مدیران موسس در کارهایشان نمی توانند به موفقیت دست پیدا کنند، دو دلیل عمده دارد. یکی از این دلایل این است که خانم یا آقای مدیر آن قدر از اشتباه کردن واهمه دارد که قدرت انجام هر کاری را از دست می دهد. او معمولا صبح زود از خواب بیدار شده و به محل کارش می رود و همواره در حال بیان عذر و بهانه برای توجیه این که چرا از کارش استعفا نمی دهد و تجارت خودش را راه نمی اندازد دارد.

یکی از معمول ترین بهانه هایی که همواره عنوان می شود، نداشتن پول کافی، خطرناک بودن این کار و همچنین نرسیدن وقت مناسب آن می باشد. اما دلیل دوم موفق نشدن مدیران کارآفرین به این مسئله مرتبط است که آن ها به اندازه کافی شکست نخورده اند. در واقع بسیاری از افرادی که دارای کسب و کارهای کوچک می باشند و یا کسانی که دارای شغل دیگری هستند و تجارتی را نیز برای خود دست و پا کرده اند، همواره تلاش می کنند و تا یک نقطه خاص خودشان را می رسانند؛ اما پس از مدتی از آنجا بالاتر نمی روند.

در نتیجه تجارت آن ها ساکن باقی می ماند و حتی این امکان وجود دارد که پس از مدتی از بین برود. از همین رو نیاز است که مدیران موسس در این مواقع، دوباره خطر کرده و تجارت خود را در مسیر رشد قرار دهند. بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که ترس از شکست، یکی از اصلی ترین دلایل موفق نشدن افراد در زندگی و حتی در زمینه شغلی و کاری آن ها می باشد. این اتفاق نه تنها در تجارت، بلکه می تواند در تمام جنبه های زندگی انسان رخ دهد.

 

تفاوت های مهم میان کارمندان و مدیران موفق

شما باید همواره این مسئله را به خاطر داشته باشید که ما در دنیایی پر از تغییر زندگی می کنیم. دنیایی که هر روز شاهد بروز و پیدایش تکنولوژی جدید می باشد. از همین رو کسانی که به استقبال خطر نروند، در لبه پرتگاه قرار می گیرند و آن هایی که نمی خواهند با خطر مواجه شوند، همواره عقب تر از دیگران هستند. از همین رو گفته می شود که «راز موفقیت در کسب و کار، نترسیدن از شکست و یادگیری از اشتباهات است.»

شما به عنوان مدیر یک شرکت باید همواره اهداف جدیدی را برای تجارت و کارمندان خود تنظیم کنید و با طرح و نقشه های مختلف آن ها را به سمت موفقیت هدایت کنید اما مطمئنا در این راه اشتباهاتی رخ می دهد و حتی نیاز است در برخی موارد ریسک کنید اما باید بدانید هر چه بیشتر ریسک کنید باهوش تر می شوید و شرکتتان به واسطه درس هایی که از شکست هایتان گرفته اید رشد کرده و شکوفاتر می شود.

آیا تاکنون به این مسئله فکر کرده اید که کارمند نیز می تواند به استقبال خطرات برود؟

در پاسخ به این سوال باید بگویید که یک کارمند هیچ گاه حق مواجه شدن با خطرات را ندارد و این یکی از کلیدی ترین تفاوت ها میان یک کارمند و مدیر موسس می باشد. وظیفه یک مدیر موسس این است که همواره به استقبال خطر برود و با اشتباهاتی که انجام می دهد، از آن ها درس گرفته و در تجربیات بعدی خود از آن ها استفاده نماید. در واقع شما به عنوان یک مدیر موسس هر چه مهارت های خود را افزایش دهید، به همان نسبت نیز می توانید با خطرات حساب شده تر برخورد کنید و با خطرپذیری کمتری راه موفقیت را طی کنید.

نکته ی مهم این است که شما باید به این مسئله واقف باشید که تجارت همین است. شاید شکست خوردن جالب نباشد، اما برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت در کسب و کار به آن نیاز است. در این قسمت منظور این است که شما به عنوان یک مدیر بایستی خیلی چیزها را به سرعت یاد بگیرید. برای مدیران مسئله رفاه حاصل از درآمد چک حقوقی ماهیانه شان مطرح نیست.

او باید اشتباه مرتکب شود و سریع آن را تصحیح کند. اگر او از اشتباه کردن اجتناب نکند، یا وانمود کند که اشتباهی نکرده است یا دیگران را به ازای اشتباهات خودش سرزنش کند، آن وقت روند یادگیری به او فشار زیادی می آورد و بر او غلبه می کند؛ در نتیجه تجارتش شکست می خورد.

 

از اشتباهات خودتان درس بگیرید

یک مدیر موسس موفق همواره باید به اشتباهات خود اعتقاد داشته باشد و از آن ها به عنوان یک نشانه بد یاد نکند، بلکه آن ها فرصت مناسبی برای یادگیری تجارت بداند. اشتباه می تواند به این معنی باشد که وقت آن رسیده که شما نکات جدیدی را بیاموزید. در واقع چیزی که در گذشته نسبت به آن آگاهی و اطلاعاتی نداشته اید.

در هر زمان مشاهده کردید که چیزی مطابق با میل و خواست شما پیش نمی رود، یا باعث شکست شما شده است، زمانی هر چند اندک به آن اختصاص دهید. هر زمان توانستید درس پنهانی که در آن اشتباه نهفته است را بیاموزید، آن وقت به خاطر اشتباهی که مرتکب شده اید، ممنون نیز خواهید شد.

اگر ناراحت و عصبانی و خجالت زده بشوید، یا دیگران را به خاطر اشتباهات سرزنش کنید یا تظاهر کنید که اشتباهی مرتکب نشده اید، پس به اندازه کافی فکر نکرده اید و ظرفیت فکری تان به اندازه ای که باید گسترش پیدا نکرده است و راه درست را یاد نگرفته اید تا به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنید. پس همچنان باید به فکر کردن ادامه دهید تا به موفقیت در کسب و کار موردنظر خود دست پیدا کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *