بیوگرافی میرزا محمدعلی سروش اصفهانی
در زندگی نامه میرزا محمدعلی سروش اصفهانی این چنین آمده است: میرزا محمدعلی سروش اصفهانی ملقب به شمس الشعرا در حدود سال ۱۲۲۸ هجری در قریه سده که در ۲۰ کیلومتری اصفهان است دیده به جهان گشود. پدرش قنبر علی از دهقانان اصفهان بود. میرزا محمدعلی سروش اصفهانی در آغاز جوانی شغل پدر را دنبال می کرد ولی بعد از فوت پدر برادرانش با وی بنای ناسازگاری گذاشته او را به قهر از خانه پدری بیرون کردند. وی ناگزیر از زادگاه خویش به اصفهان آمد و به راهنمایی ارباب ذوق، به خدمت علامه بزرگ حاج سید محمد باقر بید آبادی که از اجله علمای اصفهان بود رسید و در سایه حمایت و تشویق آن استاد سخن شناس شعر دوست، شهرت پیدا کرده و در میان شعرا و فضلای اصفهان معروف گردید. در آن زمان آوازه ی شهرتش از اصفهان به دیگر شهرهای ایران رفت تا به دربار پادشاهان قاجاریه راه یافت. میرزا محمدعلی سروش اصفهانی بعد از قرآنی، بزرگترین قصیده سرای دوره قاجاریه است که گوی سبقت را از دیگران ربود. میرزا محمدعلی سروش اصفهانی در سوردن قصیده، بیشتر شیوه ی فرخی و امیر معزی را دنبال می کرد. از سروده هایش چنین بر می آید که وی مردی بسیار پاک اعتقاد و پرهیزگار بوده است.
میرزا محمدعلی سروش اصفهانی نزدیک به ۱۵ سال در تبریز به سر برد و در تمام دوره ی ولیعهدی ناصرالدین شاه در دستگاه وی عزت و احترامی بسزا داشت. در سال ۱۲۶۴ هجری که ناصرالدین شاه از تبریز به تهران عزیمت و بر تخت سلطنت جلوس کرد؛ میرزا محمدعلی سروش اصفهانی نیز به دربار رفته و تا پایان عمر از محرمان و ملازمان شاه بوده است. مقام و جایگاهش نزد ناصرالدین شاه به جایی رسید که به سال ۱۲۷۱ هجری در مقابل یک قصیده بیست هزار اشرفی طلا از شاه گرفت و به لقب شمس الشعرایی ملقب گردید.
سبک شعری سروش اصفهانی
میرزا محمدعلی سروش اصفهانی در پیروی از سبک خراسانی استعداد خاصی داشت و طبع خود را در سرودن انواع قالب های شعری اعم از غزل، قصیده و مثنوی آزمود و اشعاری بدیع را خلق کرد. میرزا محمدعلی سروش اصفهانی به فرخی، ناصر خسرو، منوچهری و امیر معزی عشق می ورزید و به سبک این شعرای بزرگ و معاصر شعر می سرود. میرزا محمدعلی سروش اصفهانی همچنین اشعاری در فضایل حضرت علی (ع) و سایر ائمه شیعه سرود که از لحاظ سبک و سیاق درخور توجه است.
میرزا محمدعلی سروش اصفهانی در سال ۱۲۸۵ هجری در تهران دار فانی را وداع گفت و جنازه او را در قم به خاک سپردند.
آثار سروش اصفهانی
قصاید و فتح نامه ها و مثنوی های: “اردیبهشت نامه”، “ساقی نامه”، “الهی نامه”، و “روضه الانوار” در ذکر واقعه ی کربلا، کتابی به نام “شمس المناقب”، حاوی قصایدی در مدح و منقبت رسول (ص) و خاندان نبوت و “دیوانی” به نام “زینه المدایح”.
اشعار سروش اصفهانی
پیراسته زلف تو آراسته رخسار بردند دل و دین مرا هر دو به یکبار
بستی تو مرا دل به دو پیراسته سنبل بردی تو مرا دین به دو آراسته گلنار
با غیر همه مهری و با من همه کینه با خلق همه صلحی و با من همه پیکار
بالای تو ای مهربتان سرو روان است نه نه که بلای دل و آشوب روان است
رخسار تو برگ سمن است و گل سیراب نه نه که پر از لاله یکی لاله ستان است
زلفین گره گیر تو اویخته تا دوش نه نه گرهش باز کنی تا به میان است