چگونه با قانون جذب به آرزوهای خود می رسید
اگر دلایل اصلی هر شکستی را مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که دلیل عمده ی آن عدم اعتماد، تلاش و کوشش بی از حد و افراط گرایانه بوده است. بسیاری از افراد واکنش و خواسته های خود را که ضمیر ناخودآگاه مستقیما به سمتشان فرستاده را نمی پذیرند و از قبول کردن آن سر باز می زنند. علت این است که هرکسی از نحوه عمل روح و ضمیر ناخودآگاه خویش مطلع باشد، اطمینان مطلقی نسبت به آن پیدا می کند.
بار دیگر تاکید می کنیم زمانی که ضمیر ناخودآگاه ایده ای را بپذیرد برای آن دست به کار می شود و تمام منابع قدرت را برای رسیدن به هدف به کار می بندد. قانون او در آن صورت کاری به خوب و بد ندارد. اگر ایده ها منفی باشند نتیجه ناراحتی و شکست خواهد بود. اگر از آن به گونه ای سازنده و مثبت استفاده شود حامل خوشی، آرامش و آسایش روح و روان خواهد شد.
بنابراین از این موضوع نتیجه می گیریم بر اساس قانون جذب اگر افکار شخص سازنده و مفید باشد واکنش خوبی در پی خواهد داشت. در این صورت کاری به جز این نخواهیم داشت که ایده هایی را که به سمت ضمیر ناخودآگاه روانه می کنیم با واقعیت منطبق باشند و مابقی کار را به دست قانون جذب بسپاریم.
ضمیر ناخودآگاه با اجبار و زور خواسته شما را برآورده نمی کند!
نکته فوق العاده مهمی که باید در این جا به آن توجه کرد این است که با اجبار و اعمال زور مطلبی را به ضمیر ناخودآگاه خود ندهید چون در این صورت هرگز به نتایج دلخواه دست پیدا نخواهید کرد. دلیل آن هم کاملا روشن و واضح است ضمیر ناخودآگاه به ایمان و اعتقاد شخصی واکنش نشان می دهد و مسلما این کار از سر اکراه و اجبار شدنی نیست. گاهی اوقات این شکست ها نتیجه القای جملاتی از این قبیل است:
من دیگر هیچ امیدی ندارم.
این کارها هیچ نتیجه ای نمی دهد.
من به کلی گیج شده ام.
کار من دیگر تمام است و از بین رفته ام.
سرگردان مانده ام و نمی دانم چه کنم.
زمانی که با خودتان این گونه صحبت می کنید، هرگز نباید انتظار همکاری و واکنش مثبت از جانب ضمیر ناخودآگاه خویش داشته باشید. اگر روزی سوار تاکسی شوید و به جای یک آدرس به راننده ده آدرس بدهید مطمئن باشید که عاقبت شما را پیاده خواهد کرد و به هیچ مقصدی نخواهد رساند.
کار شما در مقایسه با ضمیر ناخودآگاه نیز این گونه است. بایستی ایده روشن و مشخصی در ذهن داشته باشید تا به تصمیم روشن و قاطعی منجر شود و راه حلی برای معضل شما فراهم نماید و این ها فقط از عهده ی هوش و خرد بی کرانی که در ضمیر ناخودآگاه شما جای گرفته بر خواهد آمد و بس! بالاخره این اعتقاد و ایمان قلبی شما به همراه قانون جذب بوده که قادر به حل معمای دشوار زندگی تان شده است.
کار خود را به شکل اعمال شاقه در نیاورید
ضمیر ناخودآگاه هر انسانی به منزله ی مسئول یک کارگاه است که نقش هماهنگ کننده دارد، سایر کارگران را رهبری می کند، وسایل درمان و مداوا را فراهم می کند و کار را از اعماق شاقه خارج می نماید. اما به مسئول هم باید فرمانی داد تا سلامتی و آرامش را که کلید هر موفقیتی است در خود ایجاد نماید.
بنابراین باید در آرامش مطلق به کار و کوشش پرداخت. هرگز برای جزئیات اهمیت زیادی قائل نشد بلکه هدف نهایی را مدنظر قرار داد. همین که تنتان سالم است و شغل و درآمدی دارید شکرگزار باشید و از زندگی خود لذت ببرید. یاد زمانی بیفتید که تازه از بستر بیماری سختی برخاسته بودید و چقدر زندگی تان شاد و شیرین شده بود. هر ایده ای که به ضمیر ناخودآگاه وارد می کنید باید ضمانت اجرای حال پیدا کند و به آینده موکول نشود.
نیروی اراده و آرزوهای دور و دراز
اگر از نیروی ضمیر ناخودآگاه خود به شکل مطلوبی استفاده کنید هرگز به قدرت اراده نیاز نخواهید داشت. در این مورد کافی است که هدف نهایی را مدنظر قرار دهید و به همان ترتیب که گفتیم ضمیر ناخودآگاه را به کار بگیرید. آن گاه خودتان متوجه خواهید شد که هوش و درایتتان چگونه وارد عمل می شود. فقط بایستی ایمان و اعتقاد معجزه گر خود را از یاد نبرید و آن را در عرصه ذهن حاضر کنید تا بر اساس قانون جذب بتوانید از شریک بیماری و یا یک گرفتاری خلاصی پیدا کنید.
در محیط کار خیلی به خودتان سخت نگیرید، مشکلات را بزرگ نکنید و از کاه کوه نسازید. ساده ترین روش همیشه بهترین روش است و بهترین روش برای دریافت پاسخ مناسب و منطقی از ضمیر ناخودآگاه داشتن یک نیروی تخیل منظم و از لحاظ علمی انضباط یافته است.
باور داشتن یعنی قبول موضوعی به عنوان امری حقیقی؛ زندگی کردن در این حالت ما را از منفی بافی دور می کند، در ضمن شاهد برآورده شدن رویاهای خود نیز خواهیم شد.
سه گام مهم به سوی موفقیت
سه گام عمده و اساسی که باید در جهت رسیدن به موفقیت برداشته شود عبارتند از:
۱ – بررسی مسئله
۲ – قبول راه حل و شناخت آن توسط ضمیر ناخودآگاه
۳ – ایمان خالصانه نسبت به اجرای آن
هنگامی که نیت های قلبی خود را به زبان می آورید از به کار بردن این کلمات و عبارات خودداری کنید و به اصطلاح ضعیف نشان ندهید:
خیلی دلم می خواست که معالجه می شدم!
ای کاش به خواسته دلم می رسیدم!
احساس آدم ها ارباب همیشگی آن ها می باشد و هماهنگ کننده خود شما هستید. دوباره توجهتان را به این نکته جلب می کنیم که سلامتی موهبتی از آن شما است. سعی کنید به صورت عامل اجرای هوشمندانه ضمیر ناخودآگاه خود در بیاید و ایده های تندرستی، آرامش، نشاط و خوش بینی را به سمت آن روانه کنید. اگر دچار ناراحتی و مشکلی شدید با خونسردی تمام از آن ها بگذرید و به خودتان بگویید: «این موضوع پایدار نیست و می گذرد».
با این روش با آرامش تمام به ضمیر ناخودآگاه خود این امکان را خواهید داد تا نیروهای اصلی را در رفع بحران به کار ببندند و اگر گرفتاری برایتان پیش آمد به راحتی آن ها را از سر راهتان بردارند.