موفق بودن و پیشرفت در کار بدون وجود یک مدیر که شما را نظارت کند کار آسانی نیست. خب چطور خودت را مدیریت می کنی؟ شما را نمی دانم اما من یک مشکل دارم. من بلند پروازم و پر از ایده های بزرگ. اما به شدت هم بی نظم و فاقد مسئولیت پذیری هستم. اما آن روز ایده ای به نظرم رسید. چی میشه اگر مدیر خودم بشم؟” “ نظر بدی نیست.
برخلاف آنچه که صنعت آموزش مدیریت چند میلیون دلاری می گوید، فکر نمی کنم مدیریت آنقدر ها هم سخت باشد(البته نمیگویم که آسان است). یک مدیر خوب، افراد را حمایت، تشویق و برای مسئولیت پذیری قدرتمند می کند. برای اینکه بتوانیم خودمان را مدیریت کنیم باید گام هایی برداریم تا خود را تشویق کرده و مسئولیت پذیری را قبول کنیم.″ اولین و بهترین پیروزی، غلبه کردن بر خودمان است″
ده روش ساده برای شما داریم که امروز میتوانید با انجام دادن آن ها خود را مدیریت کنید.
روش های ۱۰ گانه
۱. برای خود یک برنامه ی اهداف و ارزش ها تنظیم کنید
فکر میکنم انقدر در جزییات زندگی روزمره درگیر شده ایم که اغلب یادمان میرود که چرا اینجاییم، چه چیزی می خواهیم و مهم تر ازهمه چه چیز برایمان ارزش دارد. برای هماهنگ کردن ارزش هایتان تا رسیدن به آنچه که می خواهید، با یافتن یک راه مناسب خودتان را مدیریت کنید. برنامه ی اهداف و ارزش های شخصیتان را بنویسید.
اهداف و ارزش های شخصی من در حال حاضر این است: زندگی راحت، بخشش بی منت، کارکردن همراه با تلاش برای استقلال مالی و فرصت هایی که این استقلال به من خواهد داد. متن اهداف و ارزش هایتان نباید شاعرانه و فیلسوفانه باشد_ فقط باید ارزش های اصلی تان و دلیل هرکاری که روزانه انجام می دهید را بیان کند._ (تذکر: اگر نمی توانید برنامه ای برای ارزش ها و اهدافی که در حال حاضر در شغل و زندگی شخصیتان دارید تهیه کنید، شاید وقت آن رسیده که تغییری ایجاد کنید!)
۲. برای خودتان اهداف کوچک تعیین کنید
نوشتن اهداف کوچک و بزرگتان علاوه بر مسئولیت پذیری فواید بی شمار دیگری نیز دارد. اهداف یک ساله، پنج یا ده ساله میتواند به شما کمک کند جزییات و اطلاعات بیشتری را به برنامه ی اهدافتان اضافه کنید چون که شما می دانید برای رسیدن به یک نتیجه ی ملموس کار می کنید. اما اهداف بلند مدت بی فایده هستند مگر که برای بدست آوردنشان شیوه ی خاصی داشته باشید. با تنظیم کردن اهداف کوچک خودتان را مدیریت کنید.
اهداف کوچک چه اهدافی هستند؟ راستش را بخواهید من دوست دارم به دید یک عملکرد به آن نگاه کنم که وقتی به سرانجام برسد به عنوان اجزای سازنده ی یک هدف بزرگ تر عمل می کنند.
بعنوان مثال کسب یک حقوق ماهانه ی کارت اعتباری که از حداقل درامد بیشتر باشد یک هدف کوچک است. هر ماه که با موفقیت حقوقت را افزایش می دهی به هدف بزرگت که همان رهایی از بدهکاری هاست نزدیک تر می شوی. در محل کار رسیدن به هدف کوچک ممکن است مستلزم تنظیم کردن یک قرار ملاقات با ارباب رجوع باشد. فراهم کردن تمام شرایط یک قرار ملاقات یک گام به سوی هدف بزرگتر است که همان موفقیت یا بهبود یک ارتباط تجاری خاص است.
۳. از لیست ها هوشمندانه استفاده کنید
لیست_از لیست های ساده ی مربوط به کارهای روزمره تا برنامه های پروژه ای پیچیده_ ابزار سودمندی است برای اولویت بندی کردن و برنامه ریزی روزتان.
البته اگر لیست هایتان بسیار طولانی باشد یا به خوبی مرتب نشده، می تواند باعث شکست شما و هدفتان شود. برای مدیریت کردن خود لیست ها را هوشمندانه و موثر استفاده کنید. یک لیست کوچک از کارهای روزمره را به پنج مورد یا کمتر محدود کنید. موارد کم اهمیت را رها کنید و همینطور که کارهایتان را انجام می دهید موارد بیشتر را اضافه کنید. یک راه برای اینکه یک لیست کوچکتر داشته باشید که مدیریت آن راحت تر باشد این است که لیست بزرگ را به چند لیست کوچک تقسیم کنید.
من اغلب در لیست هایم فعالیت های زیادی را یادداشت کرده ام که نمی توان آن ها را گروه بندی کرد. به عنوان مثال اگر شما یک بلاگر هستید و پنج مقاله ی مهم دارید نوشتن هر کدام از آن ها ممکن است در لیست کارهای روزمره تان باشد. من به شما پیشنهاد می کنم یک مورد را در لیست کارهای روزمره تان یادداشت کنید_ بقیه ی موارد را اولویت بندی کنید و تا زمانی که بقیه ی پروژه ها کامل نشده سراغ پروژه ی دیگر در لیست اولیه تان نروید.
۴. مسئولیت پذیری را قبول کنید
مدیرها، مسئولیت پذیری را در کارمندان زنده نگه می دارند. با این حال آن ها می خواهند مطمئن شوند که کارمندان حقوقشان را دریافت می کنند. اگر شما کارگزار یک شرکت هستید مدیران می خواهند بدانند چه تصمیماتی می گیرید و چه مقدار با تجارت اشنا هستید. برای اینکه خودت را مدیریت کنی در مورد اینکه چطور اوقاتت را می گذرانی مسئولیت پذیر باش. موفق ترین افرادی که می شناسم هر شب و هر جمعه لیست کارهای روزمره شان را بررسی می کنند. چه چیزی انجام داده و چه چیز انجام نداده اند.
حتی خارج از محیط کار هم میتوانید همین کار را انجام دهید. هر هفته یک زمان را اختصاص دهید به بازنگری کارهایتان. عادت های غذایی تان در این هفته چطور بود؟ آیا در این ماه ورزش کردید؟ خرج و مخارجتان به جه صورت بود؟ آیا به بودجه ات دقت کردی یا ولخرجی کردی؟ هفته ی بعد چگونه می توانی بهتر عمل کنی؟
۵. برای مسئولیت پذیری به خودت پاداش بده
مدیران خوب میدانند که پاداش دادن برای عملکرد خوب شغلی بسیار اثربخش تراز تنبیه کردن بخاطر شکست است. پاداش ها انواع مختلفی دارند; از پاداش های ساده تا ترفیع و پاداش نقدی. اما همه ی آن ها یک هدف دارند، پاداش باعث می شود ما برای رسیدن به خواسته هایمان سخت تر کار کنیم. اگر می خواهی شروع کنی به تمرین کردن یا می خواهی پس انداز بیشتری ذخیره کنی، برای هر هدف یک پاداش تعیین کن.
اگر غرق در کارهای روزمره ات شدی کار را زودتر رها کن و کاری کن که به تو لذت بدهد. اگر هر روز به باشگاه می روی غذایی که از خوردن آن لذت می بری اما معمولا از خوردنش اجتناب میکنی را بسیار بخور. و اگر قصد پس انداز کردن داری به خودت بگو وقتی به هدف رسیدی یک ماه به خودت استراحت بده و پس انداز را کنار بگذار و چیزی را بخر که همیشه ارزویش را داشتی.
۶. در یک زمان یک کار را انجام بده
در دنیای شلوغ امروز بیشتر اوقات باید چندین کار را باهم انجام دهیم. من اگر می خواستم یک کارمند را استخدام کنم به مراتب دوست داشتم روی یک کارش تمرکز کند و کامل آن را انجام دهد. برای مسئولیت پذیری و همچنین مدیریت هرچه بهتر زندگیتان تلاش کنید یک کار را در یک زمان انجام دهید و تا زمانی که کامل نشده آن را متوقف نکنید.
ایمیل هایت را بطور منظم روزی دو یا سه بار چک کن و تصمیم بگیر که یا همان لحظه آن ها را پاسخ دهی یا پیام را پاک کنی. وقتی می خواهی به سراغ پروژه های خاصی بروی درب اتاقت را ببند و تلفنت را بی صدا کن. در زندگی شخصی سعی کن قهوه، سیگار و شکر را همزمان کنار نگذاری. اگر درگیر بدهی هستی یا می خواهی پول بیشتری پس انداز کنی مهم ترین بدهی ات را زودتر پرداخت کن و همه چیز را در راستای آن هدف جلو ببر. انگاه درخواهی یافت که زودتر به اهدافت میرسی و کمتر استرس داری.
۷. روی نقاط قوتت تمرکز کن و ضعف هایت را برطرف کن
قبول کنید که هیچ کس از بدو تولد همه فن حریف نبوده است. همه ی ما در زمینه هایی توانایی های ذاتی خودمان را داریم و برای سایر ان ها تلاش می کنیم. برای مثال بعضی از ما ذاتا نویسنده به دنیا می آییم ولی ارتباط برقرار کردن برایمان دشوار است. بعضی افراد می توانند مثل یک شخص حرفه ای دربرابر صدها نفر اجرا کنند ولی نوشتن یک متن پیام بصورت روان برایشان غیر ممکن است.
مدیران خوب می خواهند به کارمندانشان کمک کنند بدرخشند و پیشرفت کنند. برای اینکه خود را مدیریت کنید از هر فرصتی برای نشان دادن توانایی هایتان استفاده کنید و فعالانه به دنبال راه هایی باشید که نقاط ضعف خود را بهبود بخشید.
۸. برای وقتت ارزش قائل باش
آیا به ارزش هر یک ساعت از وقتت واقف هستی؟
حالا راجع به اوقات فراغتت فکر کن. برایت چه ارزشی دارد؟ آیا می توانی برای گذران هر یک ساعت از عمرت در ساحل دریا درحالی که هیچ نگرانی نداری، قیمت و بهایی تعیین کنی؟
اگر شما هم مثل همه ی آدم ها باشید، همیشه زمانی را که برای خودتان صرف میکنید از زمانی که وقف محیط کار می کنید برایتان ارزشمند تر است. در ساعاتی که واقعا مشغول کار هستید یاد بگیرید چطور خلاقیت خود را بالا ببرید و با کنار گذاشتن گوشی تلفن، لپ تاپ و بلک بری زمان بیشتری برای خود صرف کنید و روی کارهایی تمرکز کنید که واقعا لذت می بری.
۹. به دنبال بازخورد ها باشید
مدیران خوب برای بررسی مسئولیت پذیری و عملکرد کارمندان فقط به مشاهده ی شخصی خود اکتفا نمی کنند. آن ها نظرات دیگر کارمندان، همکاران، دوستان و ارباب رجوع را هم مدنظر قرار می دهند. جمع آوری نظرات چنین افرادی باعث می شود مدیران با دید بازتری شایستگی ها و ضعف های کارمندان را ببینند و این کار به او کمک می کند ابزار موفقیت و رشد را در اختیار کارمندان قرار دهد.
بعنوان مدیر خودت، آنطور که خودت را می بینی از نظر منطقی ممکن است نسبت به آنچه دیگران تو را می بینند متفاوت باشد. از اینکه راجع به نحوه ی عملکردت از اطرافیان نظرخواهی کنی نترس. از همکاران و دوستانت بخواه که صادقانه ارزیابی شان را راجع به عملکرد شما در کارتان بازگو کنند و حواستان را جمع کنید که ارباب رجوع آنچه که درست انجام می دهید و نقاط پیشرفت را یاد بگیرد.
۱۰.خودت را ارزیابی کن
هر سه ماه یکبار، شش ماه یکبار یا سالی یک بار ساعتی را اختصاص دهید به بررسی عملکرد شخصی خود و با پرورش این عادت خود را مدیریت کنید.
از خودت بپرس سال پیش چه کارهایی انجام دادم؟ آیا به اهدافم رسیدم؟ آیا به اهداف کوچکم رسیدم؟ آیا نقاط قوتم را تقویت کردم و نقاط ضعفم را بهبود بخشیدم؟ آیا بعنوان یک انسان رشد و پیشرفتی داشتم؟ همین عادت ساده و غیرمعمول می تواند خلاقیت، نگرش و موفقیت تو را دگرگون کند.
خب ایده ی مسئولیت پذیری در زندگی ممکن است واقعا دشوار بنظر برسد مخصوصا به این دلیل که می توان آن را به همه ی جهات زندگی به شیوه های متفاوت به کار برد اما باید بدانید که مسئولیت پذیری همیشه و در همه ی موقعیت ها به یک معنا نیست ولی راه های ساده ای وجود دارد که شما میتوانید با بکار بردن ان ها مسئولیت پذیرتر باشید.