احتمالاً شنیده باشید که میگویند افراد را به ظاهرشان قضاوت نکنید. ولی مسئله این است که خیلی اوقات افراد توسط ظاهرشان قضاوت میشوند و این نهتنها امری طبیعی است، بلکه در بسیاری از مواقع هم ممکن است نتیجهی درستی به همراه داشته باشد. این موضوع ممکن است برای برخی مدیران سازمانها تبدیل به یک بحران شود. به عنوان یک مثال، مدیر همیشه باید با رفتار خود اعتماد را بین کارمندان سازمان القا کند. تمام کارمندان باید بتوانند به او اعتماد کنند. فرقی نمیکند که خوشچهره و خوشتیپ باشد، هنگام صحبت کردن ارتباط چشمی را به خوبی برقرار کند و بسیاری از موارد، فقط کافی است که احساسات را با صورت خود منتقل نکند تا کارمندان به او اعتماد نکنند. به عبارت دیگر، کارمندان تنها با توجه به ظاهر و چهرهی فرد، احساس میکنند که او چندان قابلاعتماد نیست. در این مثال خاص، فرد باید چه هنگام صحبت کردن و یا شنیدن صحبت دیگران، احساسات خود را از طریق صورت منتقل کند. اینکه هیچ حسی از صورت او مشاهده نشود، طبعاً ارتباطی هم برقرار نخواهد شد. موضوع بحث ما در این مقاله ایجاد اعتماد از طریق بهکارگیری صحیح زبان بدن است. حتی اگر فرد کاملاً قابل اعتمادی باشید، ولی هنگام ارتباط با دیگران زبان بدن اشتباهی به کار بگیرید، آنها ممکن است به شما اعتماد نکنند و یا حتی احساس بیاعتمادی کنند.
با این حال، چرا بحث اعتماد اینقدر مهم است؟ طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۷ در نشریه Harvard Business Review منتشر شده بود، کارمندان سازمانهایی که به رهبران و مدیران خود اعتماد دارند حدود ۵۰ درصد کارایی بیشتر، ۱۳ درصد روزهای مریضی و استعلاجی کمتر، ۷۶ درصد تعهد شغلی بیشتر و ۱۰۶ درصد انرژی بیشتری در محل کار داشتند؛ بنابراین، ایجاد اعتماد در یک سازمان جالب و ترجیحی نیست، بلکه ضروری است!
امروزه محیطهای کار بسیار تغییر کرده است. خیلی از افراد دورکاری میکنند، برخی گاهی اوقات حضوری به شرکت میروند، برخی سالنهای بزرگ به اصطلاح Open Office کار میکنند. در چنین شرایطی، خیلیها دنبال یک مسیر میانبر برای ایجاد اعتماد در افراد هستند. آنها روشی را میپسندند که در همان برخورد اول بتواند در مخاطب اعتماد ایجاد کند.
تنها راهی که به این دسته از افراد میتوان پیشنهاد کرد، استفاده صحیح از زبان بدن است. حالات چهره شما هنگام صحبت کردن و یا شنیدن صحبتهای دیگران باید بتواند احساس قابل اعتماد بودن را در منتقل کند. در ادامه چند روش برای بهکارگیری صحیح حالات چهره جهت جلب اعتماد افراد معرفی خواهیم کرد.
در زمان حال متمرکز باشید
هنگامی که صحبت میکنید، به چیزی که جلوتر میخواهید بگویید فکر نکنید. فقط به موضوعی فکر کنید که در حال صحبت در مورد آن هستید.
ممکن است بگویید «خوشحالم که اینجا هستم» یا اینکه «خوشحالم با شما صحبت میکنم»، ولی در واقعیت هیچکدام از این حسها را نداشته باشید و حتی در ذهنتان میگویید «ای کاش اینجا نبودم»، «ای کاش اینقدر اضطراب نداشتم، آماده این دیدار نیستم». اگر به این احساسات حتی فکر کنید، احتیاجی به بیان کردن آنها نیست، چرا که حالات چهره شما آنها را منتقل خواهند کرد. در واقع، آنچه میگویید با آنچه از چهره شما نمایان است یکدست نیست و مشخص خواهد بود که حتی خودتان هم به این حرفها باور ندارید.
برای انجام این کار، شما باید یاد بگیرید که فقط روی حرفی که میزنید متمرکز باشید. یادم میآید یک مجری از قهرمان مسابقات اسکی سواری که یک پرش بسیار بلند داشت پرسید «وقتی در هوا بودید به چه چیزی فکر میکردید؟» قهرمان مسابقات پاسخ داد «در آن لحظه فقط به کاری که انجام میدادم فکر میکردم».
بنابراین، اگر دوست دارید که افراد با صحبتتان به شما اعتماد کنند، فقط باید به حرف خودتان فکر کنید و اصلاً کاری نداشته باشید که خودتان در مورد حرف خودتان چه فکری میکنید!
از تمام احساسات و حالات بدن خود استفاده کنید
امکان ندارد که هنگام صحبت با دیگران فقط لبهای شما تکان بخورد، فقط با ابروها بازی کنید و یا اینکه روی پیشانی خودتان متمرکز باشید. تمام این موارد فقط از عهده بازیگران سینمایی، آن هم در شرایط نور مناسب و با زاویه دوربین ایدهآل اتفاق میافتد که تمام تمرکز را به حالات صورت فرد معطوف میکنند. شما در حال بازی در یک فیلم سینمایی نیستید. شما در یک دنیای واقعی هستید و تمام حالات احساسات انسانی همراه شما هستند. امکان ندارد که فقط از برخی حالات و احساسات را به کار بگیرید؛ بنابراین، سعی کنید از تمام احساسات و حالات بدن خود استفاده کنید.
با تمام این توصیفات، چطور باید تمام احساسات و حالات بدن خود را استفاده کنیم؟ شما باید به احساسات خود اجازه بروز داده شدن بدهید. مثال فردی که در مقدمه مقاله بیان شد و حالات چهره او مشکل داشت را خاطرتان است؟ پدر این فرد یک موتور سرطانی داشت و سالها بود که در حالت تقریباً به اغما رفته و در زندگی نباتی بود. در تمام این مدت او باید یاد میگرفت که احساسات خود را مخفی کند. سالها تلاش میکرد که چیزی از حالات چهره او مشخص نباشد تا باعث آزار اطرافیان نشود. این شاید رویکرد مناسبی برای زندگی شخصی فرد بود، ولی راهکار مناسبی برای ایجاد اعتماد در محیطهای کاری نیست. در محیطهای کاری و اجتماعی، شما باید از حالات چهره برای جلب اعتماد مخاطب استفاده کنید.
کنترل بیشتری روی صورت خود داشته باشید
صورت انسان ۴۳ ماهیچه دارد. شبیه هر ماهیچه دیگری در بدن شما، اگر از آنها استفاده نکنید، ضعیف شده و آنها را از دست خواهید داد. اگر از ماهیچههای صورت استفاده نکنید، توانایی کنترل آنها برای بروز احساسات و حالات مختلف را از دست میدهید. بنابراین، تمرینهای منقبض کننده عضلات صورت را انجام دهید و سعی کنید از تمام ماهیچههای آن استفاده کنید. سعی کنید دهان خود کاملاً باز کنید و فَک پایینی خود را از سمتی به سمت دیگر ببرید و این کار را تکرار کنید. چشمهای خود را چندین مرتبه باز و بسته کنید. نیازی نیست تمام این کارها را جلوی آینه انجام دهید. چند دقیقهای را در طول روز به این کارها اختصاص دهید. زمانی که ماهیچههای صورت شما کاملاً آماده و نرم باشند، حالات چهره شما خیلی بهتر خودشان را نشان خواهند داد. خشک و راکد بودن این ماهیچهها باعث میشود برخی از احساسات به خوبی در چهره شما منعکس نشوند.
امروزه بحثهای زیادی در این باره مطرح است که مردم با چه دقتی چهرهها را میخوانند و حالات آنها را متوجه میشوند. برخی پژوهشها به بررسی این ۴۳ ماهیچهی صورت انسان و بررسی ارتباط بین حرکت آنها با احساسات فرد پرداختهاند. یافتهها حاکی از آن است که حالات چهره را حتماً باید در محیط مورد نظر و با در نظر گرفتن فرهنگ و شاخصههای محیطی در نظر گرفت. در غیر این صورت، بسیاری از حدسها در مورد احساسات فرد میتواند اشتباه باشد.
با این حال، تجربه نشان میدهد که حالات چهره خنثی همیشه باعث ایجاد بیشترین اعتماد میشود. منظور از خنثی این است که خودتان باشید و سعی نکنید حالت خاصی را بروز دهید. در این شرایط، مخاطب متوجه ارتباط بین صحبت و خودتان خواهد شد و آن را حس میکند. از همه مهمتر اینکه، آنها باور میکنند که شما واقعاً به حرف خودتان معتقد هستید و همین کافی است تا به شما و صحبتهایتان اعتماد کنند.
در انتها، به یاد داشته باشید که اعتماد یک حس است، نه یک الگوریتم کامپیوتری. استفاده صحیح از حالات چهره و زبان بدن باعث میشود که این احساس در افراد تشدید شود.