موفقیت کسب و کار
شکست در کسب و کار و تجارت، پایان دنیا نیست، بلکه می تواند آغازی برای موفقیت در کسب و کارمان باشد. در این مقاله چند مورد وجود دارد که می توانیم با استفاده از آنها متوجه شویم که کسب و کار مان شکست می خورد یا خیر!
اگر تفکر ما قدیمی باشد، متوجه می شویم که کسی شکست خود را جشن نمی گیرد و مردم شکست را پایان راه، نابود شدن غرور خود می دانند و در ذهن خود تکرار می کنند که چرا باید گامی دوباره در این راه بردارم؟ چرا دوباره امتحان کنم؟
اگر توماس ادیسون شکست را می پذیرفت، چه چیزی رخ میداد؟ ادیسون می گوید “بعد از بارها شکست، ۱۰۰۰۰ روش اشتباه را یافتم که از آنها کناره گیری کردم”.
اگر به پشت سر خودمان نگاه کنیم و اشتباهات خود را مشاهده کنیم، ممکن است دیگر این اشتباهات را تکرار نکنیم.
آیا هر کدام از این اشتباهات، سبب شکست ما در گذشته بوده است؟
۱- خود را سرزنش نکنیم
بسیار سخت است به اشتباهات خودمان اعتراف کنیم، اما باید واقعیت گذشته را قبول کنیم. این اشتباه ما بود نه اشتباه اقتصاد، و نه اشتباه شریک زندگی ما، شهری که در آن زندگی می کنیم، مردم، محصولات و یا موضوعات خانوادگی که درگیر آن بودیم، هیج کدام مقصر نیستند. مقصر خودمان هستیم، زیرا ما رهبر کسب و کار خود بوده ایم، هر رهبر کسب و کار موفقی، تمام این موارد را شکست داده تا موفق شده به این مقام برسد. زمانیکه که می گوییم، خودمان سبب شکست خود بوده ایم ذهن ما برای تغییر و تحولی دیگر بازتر خواهد شد.
۲- خود را شکست ندهیم
چون مرتکب اشتباه شدیم خود را فرد بدی نخوانیم. موسس شرکت اپل، استیو جابز شرکت Next کامپیوتر را در سال ۱۹۸۵ تأسیس نمود و بعد مجبور به خروج از آن شرکت شد. با اینکه شرکت از موفقیت دور بود اپل آن را خرید. استیو تنها فردی نبود که شرکت را ترک کرد بلکه می توان گفت ذهن متفکر استیو که در دنیای نوین کسب و کار بسیار خلاق بود را شرکت از دست داد. اما این مراحل سخت باعث نشد او ناامید گردد. او عظمت و قدرت خود را دوباره به دست آورد. استیو تمام مراحل شکست را تجربه کرد اما از آنها به شکل مثبتی استفاده نمود.
۳- شکست خود را دوبرابر نبینیم
با صحبت کردن با افراد موفق، حتماً به ما خواهند گفت که شکست خود را چند برابر نبینیم، زیرا این کار ما را به شکستی دوباره راهنمایی میکند. سعی کنیم شرکتی بزرگتر و بهتر تأسیس نماییم. از خطاهای گذشته خود استفاده کنیم تا بتوانیم از آنها به نفع خودمان بهره ببریم.
۴- به کارمندان خود هر آنجه دوست دارند بدهیم
ممکن است که ما ایده خوبی در سر داشته باشیم. اما چرا نباید کارمندان ما این ایده ها را ارائه و عملی کنند؟ در مراحل کار خود مطمئن شویم که مشتریان ما، علاقه ای به شنیدن ایده های کارمندان ما دارند یا خیر؟! آنها می توانند مبلغ قابل توجهی را در مقابل ایده های جالب برای محصولات به ما ارائه دهند.
۵- آمادگی این را داشته باشیم که از ایده های خود دست بکشیم
ممکن است خیلی برای ایده خود تلاش کرده باشیم اما ایده ما عملی نشده باشد و ما به جای دست کشیدن از آن، باز هم به جلو حرکت کرده ایم. بهترین کارآفرینان می دانند که ما پر شور و شوق هستیم اما این مورد شور و شوق باعث شکست ما خواهد شد. کارآفرینان و همکاران ما می دانند شور و شوق ما به معنای بستن چشمان ما به روی حقیقت است. سعی نماییم ایده ای را انتخاب کنیم که هم ما و هم کارمندانمان آن را دوست داشته باشند.
۶- از کارشناسان استفاده کنیم
ما کارشناس هر چیزی نیستیم مخصوصاً در این دنیای کسب و کار، که همه با هم در حال رقابت هستند. سعی می کنیم کارشناس بازاریابی باشیم، طراح سایت های مختلف، مدیر، دستیار فروش و … سعی کنیم برای هر کدام از این کارها شخصی را به کار بگیریم و یک گروه حرفه ای را تشکیل دهیم. هیچ انسانی وجود ندارد که همه چیز را با هم بلد باشد.
۷- دست کشیدن از تلاش
بزرگترین اشتباهی که کارآفرینان مرتکب می شوند این است که، با رسیدن به موفقیت دست از تلاش می کشند. همیشه به دنبال راه هایی باشیم که کسب و کار ما را بهتر کند. دست کشیدن از تلاش و کار باعث شکست در کسب و کار ما خواهد بود.
۸- به اندازه کافی پول جمع آوری کنیم
برخی شرکت ها برای آغاز کار خود به پول کمی نیازمندند. اگر کار خود را آغاز کرده باشیم مبلغ کمی را به علت شروع و استارت کار به دست می آوریم اما این امر برای همه شرکت ها یکسان نیست. آیا ایده ی خوبی داریم و پول لازم برای این کار را نداریم؟ در آینده سعی کنیم مقداری پول را پس انداز کنیم.
۹- ما پروژه خود را به اندازه کافی دوست نداریم
فرصت های تجاری فراوانی وجود دارد که می تواند باعث ثرتمند شدن ما باشد. اگر برای به دست آوردن این فرصت ها شور و شوق نداشته باشیم پس ما موفقیت خود را از دست داده ایم. باید آنچه را که انجام می دهیم، دوست داشته باشیم. اگر فرصت پیش آمد و شرایط لازم برای قبول آن را داشتیم اما آن کسب و کار را دوست نداشتیم همچنین تخصص لازم را هم نداریم آنچه را که دوست داریم دنبال کنیم.
۱۰- به هر چه که می گویند گوش ندهیم
شرکت های کسب و کار فراوانی وجود دارد که می خواهند مشتریان ما را بگیرند. اگر کار خود را آغاز کرده ایم و پول زیادی به دست نیاوردیم این امر قابل پیش بینی بوده پس ناراحت نباشیم، نوع دیگری از شرکت ها از ما به شکل غیر مستقیم و یا مستقیم می خواهند که کسب و کار خود را جمع کنیم آیا ما این کار را می کنیم؟ ما با افرادی رقابت خواهیم کرد که بدون توقف کار می کنند اگر این زمان را نداریم که مانند آنها باشیم پس توقع تغییرات را در کسب و کار خود نداشته باشیم.
چند ساعت اول روز کاری می تواند تاثیر قابلملاحظهای در سطح بهره وری شما در طی هشت ساعت بعدی داشته باشد. پس مهم است که شما یک روال صبحگاهی داشته باشید که شما را برای موفقیت آماده کند.
لین تیلور ، کارشناس ملی محیط کار و نویسنده “غول دهشتناک دفتر کار خودتان را رام کنید: چگونه رفتار کودکانه رئیس را کنترل کنیم و در کار خودمان موفق باشیم ” می گوید: “داشتن یک شروع خوب در روز و کنترل بیشتر روی آن برای دستیابی به نتایج بهتر و در نهایت موفقیت بیشتر در کار بسیار مهم است. این که روز خودتان را چگونه آغاز میکنید معمولاً نشان دهنده روند و نگرش شما به آن روز است و همچنین می تواند تمرکز شما را منحرف یا هدایت کند. اگر به عادتهای کاری صحیح صبحگاهی متعهد باشید، در پایان روز یا هفته احساس ناخوشایندی و پریشان شدن نخواهید داشت”.
با کمک متخصصان حرفه ای و شغلی من لیستی از چند کاری را که همه کارمندان باید هر روز صبح هنگام کار انجام دهند، گردآوری کردم.
- به موقع برسید: این ممکن است برای اکثر مردم کاملاً مشخص و روشن باشد – اما برخی نمی دانند که دیر آمدن نه تنها نمی تواند تاثیر بدی بگذارد ، بلکه کل روز شما را نیز خراب می کند. تیلور می گوید: “به موقع یا کمی زودتر رسیدن به ذهنیت شما در مورد روز کمک می کند و به شما کمک می کند احساس موفقیت داشته باشید.”
- نفس عمیق بکش: مایکل کر، یک سخنگوی کسب و کار در سطح بین المللی، و نویسنده Humor at Work می گوید: ” کاری انجام دهید تا روی “اینجا” و “هم اکنون” تمرکز کنید.” بسیاری از افراد به دلیل اینکه وقت کافی را برای کارهای خانه نمی گذارند همیشه با عجله سر کار میآیند. و اغلب به سختی میتوانند به اتوبوس برسند و سپس مثل دیوانهها رانندگی میکنند “. او اضافه می کند: آرام بودن، یک لحظه مکث و ایجاد روالی برای انجام کارهای روزمره می تواند باعث شگفتی شود.
- صبحانه کافی بخورید: کر (Kerr) میگوید: ” صبحانه مهمترین وعده غذای روز است که به شما کمک میکند که نه تنها از نظر فیزیکی تناسب اندام داشته باشید، بلکه همچنین یک انرژی ذهنی را برای حل مسائل روزانه خودتان پیدا کنید “.
- هر روز را با یک لوح سفید آغاز کنید: ممکن است لازم باشد پروژهها یا مباحثی را ادامه دهید که دیروز بعدازظهر ناتمام گذاشته اید. با این حال سعی کنید هر روز یک روز جدید باشد. دیوید شیندلر، مؤسس ” قطب کاریابی” و نویسنده ” یاد بگیرید جهش کنید ” میگوید ” همه زواید روز گذشته را کنار بگذارید. ببینید در روز جدید چه کاری میتوانید بکنید. سازمان یافته کار کنید و همیشه آماده باشید “.
- دمدمی مزاج نباشید: باید به اخلاق خودتان مسلط باشید و از اثرات آن روی دیگران آگاه باشید. شیندلر میگوید اگر همیشه سر صبح ها بداخلاق هستید، سعی کنید مثل را جمع کنید و با اخلاق خوب وارد دفتر شوید. فنجان قهوه دوم و سوم را هم بنوشید تا سرحال شوید.
- امروز خودتان را سازماندهی کنید: ساعت اول کاری بهترین زمان برای ارزیابی اولویتها و تمرکز روی کاری است که باید انجام شود. کر میگوید: ” بسیاری از افراد، اوایل صبح خود را با فعالیتهایی نه چندان مهم خسته میکنند، مثلاً به حجم زیاد ایمیل های خودشان نگاه میکنند درحالیکه کارهای مهم دیگری هم وجود دارد.” لیستی از کارهایی که باید انجام دهید را تهیه کنید. سعی کنید به آن پایبند باشید. البته اگر رئیس شما کار اضطراری دارد، مطمئناً واجب است که آن را انجام دهید.
- ” حضور ” داشته باشید: حتی اگر سر صبح بداخلاق هستید، وقتی به دفتر می رسید، باید ” بیدار شده باشید. حتی اگر در سمت مدیریت هستید، بسیار مهم است که هم از نظر فیزیکی و هم از نظر ذهنی، ” حضور داشته باشید” و بتوانید ارتباط برقرار کنید. یکی از بزرگترین مشکلاتی که من در مورد کارمندان میشنوم، این است که سرپرست آنها، حتی بدون یک لبخند از کنار آنها رد میشود. وقت بگذارید و با اعضای تیم خود ارتباط برقرار کنید. کارهای ظاهراً کوچک، مثل تماس چشمی، لبخند زدن و پرسیدن از دیگران در مورد موضوعات خانه میتواند به شما به عنوان رهبر کمک کند که ضربان تیم را در دست بگیرید و روند کار را برای همه کارمندان خودتان مشخص کنید.
- با همکاران خودتان گپ بزنید: یک گپ تفریح پنج تا ۱۰ دقیقهای میتواند راه مناسبی برای شروع یک روز باشد. گفتگوی کوتاهی داشته باشید. از هر کسی بپرسید که در آن روز میخواهد چکار کند. کر میگوید: ” کپ زدن میتواند به افراد کمک کند که تمرکز خودشان را بیشتر کنند و با تیم بهتر ارتباط بگیرند. هدف خودتان را برای کارهای روزانه به دیگران بگویید تا احتمال دستیابی به آنها بیشتر شود.”
- محیط کار خود را مرتب کنید: مرتب کردن میز کار ایجاد یک محیط کار تمیز میتواند به روز شما معنا بدهد.
- هدف روزانه از کار کردن را هنوز به خودتان یادآوری کنید: کر می گوید ” هرچند که این کار ممکن است عجیب به نظر برسد، اما من پیشنهاد میکنم هر روز صبح لحظهای درنگ کنید و هدف اصلی از کار کردن را به خودتان یادآوری کنید. داشتن حس هدفمندی یکی از مهمترین انگیزهها است که میتواند شما را به کاری که باید انجام شود دوباره مرتبط کند و در نهایت شما برای انجام آن تلاش کنید. در نتیجه این کار میتواند تمرکز شما را روی اولویتهای کاری تان تقویت نماید.
- در اینباکس خودتان گم نشوید: این کار برای بیشتر مردم دشوار است – اما بیشتر متخصصین پیشنهاد میکنند که اولین کار که شما سر صبح انجام میدهید نباید چک کردن ایمیل باشد. اگر این کار را میکنید، تنها به پیامهای اضطراری پاسخ دهید. تیلر میگوید : اینباکس خودتان را اسکن کنید. همه ایمیل ها انسان نیستند. خوب ها را از بدها جدا کنید و مواردی که نیاز به پاسخ ضروری دارند را انتخاب کنید.
- به صندوق پستی صوتی خودتان گوش دهید: بیشتر افراد مستقیم سراغ کامپیوتر میروند از تلفن خودشان غافل میشوند. لویت میگوید ” در حالی که صندوق پستی صوتی به یک عتیقه تبدیل شده است و بیشتر مردم از تلفن همراه و ایمیل استفاده میکنند، اما برخی هم پیامهای صوتی میگذارند. اگر از آنها غافل شوید، ممکن است چیز مهمی را از دست داده باشید “.
- فقط پیامهای مهم را بفرستید و تماسهای را بگیرید: اگر میدانید باید آن روز با کسی تماس بگیرید، اول صبح این کار را انجام دهید. اگر تا نیمه روز صبر کنید، احتمالاً آن طرف به شما جواب نخواهد داد.
- گاهی اوقات برنامه خودتان را عوض کنید: برخی از افراد عادت و نظم را دوست دارند. با این حال سایرین ممکن است تنوع و تغییر را دوست داشته باشند. شیندلر میگوید: برای آنها، پیشنهاد من این است که گاهی اوقات برنامه را عوض کنید. مثلاً جای نشستن خود را تغییر دهید. چیزهای کوچک میتوانند روی شما و روی دینامیک دفتر کار شما اثر مثبت بگذارند”.
- یک زنگ تفریح را در نظر بگیرید: آتریج میگوید این در حقیقت زمانی است که باید به ارزیابی و احیای خودتان بپردازید تا بتوانید نیروی ادامه کار را به دست بیاورید. آیا شما از یک روال کار استفاده میکنید که این الزامات و دستورالعملها را شامل نمیشود، جهان بهتر است عادتهای خود را تغییر دهید و برای پیشرفت کار خودتان بیشتر تلاش کنید”.