رازهای موفقیت مارک زاکربرگ از زبان خودش
دوستان عزیز سایت آگاه باشیم با قسمت دوم مقاله رازهای موفقیت در کسب و کار به روش مارک زاکربرگ در خدمت شما هستیم، در بخش اول این مقاله در مورد برخی از تجربیات مارک زاکربرگ که موجب موفقیت در کسب و کار تازه تاسیسش شده بود صحبت کردیم. اکنون قصد داریم به ادامه این رازها و تجربیات موفقیت آمیز این جوان میلیاردر خودساخته بپردازیم.
محصولات خودتان را وارد بازاری کنید که آن را می شناسید
این موضوع شانس موفقیت در کسب و کار شما را به صورت چشمگیری افزایش می دهد و می توانید بعدا از این بازار برای ورود به بازارهای کمتر شناخته شده استفاده کنید.
فیس بوک ابتدا ماحصل کار یک نفر بود و به گونه ای می شد گفت که فرزند مارک زاکربرگ به حساب می آمد. اما از آن جایی که مارک آدم خودخواهی نبود به خوبی می دانست برای این که پروژه اش رشد کند و به حداکثر پتانسیل های خودش برسد، باید آدم های دیگری را نیز با خود همراه کند. به همین خاطر از میان دوستان و آشنایان خودش در هاروارد چهار همکار انتخاب کرده و آن ها را استخدام نمود تا برای تبلیغات و توسعه ی بیشتر فیس بوک به او کمک کنند. هر کدام از چهار کارمند مارک زاکربرگ تخصص و مسئولیت خاصی بر عهده داشتند.
حتی اگر ایده اصلی برای شماست مجبور نیستید به تنهایی آن ایده را گسترش دهید
نباید سعی کنید لزوما به تنهایی کار را به نتیجه برسانید. نقاط ضعف و کمبودهای خودتان را بشناسید و گروهی را استخدام کنید که کمبودهای شما را جبران کنند و زمینه ساز رشد و شکوفایی و موفقیت در کسب و کار شما شوند. همان طور که مارک زاکربرگ در مورد انگیزه خودش از تاسیس فیس بوک می گوید: «هدف من هیچ وقت تاسیس یک شرکت نبود، خیلی از مردم در این مورد برداشت اشتباهی دارند چون برای من درآمد و سود و … اهمیتی ندارد؛ اما چیزی که برای من مهم است این است که فقط یک شرکت معمولی نباشم و بتوانم چیزی بسازم که واقعا تغییر بزرگی در دنیا ایجاد کند.»
گسترش فیس بوک در سال ۲۰۰۴ و همزمان با فراهم شدن امکانات دسترسی به آن برای دانش آموزان کلمبیا و استنفورد شروع شد. استفاده از این سایت فقط برای اعضای این دانشگاه ها معمول بود. استفاده از شبکه در کنار احساس انحصاری بودن سایت فیس بوک سبب شد که به سرعت محبوب و پرطرفدار شود.
موضوع انحصار ابزاری قدرتمند برای بازاریابی است
به این دلیل که ابزار انحصار قادر است قبل از عرضه محصول برای آن تقاضا ایجاد کند. وقتی که مردم ایده شما را قبول کردند، یا برای محصولی که دارید ثبت نام انجام دادند بقیه هم همین کار را انجام خواهند داد تا به رشد و موفقیت در کسب و کار خود برسند.
در تابستان سال ۲۰۰۴ مارک زاکربرگ به همراه همکارانش به پالو آلتو در دره سیلیکون سفر کردند که مرکز بزرگ ترین شرکت های فناوری جهان بود. آن ها کار فیس بوک را به عنوان یک شرکت شروع کردند و شان پارکر یکی از موسسین سایت اشتراک گذاری فایل نپسرف به عنوان اولین رئیس فیس بوک انتخاب گردید.
او از مدتی قبل از رسیدن به این جایگاه به صورت غیر رسمی به مارک زاکربرگ مشاوره هایی ارائه می کرد. شان پارکر توانست زاکربرگ و سایر همکارانش را متقاعد کند که در دره سیلیکون مستقر شوند؛ تنها هیوز با این پیشنهاد موافق نبود ولی مابقی همکاران این پیشنهاد شان پارکر را پذیرفتند.
حتی یک کسب و کار آنلاین نیز به یک محل استقرار فیزیکی نیاز دارد
جایی را پیدا کنید که بتوانید حمایت فنی و حرفه ای و همچنین مالی از آن دریافت کنید و بتوانید برای رشد و توسعه و رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود به سرمایه گذاران بالقوه و مشتریان دسترسی فیزیکی داشته باشید.
سال ۲۰۰۵ سالی بود که فیس بوک به معنی واقعی کلمه پا گرفت. این شرکت در پالو آلتو که پر از سرمایه گذار و کارآفرین بود مستقر شد و همه در مورد ایده ی مارک زاکربرگ بسیار هیجان زده و مشتاق بودند. زاکربرگ کلمه The را از ابتدای فیس بوک برداشت و اسم شرکت به فیس بوک تغییر پیدا کرد. در ابتدا با این ایده که فیس بوک یک شبکه برای دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها است، دسترسی به آن برای ۲۱ دانشگاه انگلستان و زودتر از همه برای دانشگاه کمبریج و آکسفورد مهیا شد.
در مرحله ی بعدی آن ها نسخه بعدی از فیس بوک را برای دبیرستان های مختلف راه اندازی کردند که در این مدت هم فیس بوک تنها از روی دعوتنامه عضویت را قبول می کرد. سپس شبکه دیگری برای کارمندان شرکت های مایکروسافت، اپل و سایر شرکت های بزرگ فناوری ساخته شد. به این ترتیب در پایان سال ۲۰۰۵ فیس بوک در دسترس بیش از ۲۰۰۰ دانشگاه و ۲۵ هزار دبیرستان در ایالات متحده آمریکا، کاندا، استرالیا، ایرلند، مکزیک و نیوزیلند بود.
یک شرکت نمی تواند بدون پول کسب شده از درآمد خودش یا سرمایه گذارانش رشد کند
مزیت درخواست سرمایه از سرمایه گذاران شناخته شده و با سابقه در این است که آن ها متخصصین و کاربلدهایی که شما لازم دارید را می شناسند و همچنین پول نقد را وارد کار شما می کنند و از موفقیت شرکت شما منفعت به دست می آورند.
بالاخره در تابستان سال ۲۰۰۶ فیس بوک در دسترس تمام مردم جهان قرار گرفت. تنها شرط عضویت داشتن ۱۳ سال سن و داشتن یک ایمیل معتبر بود. در همین زمان مارک زاکربرگ فیس بوک را با سرمایه هایی از طرف سرمایه گذارانی گسترش داد و ارزش فیس بوک به پانصد میلیون دلار رسید. که برای یک کارکرد هجده ماهه رقم قابل توجهی بود. مارک زاکربرگ در مورد آن روزهای خود می گوید:
«ما امکانات متنوعی در محصول خود ارائه کرده ایم که فکر می کنیم کارآمد هستن، ولی مردم می توانند عکس ها و ویدیوهای خود را به وسیله آن به اشتراک بگذارند و برای یکدیگر پیام بنویسند. اما موضوع مهم تر این است که انسان ها چطور دارند فیس بوک را در میان این همه کشور گسترش می دهند و این چیزی است که درباره مقیاس امروزی فیس بوک فوق العاده است.» همان طور که گفتیم، فیس بوک خیلی سریع رشد کرد و برای مارک زاکربرگ و موسسان دیگر فیس بوک، استفاده از سرمایه ی خودشان و فروش هرچه سریع تر بخشی از سهامشان اجتناب ناپذیر شد.
تحلیل گران بازار فکر می کردند که مارک زاکربرگ قصد فروش فیس بوک را دارد و در ازای دریافت مبلغ زیادی آن را واگذار خواهد کرد، اما او پیشنهاد ۷۰۰ هزار دلاری یک خریدار ناشناس و پیشنهاد ۱ میلیارد دلاری یاهو را رد کرد. از طرف دیگری شرکت مایکروسافت پیشنهاد داد که در ازای ۵ درصد از سهام فیس بوک ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کند، و جالب این است که گوگل نیز همین پیشنهاد را داد، اما زاکربرگ هیچ تمایلی به چنین معامله هایی نداشت و می خواست فیس بوک را مستقل نگه دارد. او در این مورد می گفت:
«ما به هیچ وجه به دنبال فروش شرکت نیستیم و حتی به این زودی هم به دنبال عرضه سهام عام نیز نمی باشیم؛ این تمرکز اصلی شرکت ما نیست» اما در اقدامات بعدی به شکرت مایکروسافت این اجازه داده شد که در ازای ۱.۶ درصد از سهام فیس بوک مبلغ ۲۴۰ میلیون دلار را سرمایه گذاری نماید و این موضوع به این معنی بود که شرکت فیس بوک بیش از ۱۵ میلیارد دلار ارزش دارد!