چگونه در ساختار ذهنی و احساسات خود تغییرات به جود بیاوریم
اگر قصد داشته باشیم در زندگی خود تغییراتی به وجود آوریم، به یکی از این دو صورت عمل می کنیم: یا نحوه ی احساساتمان را تغییر می دهیم و یا این که رفتارهای خود را تغییر می دهیم. بدون شک می توانیم احساسات یا عواطف خود را در زمینه ای خاص تغییر دهیم. مثلا به عنوان یک سخنران اگر از عدم استقبال تماشاچی وحشت دارید، می توانیم کمکتان کنیم تا با شرطی کردن خودتان دیگر احساس ترس نکنید یا این که تغییری کلی در شما به وجود آوریم تا به وسیله آن به رشد و موفقیت در زندگی دست پیدا کنید.
برای درک بهتر موضوع مثالی برایتان می زنیم، اگر بخواهیم نحوه ی پردازش داده های کامپیوتر شما را تغییر دهیم، می توانیم نرم افزار آن را تغییر دهیم تا با فشار دادن کلیدها، مطالب به شیوه ای دیگر روی صفحه کامپیوتر به نمایش درآیند. یا اگر بخواهیم تغییری در کامپیوتر ایجاد کنیم که مختص فایل مشخصی نباشد و در تمام شرایط مورد استفاده قرار بگیرد، می توانیم سیستم عامل کامپیوتر را تغییر دهیم. پس با تغییر نظام اصلی می توانیم واکنش افراد را نسبت به شرایط مختلف تغییر دهیم.
به همین خاطر به جای این که خودتان را شرطی کنید تا احساس متفاوتی نسبت به ترس یا استقبال تماشاچیان داشته باشید، می توانید باور کلی جدیدی را انتخاب کنید که می گوید: «من منشا تمام احساسات و عواطف هستم. هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند احساسم را تغییر دهد به جز خودم! اگر از عکس العمل خودم نسبت به عوامل مختلف آگاه باشم، می توانم در لحظه ای حالت خودم را تغییر دهم» اگر واقعا به این باور نه تنها از نظر عقلی بلکه از نظر عاطفی نیز معتقد باشید و آن را از صمیم قلب بپذیرید، نه تنها بر احساس ترس بلکه بر احساساتی همچون خشم، یاس و بی لیاقتی غلبه می کنید، و ناگهان بر تمام سرنوشت خود حاکم می شوید و به رشد و موفقیت در زندگی دست پیدا خواهید کرد.
همچنین قادر خواهید بود که ارزش های خود را تغییر دهید و ارزش خیرخواهی را والاترین ارزش خود قرار دهید. آن گاه اگر افرادی شما را نپذیرند، دیگر برایتان هیچ اهمیتی نخواهد داشت؛ چون همچنان می خواهید با آنان همکاری و مراوده داشته باشید و از طریق همکاری مداوم، دیگران شما را طرد نخواهند کرد. در ضمن چنان احساس وابستگی و لذتی در شما به وجود می آید که در هیچ زمینه ای از زندگی آن را تجربه نکرده اید.
همچنین می توانید حالت شرطی خود را نسبت به مصرف سیگار و دخانیات این گونه از بین ببرید که سلامتی و سرزندگی را در اولویت فهرست ارزش هایتان قرار دهید. با چنین کاری سیگار کشیدن را کنار می گذارید و مهم تر این که می توانید رفتارهای دیگری را جایگزین آن نمایید که ضامن سلامتی و نشاط شما باشد. برای مثال می توانید عادات غذایی و تنفسی صحیح را جایگزین آن کنید. هر دوی این تغییرات ارزشمند هستند.
ایجاد تغییرات کلی عامل مهمی در شکل گیری سرنوشت انسان ها
در اینجا می خواهیم به شما بگوییم که چگونه تغییری در یکی از پنج عنصر نظام اصلی می تواند به گونه ای موثر و به طور همزمان بر روی طرز تفکر احساس و رفتارتان در زمینه های مختلف زندگی تاثیر بگذارد و باعث شود به رشد و موفقیت در زندگی دست پیدا کنید. اگر یکی از عناصر نظام اصلی خود را تغییر دهید به ارزیابی های خاصی نمی پردازید، سوالات خاصی را مطرح نمی کنید و کامپیوتر ذهنتان نیز برخی از باورها را نمی پذیرد. ایجاد تغییرات کلی عامل مهمی در شکل دهی به سرنوشت شما می باشد.
اعمال و احساسات ما انسان ها به واسطه ی ارزیابی ما از امور شکل می گیرد. با این وجود اکثر ما این نظام ارزیابی را راه اندازی نمی کنیم. با این روش نحوه تفکر و احساس افراد نسبت به زندگی شان طی چند لحظه تغییر می کند چون به قسمتی از مغز که تجارب زندگی را تحت کنترل در می آورد، تسلط پیدا می کنند. هنگامی که مغز اولویت بندی های جدیدی را موردنظر قرار می دهد، تغییرات عاطفی و حتی جسمی در فرد به وجود می آید که موجب می شود به برخی تغییرات مورد نظر خود دست پیدا کنید و به رشد و موفقیت در زندگی برسید.
چیزهایی را که آموخته اید امتحان کنید
برای این که متوجه شوید، نظام اصلی شما چگونه کار می کند سوالاتی را برایتان مطرح می کنیم که دروازه های افکارتان را می گشاید و به شما یاری می دهد تا متوجه شوید چگونه تصمیم گیری ها را طبق بخش های مختلف سیستم اصلی تان انجام می دهید. به همین منظور به این سوالات جواب دهید.
۱ – بهترین خاطره تان چیست؟
۲ – اگر با کشتن انسانی بی گناه گرسنگی در جهان از بین برود آیا این کار را می کنید؟ در صورت پاسخ مثبت علت را توضیح دهید.
۳ – اگر با اتومبیل گران قیمتی تصادف کنید و کسی متوجه نشود، آیا یادداشتی روی شیشه اش می گذارید و این کار را به گردن می گیرید؟ علت را توضیح دهید
۴ – اگر قرار باشد با خوردن یک کاسه سوسک مبلغ یک میلیارد تومان به شما بدهند، آیا این کار را می کنید؟ چرا؟
در اینجا پاسخ های شما را مورد ارزیابی قرار می دهیم. مسلما شما با در نظر گرفتن تجربیات زندگی تان بهترین و ارزشمندترین خاطرات خود را انتخاب کرده اید، یا شاید نتوانستید چنین خاطره ای را انتخاب کنید چون باور دارید که تمام خاطرات زندگی تان ارزشمندند؛ یا این که معتقدید اگر قرار باشد خاطره ای را به عنوان ارزشمندترین خاطره انتخاب کنید مابقی خاطراتتان بی ارزش جلوه می کنند. این باورها باعث می شوند تا نتوانید به این سوالات پاسخ دهید.
حال در مورد سوال دوم، بعضی ها صریح جواب می دهند که با کشتن انسانی بی گناه موافق هستند چون ارزش جان انسان های گرسنه خیلی بیشتر از یک انسان است. آن ها پاسخ خود را این گونه توجیه می کنند که اگر قرار باشد با رنج و عذاب یک نفر، رنج و عذاب دنیا پایان یابد هدف، وسیله را توجیه می کند. بعضی دیگر هم در برابر این سوال احساس سردرگمی می کنند چون اعتقاد دارند که زندگی همه ی انسان ها ارزشمند است. آن ها معتقدند که زندگی هر انسانی مشخص است و کسانی که گرسنگی می کشند درس های زیادی از زندگی می گیرند.
در مورد سوال سوم هم بعضی ها با جسارت تمام می گویند بله چون دلیل آن ها این است که بالاترین ارزش آدمی به صداقت است. برخی دیگر هم جوابشان مثبت است ولی دلیلشان این است که نمی خواهند در زندگی مرتکب گناه و حق الناس شوند. در صورتی که بعضی دیگر به راحتی می گویند من هیچ یادداشتی نمی گذارم و دلیلشان هم این است که این اتفاق برای آن ها هم چندین بار رخ داده و هیچ کس یادداشتی برایش نگذاشته است. در حقیقت با تجربیات شخصی خود به این باور دست پیدا کرده اند که با دیگران همان گونه باش که با تو هستند.
در مورد سوال چهارم هم باید بگوییم که به ندرت کسی پیدا می شود به آن جواب مثبت بدهد چون خوردن یک کاسه سوسک برای افراد زیادی عذاب آور است و بدیهی است که دوست ندارند آن ها را به دستگاه گوارش خود وارد کنند. ولی جالب اینجاست که وقتی صحبت از یک میلیارد تومان می شود هستند کسانی که آمادگی خود را برای این کار اعلام می کنند. در این جا به دو دلیل نظام ارزشی این افراد تغییر می کند اول این که با تغییر یک کلمه سوال جدیدی مطرح شده و دوم این که آن ها اعتقاد دارند با یک میلیارد تومان رنج های زیادی در زندگی شان از بین می رود و مطمئنا می تواند بسیاری از رنج های بلندمدت شان را برطرف کند که از تحمل و خوردن سوسک های زنده در کوتاه مدت به مراتب رنج آورتر هستند. این در حالی است که حتی بعضی ها به هیچ قیمت حاضر نیستند این کار را انجام دهند!
همان طور که دیدید با مطرح کردن چند سوال مختلف به این نتیجه رسیدیم که افراد مختلف دارای مراجع مختلف و روش های مختلفی برای ارزیابی امور هستند. شما با این روش به خوبی می توانید چیزهایی را که در طول زندگی آموخته اید را امتحان کنید.