به قسمت دیگری از سری مقالات در مورد راهکارهای ساختن ایده های ماندگار خوش آمدید. در مقاله قبل در مورد معتبر بودن و احساسی بودن ایده صحبت کردیم، در این مقاله به شرح ادامه این مبحث می پردازیم. با ما همراه باشید.
ایده های احساسی
ایده های ماندگار و خلاقانه موضوعاتی اکثرا احساسی هستند. مخصوصا در مواقع بحران اقتصادی! این موضوع بدین معناست که درباره ی خطراتی که با آن روبه رو خواهیم شد صحبت کنیم. البته احساسات منفی معمولاً با حل مشکلات، خیلی زود از بین می روند. پس با ایجاد احساس منفی در دیگران، فقط می شود کار را به صورت موقتی پیش برد. ولی برای این که کار و ایده ی خودتان را در طولانی مدت پیش ببرید همان طور که تجارت و برند همه ی شما به برنامه های طولانی مدت نیاز دارد، باید کار متفاوتی انجام بدهید.
ایده های امیدوارکننده
لازم است یادآوری کنیم که در ایجاد احساس هم باید بسیار محتاطانه عمل کرد. مثلا در طول سال های اخیر پزشکان یک کیسه زباله مشکی در دست گرفته و خطاب به افراد سیگاری می گویند اگر سیگار را ترک نکنید پس از ۱۰ سال ریه های شما مانند این کیسه زباله سیاه می شود.
اکنون افراد سیگاری دو انتخاب پیش رو دارند. اول اینکه سیگار را کنار بگذارند! که راه حلی خیلی مناسبی برای سیگاری ها به نظر نمی آید. راه دوم این که تبلیغات را نادیده گرفته و به کار خودشان ادامه دهند.
پس اگر در ایجاد احساسات منفی زیاده روی نمایید، مردم از چیزی که شما می خواهید فاصله می گیرند. پس چرا درباره انواع دیگری از احساسات صحبت نکنیم؟! چرا درباره ی امید صحبت نکنیم؟!
اجازه دهید یک پیام امیدوارکننده به شما نشان دهم. بعضی از کارواش ها کارت هایی به مشتریان خود می دهند که تعداد مراجعه آن ها به کارواش روی کارت علامت شده می شود. و هر وقت تعداد مراجعات به ۱۰ تا برسد خودروی مشتری را به صورت مجانی می شورند.
حالا یکی از این کارواش ها به شکل متفاوتی عمل کرده و همان کارت را با دو علامت حضور در کارواش به مشتریان خود می دهد به این معنی که اگر مشتری یک بار به کارواش رفته باشد دو علامت روی کارت خود دارد. و با این کار مشتری با خودش فکر می کند که من شانس این را دارم که زودتر به شستشوی رایگان برسم. پس در بازه های زمانی کمتری به کارواش مراجعه می کند و به این ترتیب مشتریان آن کارواش هر روز و هر روز بیشتر می شود. آن ها با این کار توانستند در طول سه ماه مشتریان خود را دو برابر کنند. تنها با دادن یک امید در شروع کار!
اگر شما هم ایده ای برای عملی کردن دارید برای این که همکاری دیگران را جلب کنید باید در شروع کار این احساس را به آن ها القا کنید که در راه درستی گام بر می دارند و به گونه ای آن ها را امیدوار کنید که برای عملی کردن ایده ی شما بهتر و بیشتر تلاش کنند.
اهمیت تصور ذهنی از یک مسئله
همه ی ما از میزان اهمیت زندگی سالم و تغذیه مناسب و فعالیت بدنی آگاه هستیم. از کارمندان چند هتل پرسیده شد که آیا شما به طور منظم فعالیت بدنی دارید؟ ۶۰ درصد از کارمندان پاسخ دادند که فعالیت بدنی منظمی نداشته و ۳۳ درصد از آن ها گفتند که هرگز فعالیت بدنی ندارند. اما اگر به فعالیت یک کارمند هتل توجه کنید، متوجه خواهید شد که کار آن ها نوعی فعالیت بدنی است. آن ۳۳ درصد نیز به این دلیل فکر می کنند که هیچ گونه فعالیت بدنی ندارند، زیرا تصورشان از فعالیت بدنی، پوشیدن لباس ورزشی و انجام فعالیت های سخت است. این یک نگرش فرهنگی از فعالیت بدنی است که بسیار مضحک و خنده دار است.
کاری که محققان انجام دادند این بود که این افراد را به دو دسته تقسیم کردند، به گروه اول چیزی در مورد کارشان نگفتند اما به گروه دوم گفتند که شما در هر ساعت ۴۰ کالری از دست می دهید و کارتان نوعی فعالیت بدنی به حساب می آید.
پس از گذشت یک ماه که مجدد وزن این کارمندان را اندازه گیری کردند، متوجه شدند که گروه اول همان وزن اولیه خود را حفظ کرده اند، اما گروه دوم به طور میانگین یک و نیم کیلو در هفته وزن خود را کاهش داده بودند. در حالی که هیچ تغییری در رژیم غذایی و وضعیت زندگی آن ها اتفاق نیفتاده بود! تنها دلیل این کاهش وزن تغییر نگرش کارمندان به کاری که انجام می دادند، بود. «بنابراین تصور افراد از کاری که انجام می دهند بسیار مهم است».
تاثیر فعالیت بدنی ارتباط مستقیمی با میزان تمرکز بر روی آن دارد. برای مثال اگر زمانی که حتی ۵ دقیقه قدم می زنید، به این فکر کنید که در حال ورزش هستید تاثیر آن به مراتب بیشتر از این است که روزی نیم ساعت و سه روز در هفته حرکات ورزشی سخت و طاقت فرسا انجام دهید و تمرکزی بر روی آن نداشته باشید.
این مثال اهمیت تصور ذهنی از یک مسئله را برای شما روشن می کند. شستن ظروف هم نوعی فعالیت بدنی است، به این دلیل که شما از عضلات دست خود برای شستن ظرف ها استفاده می کنید و برای جابه جایی آن ها خم و راست می شوید. همه چیز به تصور ذهنی شما از کار بستگی دارد و تصور ذهنی می تواند احساس امید و پیروزی را در شما به وجود آورد تا جایی که بتوانید دنیای آینده را تغییر دهید.
بنابراین در بحث احساسی بودن ایده باید در سه محور مهم تمرکز کنید:
- جذابیت موضوع
- منفعت شخصی مخاطب
- هویت او
داستانی بودن ایده
تاکنون دقت کرده اید که افراد پس از اتمام کار خود چه می کنند؟ در دفتر کار دور یکدیگر جمع می شوند و داستان کارهایی که انجام داده اند را برای یکدیگر تعریف می کنند. مثلا کارمندان آتش نشانی دور هم می نشینند و به یکدیگر می گویند میدانید چطور توانستم آتش را خاموش کنم و زندگی مردم را نجات دهم؟ می دانید چگونه موفق شدم؟
چیز جالبی که در مورد داستان وجود دارد، این است که با شنیدن آن می توانیم جریان را با تمام جزئیات آن در ذهن خود بازسازی نماییم. داستان ها تنها سرگرم کننده نیستند؛ بلکه برای محققان دارای اهمیت زیادی هستند.
زمانی که آتش نشان ها در مورد کاری که انجام داده اند، باهم صحبت می کنند؛ شاید به اندازه ی بودن در خود آن شرایط تجربه کسب نکنند؛ اما با تصور کردن اتفاقاتی که برای همکارشان افتاده، تا حدودی تجربه به دست می آورند و چیز جدیدی یاد می گیرند.
شما هم سعی کنید همیشه داستان هایی در مورد این که چگونه می شود با مشتریان به بهترین روش ممکن برخورد کرد و بهترین خدمات را ارائه داد برای کارمندان خود تعریف کنید. داستان نقش بسیار مهمی در ذهن ما ایفا می کند. البته باید آن را در ذهن تصور کنید نه این که فقط به آن گوش کرده و بعد از یاد ببرید.
بنابراین برای کارمندان خود داستان هایی را تعریف کنید که قابل تصور و البته مرتبط با کار خودشان باشد. مثلا برای یک فروشنده ها داستان فروشنده ای را بگویید که در یک روز سرد، در انتقال بسته های خریداری شده به داخل ماشین مشتری کمک می کند با این روش تا حدی می توانید این کار را به آن ها یاد دهید.
ادامه دارد …