بی تردید سم آونز یکی از موفق ترین کارآفرینان جوان در زمینه مشاوره کسب و کار است. برخلاف بسیاری از کارآفرینان، سم به سرعت دریافت که مشاغل کارمندی و روتین ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر سرنوشتی نیست که برای زندگی اش رقم خورده است، او چیز بیشتری از زندگی می خواست.
سم در سال ۲۰۱۲ میلادی و در حالیکه فقط سه ماه از نخستین شغلش پس از پایان کالج می گذشت، از شرکتی که در آنجا مشغول به کار بود استعفا داد و به خانه پدر و مادرش در نیوزیلند برگشت. سم همان جا تصمیم گرفت در پارکینگ منزل والدینش کسب و کار تازه ای برای خود راه بی اندازد.
پس از کار و تلاش بسیار و هزینه کردن تمامی پس اندازش، اولین تجارت وی به شکل بدی شکست خورد. یک سال کار و تلاش شبانه روزی دیگر کار سم را به آنجا کشاند که همه چیزش را از دست بدهد، قرض و بدهی بسیاری بالا بیاورد و اسم دو شرکت ناموفق و شکست خورده دیگر را نیز با خود یدک بکشد. سم بعدها در جایی می نویسد که آن دوران یکی از بدترین و ناامید کننده ترین و در عین حال تعیین کننده ترین مراحل زندگی اش بوده است. اما او به جای آنکه ناامید شود (قانون جذب) و دوباره به محیط کارمندی یرگشت، تصمیم گرفت به شکست های خود به دیده فرصت بنگرد و از آنها درس بگیرد.
طردشدن های دوست داشتنی
سوالات بسیاری در ذهن سم وجود داشت، مثل اینکه چرا ایده های بزرگ او نتوانسته بود مشتریان زیادی را به خود جلب نماید یا اینکه کجای کارش اشتباه بوده است؟ او اشتباهاتی را که به شکستش انجامیده بودند بررسی نمود و نقاط ضعف و قوت کسب و کارهایش را پبدا کرد. ارزیابی سم تمایل و اشتیاق او برای یادگیری و رشد و نگرش هایش او را واداشت یک بار دیگر بخت خود را در زمینه کارآفرینی امتحان نماید و تصمیم بگیرد چهارمین شرکت خود را در زمینه مشاوره کسب و کار راه اندازی کند. تلاش های سم این بار به نتیجه رسید.
سم در مدت کوتاهی شرکت مشاروه ای خود را راه اندازی نمود. پارکینگ خانه پدری را ترک کرده و به منهتن بازگشت. او در ۲۶ سالگی و در زمان کوتاهی موفق شد ارزش کسب و کارش را به ۱۰ میلیون دلار برساند.
سم در حال حاضر یکی از کارشناسان برجسته در زمینه کارآفرینی و ارائه مشاوره برای آغاز کسب و کارهای جدید است. در حال حاضر، روش های سم آونز را بسیاری از مشاوران برجسته در سراسر دنیا استفاده می کنند و او نخستین کسی است که شرکت ها و صنایع زمانی که به دنبال جذب مشتریان جدید هستند با او تماس می گیرند.
سم در ابتدای آغاز به کار شرکت مشاوره ای به تنهایی خدمات را به مشتریان ارائه میداد، اما پس از مدتی ارائه مشاوره را شروع کرد و اکنون نیز شیوه ها و استراتژی ها و تاکتیک های کاری اش با یکدیگر ترکیب شده است و در قالب یک برنامه آموزشی آنلاین در اختیار همه و به خصوص کسانی که به دنبال ایجاد کسب و کار جدید و سودآوری هستند قرار می گیرد. برنامه های آموزشی سم جزو برنامه های پیشرو در صنعت مشاوره شغلی محسوب می گردد که موفقیت های بسیاری را نیز با خود به همراه داشته است.
در حقیقت، سم با آموزش ها و مشاوره های خود به هزاران نفر در سراسر دنیا کمک کرد بر ترس های خود غلبه کنند، مشاغل روتین و کارمندی خود را رها کرده و با آغاز کسب و کارهای جدید درآمدهای بهتر و زندگی آزادانه تری داشته باشند. وی معتقد است شیوه های نستی و عقل سلیم و متعارف در دنیای امروزی راه به جایی نمی برند و اگر از آنها پیروی و تبعیت کنیم، به جایی خواهیم رسید که دیگران رسیده اند.
سم به این اعتقاد دارد که هر کسی می تواند کسب و کار مورد نظر خود را شروع کند و از این طریق به آزادی و زندگی پرمعناتر و درآمد بیشتر دست یابد، اما مشکل اینجاست که بیشتر این افراد نمی دانند که کار را باید از کجا آغاز و چه مسیری را دنبال کنند، اما سم این نقشه را ایجاد کرده است و تلاش می کند آن را با مردم سراسر جهان به اشتراک بگذارد.
در ادامه این مقاله قصد داریم چهار نکته طلایی در موفقیت کسب و کار را از دیدگاه این میلیونر جوان مطرح نماییم. سم این چهار نکته طلایی را مهم ترین و باارزش ترین درس هایی میداند که طی فرایند کارآفرینی و تلاش، از طریق آزمون و خطا کسب کرده است. او بر این باور است که دانستن این نکات برای تمامی کسانی که در فکر راه اندازی کسب و کار جدیدی هستند لازم و ضروری است.
نکته طلایی اول: هرچه زودتر برند تحت نام خود را بسازید و اعتمادسازی کنیم
ساختن برند اختصاصی برای کارآفرینان چندین فایده را به همراه خواهد داشت. نخست آنکه داشتن یک برند شخصی معتبر به کسب و کار جدید ما اعتبار بالایی خواهد داد. سم می گوید اگر مردم برند تحت نام ما را بشناسند و به آن اعتماد کنند، به احتمال قراوان به کسب و کار جدید ما نیز اعتماد خواهند کرد. وی معتقد است ایجاد برند شخصی یکی از ابزارهای ضروری برای موفقیت در کسب و کار است.
دوم آنکه هرچه مخاطبان ما بیشتر باشند، مشتریان بالقوه بیشتری در آینده جذب خواهیم نمود. او می گوید: “تلاش کنیم از طریق شیوه های تبلیغی برند خود را به همه بشناسانیم. از تمامی ابزارهای موجود استفاده کرده تا صدای خود و شرکت مان را به گوش افراد بیشتری برسانیم. استفاده از قدرت نفوذ رسانه های اجتماعی امروزی تنها بخشی از امکانات گسترده برای جذب مخاطب می باشد، پس به سرعت دست به کار شویم و کار خود را در شبکه های اجتماعی آغاز کنیم. تمامی فرصت های موجود در این شبکه ها یا حتی پُست هایی که در آنها منتشر می کنیم این ظرفیت را دارند که یک مشتری جدید را به سوی ما بکشاند.”
نکته طلایی دوم: از شبکه آشنایان خود کسب درآمد کنیم
سم می گوید: “بیشتر کارآفرینان در اطراف خود شبکه ای از ارتباطات فردی و مخاطبان دارند، اما متاسفانه از آنها و ظرفیت های موجود آنان درک درست و کاملی ندارند، پس در هنگام آغاز کسب و کار جدید آشنایان و دوستان و اطرافیان خود را فراموش نکنیم، حتی تصور هم نمی توانیم کنیم که در میان همین افراد چه مشتریان بالقوه ای می توانیم برای خود پیدا کنیم. با این کار اطرافیان مان کسب و کار ما را در سطوح دیگر نیز منتشر می کنند. هر یک از اطرافیان ما شبکه ای از دوستان و آشنایان دارند که لزوماً ما را نمی شناسند.”
یکی از دلایل شکست کسب و کارهای جدید هدف قرار دادن افراد غریبه در همان گام های آغازین می باشد. دوستان و خانواده و دوستانِ دوستان ما، همگی، نیازهایی دارند. نزدیک شدن به افرادی که هم ما و هم کسب و کار جدیدمان را می شناسند از نزدیک شدن به افراد کاملاً غریبه ای که از ما و کارمان هیچ شناختی ندارند بسیار آسان تر است.
نکته طلایی سوم: هرگز آموختن را متوقف نکنید
هیچ اهمیتی ندارد چه زمانی و در چه مقطعی از زندگی کسب و کار جدید خود را شروع می کنید، در راهی که در آن قدم گذاشته ایم همیشه مطلب جدید برای یادگیری وجود دارد. شاید ما به کسب و کاری که در آن مشغول هستیم اشراف کامل داشته یا از تمامی شاخصه ها و مولفه های یک کارافرین موفق آگاهی داشته باشیم، اما باید بدانیم که به عنوان یک کارافرین هموراه در این مسیر با چالش های جدید و تغییرات و موانع دیگری رو به رو خواهیم شد که تاکنون به آنها برنخورده بودیم و برای رویارویی به آنها برنخورده بودیم و برای رویارویی با آنها به آموختن نیازمندیم.
سم در این باره می گوید: “به لطف دسترسی به منابع عظیم اطلاعاتی در این زمان، هر کارآفرینی قادر خواهد بود در هر زمینه و موضوعی اطلاعات جدیدی کسب نماید. در طول این سال ها صدها کتاب خوانده و مطالب بسیار مفیدی را در مورد بازاریابی، فروش، حسابداری، استراتژی ها و حتی روش های ارتقای شخصیتی آموخته ام. می دانستم که اگر بخواهم کسب و کار جدیدم به سرانجام خوبی رسد، باید تمامی این مطالب را بدانم و به خوبی درک کنم”.
نکته طلای چهارم: بر طردشدن غلبه کنیم
سم می گوید: “بزرگ ترین ترس و نگرانی من در آغاز کسب و کار رویارویی با پذیرفته نشدن از سوی دیگران بود. به عنوان یک انسان درون گرا، تماس گرفتن با مردم، پیدا کردن مشتریان بالقوه و معرفی سرویس و محصولات کسب و کارم همیشه بزرگ ترین چالش زندگیم بوده و من را وادار میکرده از کُنج شخصی خود بیرون بروم، اما پس از مدتی متوجه شدم خروج از این کنج شخصی از اهمیت بسیاری برخوردار است و از آن پس تصمیم گرفتم بر این ترس خود غلبه کنم و یاد بگیرم چگونه با پذیرفته نشدن از سوی دیگران رو به رو شوم.
صحبت با افراد غریبه در مورد کسب و کارم را شروع کردم و پس از مدتی دریافتم که پذیرفته نشدن از سوی مشتریان امری شخصی نیست و به هیچ وجه به ویژگی های شخصیتی من باز نمی گردد. این تجربه یکی از بزرگ ترین درس هایی بود که در نتیجه بیرون آمدن از محیط راحتی و رویارویی با چالش های واقعی دنیای کسب و کار آموختم.»