یک رویکرد موفق برای دستیابی به اهداف خود، شروع با برنامه ریزی دقیق است. خواه در حال انجام یک برنامه شغلی باشید یا یک رویداد مهم در زندگی را مدیریت کنید، مهم این است که بتوانید معیارهای مهم برای ارزیابی اهداف قابل دستیابی را یاد بگیرید.
هرکدام از ما در حرفه خود با افراد زیادی روبرو شده ایم که ایده های درخشان و داستان هایی همراه خود دارند که اگر آن ها را با دیگران به اشتراک بگذارند، کمک شایانی به تیم کاری در جهت رسیدن به اهدافشان می کنند. اما فراموش نکنیم آن داستان ها و ایده ها پراکنده و سرگردان هستند که برای بیرون راندن آنها به دنیای واقعی نیازمند معیارهایی جهت ارزیابی آن هستیم.
عدم مطابقت ایده های شما با خواسته ها و اهداف بلند مدتتان انگیزه شما را از داشتن احساس فوریت برای رسیدن به اهدافی که قابل دستیابی است، محروم کند.
در حالی که به دنبال معیارهای مهم برای ارزیابی اهداف قابل دستیابی هستید، برای شروع، معیارهایی را در این نوشتار قرار می دهیم که استفاده از این معیارها استراتژی شما را زیباتر می سازد و باعث افزایش پایداری آن اهداف در جهانی مبتکر و رقابتی شود.
اولین معیار اهداف قابل دستیابی، پاسخ به سوالات چه، چگونه و چرا؟
جان دوئر، نویسنده کتاب های بنیاد گیتس در مورد اهمیت تعیین اهداف صحیح در مسیر موفقیت صحبت می کند. از همه مهمتر، او بر اهمیت یافتن پاسخ سوالاتی از قبیل چه، چگونه و چرا در هنگام پیگیری اهداف تجاری خود تأکید می کند.
تئوری OKR که توسط مشاغل بزرگ در سراسر جهان استفاده می شود، توسط دوئر طراحی شده است. وی سیستم تعیین هدف را به اهداف و نتایج کلیدی تقسیم می کند. اهداف همان چیزی است که او آن را هدایتی می داند که به رویکرد تجاری شما می دهد و نتایج کلیدی سوال های ساده بله یا خیر است که به شما می گوید آیا چیزی را با موفقیت اجرا کرده اید یا به موفقیت رسیده اید.
هدف شما هر چیزی است که می خواهید به آن برسید و قرار است واقع گرایانه، کنش محور و الهام بخش باشد. این سوالات و پاسخ های آن به شما کمک می کند اهداف و استراتژی های قابل دستیابی و مهم خود را اولویت بندی کنید.
فراموش نکنید، نتایج کلیدی همان ادامه هدف شماست. پرسیدن اینکه چگونه می خواهید یک کار را انجام دهید در واقع کمک به اندازه گیری پیشرفت است. کشف سوال چگونه، به شما امکان می دهد برنامه های خود را کامل کنید و نقاط قوت و مناطقی که به کار بیشتری نیاز دارند را به سرعت پیدا کنید.
در بحث معیارهای مهم برای ارزیابی اهداف قابل دستیابی پیرامون تعیین اهداف باید اندازه گیری استانداردی داشته باشید. برخی از افراد تازه شروع به تعقیب اهداف خود می کنند، بنابراین استاندارد اندازه گیری برای آنها متفاوت از کسانی است که سالها تجربه برنامه ریزی برای پیشرفت کاری را دارند که در تمام مدت ساخته اند.
اندازه گیری همان چیزی است که به هدف، جوهر واقعی می بخشد. بدون آن، شما هدفی ندارید، بلکه آنچه شما دارید آرزو نام دارد.
OKR همچنین به شما کمک می کند که بدون تسلیم شدن، روی آنچه مهم است متمرکز شوید.
معیار دوم: چرا کاری را که قصد دارید انجام می دهید؟
دومین معیار از معیارهای مهم برای ارزیابی اهداف قابل دستیابی این سوال است که چرا به دنبال تلاش برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود هستید؟
دستیابی به اهداف قابل دستیابی در زندگی بسیار بیش از نقاط عطف رسیدن به اهداف دیگر مهم است. آنها آرزوها، احساسات، انگیزه ها و حتی گاهی هویت افراد هستند. غنی سازی ایده خود با این عناصر، شما را از طریق احساسات به مخاطب هدف خود متصل می کند. زیرا اختلافات بین افراد را از بین برده و همه آنها را با کمک حافظه یا تجربه مشترک دور هم جمع می کند.
در مقاله فوربس در سال ۲۰۱۹، شرکت های مبتنی بر هدف از جمله تیمبرلند، تسلا و مایکروسافت در کنار هدف اصلی خود اهداف اجتماعی پیرامون محیط زیست، جوانان و علوم پزشکی را نیز دنبال کرده اند به این منظور که تأثیر خود را اعمال کنند. این عملکرد که به موضوعات اجتماعی مربوط به عموم مردم می پرداخت، باعث تقویت تصویر آنها در اذهان عمومی شد.
معیار سوم: برنامه خود را طبق واقعیت امروز برنامه ریزی کنید
در تعیین برنامه و اهداف، آنچه که برای معیارهای مهم برای ارزیابی اهداف قابل دستیابی اهمیت دارد این موضوع است که با نگاهی واقع بینانه به محیط پیرامون خود اقدام به اولویت بندی اهداف خود کنید.
با توجه به منابع محدودی که فرد با آن شروع می کند، حیات بخشیدن به تجارتی موفق همراه با چالش های سختی است و با توجه به همه گیری کنونی کووید۱۹، چالش ها بیشتر افزایش یافته اند.
مقاله ای از McKinsey & Company در مورد پیامدهای کسب و کار در همه گیری سال ۲۰۲۱ بیان می کند که چقدر مهم است شرکت ها اهداف معناداری را در پیام رسانی خود در دوران پس از بحران کرونا مطرح کنند.
در حال حاضر، متداول ترین چالش هایی که مشاغل و افراد در تعیین هدف گذاری ها با آن روبرو هستند نوسان، پیچیدگی، عدم اطمینان و ابهام در ایده ها و روندها است. بسته به میزان آمادگی شما، این می تواند یک چالش یا فرصت باشد.
با این اوصاف، چه یک هدف شغلی را دنبال کنید یا اهداف خود را مطابق با پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی طبقه بندی کنید، به تصمیمات بزرگ شما در ایجاد اهداف قابل دستیابی کمک می کند.
چند راهنمایی ساده برای موفقیت در اهداف
ممکن است تمایل داشته باشید اهداف بیشتری را در لیست خود نشانه گذاری کنید، اما بهتر است اهداف خود را بین ۳ تا ۵ عدد در هر دوره مدیریت کنید. این باعث می شود که بیش از حد تحت فشار قرار نگیرید .راهکارهایی برای موفقیت در دستیابی به اهداف خود مطرح می کنیم:
انعطاف پذیر بمانید
خود را در راستای هدف مورد نظر با شرایط سازگار کنید. اما همانطور که قانون جذب می گوید این موضوع نباید احساس ناتوانی در شما ایجاد کند. اگر نتیجه عینی یا کلیدی بی ربط به نظر می رسد، از شر آن خلاص شوید
جرات شکست خوردن داشته باشید
وقتی افراد اهداف بیشتری را انتخاب می کنند که بیش از توان فعلی آنهاست، به موفقیت بیشتری دست می یابند. بنابراین گاهی اوقات، عدم دستیابی به اهداف شما اشکالی ندارد زیرا نقاط ضعف خود را از این طریق پیدا خواهید کرد.
صبور باشید
این یک فرآیند است و آزمایش و خطا دوست شماست. ممکن است که در ابتدا عملکردی ضعیف داشته باشید اما با ادامه مسیر، ایمان داشتن به خود و صبور بودن بی شک به اهدافتان دست پیدا خواهید کرد.
معیارهای مهم برای ارزیابی اهداف قابل دستیابی شاکله اصلی یک طرح و ایجاد یک هدف قابل دستیابی را تشکیل می دهد. بنابراین مطمئن شوید که معیارهای شما کاملاً دقیق و قابل اجرا است. اگر با این معیارها شروع کنید و کار را خاتمه دهید، آنها شما را به سمت موفقیت هدایت می کنند. هنگامی که بدانید چگونه باید اهداف خود را اندازه گیری کنید، در راستای دستیابی به اهداف خود قرار دارید.