۱۴ روش عملی برای معطلکنندگان
سلستین چوا
شما یک زمان محدود دارید با این حال، به جای انجام کار، با چیزهای متفرقه ای مانند چک کردن ایمیل، رسانه های اجتماعی، تماشای فیلم، گشت و گذار در وبلاگ ها و انجمن ها دست و پنجه نرم می کنید. شما می دانید که باید کار کنید، اما فقط حوصله انجام هیچ کاری را ندارید.
همه ما با پدیده اهمال کاری آشنا هستیم. وقتی کارها را به تعویق می اندازیم، اوقات فراغت خود را تلف می کنیم و کارهای مهمی را که باید انجام دهیم تا دیر نشده به تعویق می اندازیم. و وقتی واقعاً خیلی دیر شده است، وحشت می کنیم و آرزو می کنیم که ای کاش زودتر شروع می کردیم.
اهمالکنندگان مزمنی که من میشناسم سالها از عمر خود را در این چرخه صرف کردهاند. به تأخیر انداختن، به تعویق انداختن کارها، سستی، پنهان شدن از کار، مواجهه با کار فقط در مواقعی که اجتناب از آن ناممکن است، سپس این حلقه را دوباره تکرار می کنید. این یک عادت بد است که ما را شکست می دهد و از دستیابی به نتایج بزرگتر در زندگی باز می دارد.
اجازه ندهید اهمال کاری زندگی شما را تسخیر کند. در اینجا، من گام های شخصی خود را در مورد چگونگی توقف تعلل به اشتراک می گذارم. این ۱۴ روش قطعاً برای شما نیز کاربرد دارند:
-
کار خود را به مراحل کوچک تقسیم کنید.
بخشی از دلیل تعلل ما به این دلیل است که به طور ناخودآگاه، کار را برای خود طاقتفرسا میدانیم. آن را به قسمت های کوچک تقسیم کنید، سپس بر روی یک قسمت تمرکز کنید. اگر بعد از تقسیم کار هنوز هم آن را به تعویق می اندازید، آن را حتی بیشتر تجزیه کنید.
به زودی، کار شما به قدری ساده خواهد شد که به این فکر خواهید کرد که «هی، این خیلی ساده است که من می توانم همین الان آن را انجام دهم!».
به عنوان مثال، من در حال حاضر در حال نوشتن یک کتاب جدید هستم (در مورد چگونگی دستیابی به هر چیزی در زندگی). نوشتن کتاب در مقیاس کامل پروژه ای عظیم است و می تواند طاقت فرسا باشد. با این حال، وقتی آن را به فازهایی تقسیم می کنم، مانند:
- (۱) تحقیق
- (۲) تصمیم گیری در مورد موضوع
- (۳) ایجاد طرح کلی
- (۴) پیش نویس محتوا
- (۵) نوشتن فصول شماره ۱ تا ۱۰،
- (۶) تجدید نظر
- (۷) و …
ناگهان بسیار قابل کنترل به نظر می رسد. کاری که من انجام میدهم این است که روی فاز فوری تمرکز کنم و آن را به بهترین نحو انجام دهم، بدون اینکه به مراحل دیگر فکر کنم. وقتی کار تمام شد، به سراغ بعدی می روم.
لیست بسازید.
می دانستید که من این را خواهم گفت، نه؟ فهرستها خوب هستند – درست کردنشان سرگرمکننده است و بعد از اتمام کار بیرون انداختن آنها سرگرمکنندهتر هم می باشد.
اگر نمی توانید جلوی تعلل را بگیرید، فهرستها می توانند بسیار مفید باشند، زیرا به ما کمک میکنند حداقل با دو عامل از سه عاملی که باعث به تعویق انداختن ریسکگریزی و پاداش میشوند، مقابله کنیم.
در اینجا نحوه انجام آن آمده است:
- ایجاد یک لیست انگار که شما در حال انجام کاری هستید. بینگ! پاداش خود را گرفتید.
- حذف کاری که انجام شده از لیست، احساس خوبی دارد. بینگ! جایزه ای دیگر
- تهیه فهرست خطر فراموشی انجام کاری را کاهش میدهد و در نتیجه شکست نمی خورید و چیزی را خراب نمی کنید. بینگ! مغز شما این را خیلی دوست دارد.
هر چند نمی توانید هر فهرستی تهیه کنید. همانطور که از گفتن آن خسته نمیشوم ، فهرستها باید مشخص، دانه ای و قابل انجام باشند – اولین مورد در فهرست شما باید چیزی باشد که میتوانید به آن نگاه کنید و بلافاصله آن را انجام دهید.
نمیدانید چگونه انجام می شود؟ پس نباید اولین چیز در لیست شما باشد. فهمیدن اینکه چگونه این کار را انجام دهید باید اولین چیز در لیست شما باشد. یا به جای آن، «استفاده از Google برای پیدا کردن نحوه انجام x»، یا «رفتن به کتابخانه برای دریافت کتاب x»، یا «شرکت در کلاس x» باید اول لیست باشند.
سپس، چیز بعدی در لیست شما باید چیزی باشد که می توانید به آن نگاهی بیندازید و بلافاصله انجام دهید. همچنین چیزهای سوم و چهارم.
اگر نمی توانید کاری را در عرض دو دقیقه پس از خواندن آن در لیست خود شروع کنید، به اندازه کافی ملموس نیست. اسمش را بگذارید ” قانون دو دقیقه دیگر “.
-
محیط خود را تغییر دهید.
محیط های مختلف تأثیر متفاوتی بر بهره وری ما دارند. به میز کار و اتاق خود نگاه کنید. آیا آنها شما را به کار وادار می کنند یا باعث می شوند که بخوابید؟ اگر مورد دوم است، باید به دنبال تغییر فضای کاری خود باشید.
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که محیطی که به ما احساس الهام می دهد ممکن است بعد از مدتی اثر خود را از دست بدهد. اگر اینطور است، پس وقت آن رسیده که اوضاع را تغییر دهید.
به عنوان مثال، اگر به دلیل حرکت مداوم و سر و صدا نمی توانید در مکان های عمومی کار کنید، یک مکان آرام برای نشستن و تمرکز پیدا کنید.
برای جلوگیری از به تعویق انداختن و تمرکز بر روی چیزی که تصمیم گرفته اید روی آن تمرکز کنید، سعی کنید هر مزاحمت احتمالی را از محیط کار حذف کنید – چه فیزیکی و چه دیجیتال. به عنوان مثال، میتوانید آیفون خود را بردارید، آن را روی «مزاحم نشوید» قرار دهید و سپس آن را در کشویی قرار دهید که برای بررسی آن باید از جای خود بلند شوید. اعلان ها و هشدارها را در همه دستگاه های خود نیز غیرفعال کنید. اساساً قبل از تمرکز، وسایل را جدا کنید.
لیست آهنگ ایجاد کنید.
برای غلبه بر به تعویق انداختن کار، کمی موسیقی پخش کنید. یک لیست پخش ایجاد کنید که شما را در وضعیتی از کارتان قرار دهد.
اگر میخواهید از به تعویق انداختن اجتناب کنید، بهترین کار را برای خود انتخاب و آن را قدم بعدی خود کنید!
-
یک جدول زمانی دقیق با مهلت های خاص ایجاد کنید.
داشتن فقط ۱ مهلت برای کارتان مانند دعوت برای به تعویق انداختن کار است. این به این دلیل است که ما این تصور را داریم که زمان داریم و تا زمانی که خیلی دیر بشود، همه چیز را به عقب می اندازیم.
پروژه خود را تجزیه کنید (نکته شماره ۱ را ببینید)، سپس یک جدول زمانی کلی با بازه های خاص برای هر کار کوچک ایجاد کنید. به این ترتیب، می دانید که باید هر کار را تا تاریخ مشخصی به پایان برسانید. جدول زمانی شما نیز باید قوی باشد – یعنی اگر تا امروز این کار را به پایان ندهید، هر چیز دیگری که بعد از آن برنامه ریزی کرده اید به خطر می افتد. به این ترتیب اضطرار برای تلاش بوجود می آید.
اهداف من به ماهانه، هفتگی و لیست کارهای روزانه تقسیم می شود و این فهرست یک فراخوان برای انجام کار است.
مثلا باید تا تاریخ مشخص شده این کار را انجام دهم، در غیر این صورت اهدافم به تعویق خواهند افتاد.
زمان سپری شده را برنامه ریزی کنید.
اگر میدانید که برخی از وظایف به موقع انجام میشوند و کارهای زیادی برای انجام آنها دارید، تقویم خود را بردارید و چند بازه زمانی را برنامهریزی کنید. این به شما زمان مشخصی برای کار می دهد و به شما کمک می کند تا اهمال کاری را شکست دهید.
یک سیستم داشته باشید.
ما GTD (انجام کارها) را توصیه می کنیم، زیرا می دانید، این بهترین است: دانستن دلیل انجام کارها بهترین سیستم بهره وری برای شماست. همچنین می توانید هدف گذاری را امتحان کنید که به شما کمک می کند روی کار خود تمرکز کنید.
-
زمان های استراحتی که در آن اهمال کاری دارید، حذف کنید.
اگر کمی بیش از حد معطل می کنید، به این دلیل است که به تعویق انداختن کار را برای خود آسان می کنید.
بوک مارک های مرورگر خود را که زمان زیادی از شما تلف می کنند، شناسایی کنید و آنها را در یک پوشه جداگانه که کمتر در دسترس است قرار دهید. گزینه اعلان خودکار را در ایمیل خود غیرفعال کنید. از عوامل حواس پرتی اطراف خود خلاص شوید.
من می دانم که برخی از افراد از راه خود خارج می شوند و حساب های فیس بوک خود را حذف یا غیرفعال می کنند. من فکر میکنم این کمی شدید و افراطی است زیرا پرداختن به اهمالکاری بیشتر به آگاهی از اعمالمان مربوط میشود تا مقابله با روشهای خودالزامآور، اما اگر احساس میکنید این چیزی است که لازم است، آن را انجام دهید.
ایمیل ها را چک نکنید.
یکی از بدترین کارهایی که می توانید هنگام شروع «کار» انجام دهید، بررسی ایمیل ها است. چک کردن ایمیل ها در اول صبح، برای شما خوب نیست. این کار شما را در حالت «غیر عملی» قرار می دهد.
در عوض، لیست وظایف خود را بیرون بیاورید و ابتدا روی یک کار بزرگ کار کنید. بعدا ایمیل را چک کنید.
از شر شبکه های اجتماعی خلاص شوید.
فیس بوک، توییتر، پینترست، همه چیز – آنها را به طور کامل خاموش کنید تا اهمال کاری را شکست دهید. روی کاری که در دست دارید تمرکز کنید.
برای خود زمان تعیین کنید.
یکی از راه های خوب برای رسیدن به محل کار این است که زمان خاصی را برای خود تعیین کنید.
بگویید، ۲۵ دقیقه یک کار را انجام می دهید ( تکنیک پومودورو ). بعد از مدت زمان تعیین شده، استراحت کنید و هر کاری که می خواهید انجام دهید. سپس، دوباره برای بازه ای از زمان کار کنید.
خود را ردیابی کنید.
یکی از بهترین راهها برای اینکه بدانید وقتتان را کجا میگذرانید و وقت آزاد برای غلبه بر تعلل پیدا می کنید، ردیابی خودتان است.
برنامه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد.
نقاط ضعف خود را پیدا کنید و آنها را تغییر دهید.
-
تعداد تصمیماتی که باید در طول روز بگیرید، کاهش دهید.
هر تصمیمی که می گیریم یک پیامد دارد. اگر صبح از خواب بیدار می شوید و از خود بپرسید: «امروز چه کاری باید انجام دهم؟» -خب، یعنی امروز قرار است کار را به تعویق بیندازید.
اگر به یک روز جدید نزدیک شوید، بدون اینکه از قبل به این موضوع فکر کنید که می خواهید چه شکلی باشد، بخش بزرگی از انرژی خود را صرف فکر کردن در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهید و چه کاری نباید انجام دهید خواهید کرد.
آیا امروز باید به ورزشگاه بروم یا فردا بروم؟
آیا باید به ناهار با بری بومباتز از حسابداری بله بگویم، یا باید یک ناهار سریع تنهایی بخورم تا بتوانم به دفتر برگردم و این ارائه را به پایان برسانم؟
این را بپوشم یا ان رو؟
این را بخوریم یا آن را بخوریم؟
الان جواب بدهم یا بعد؟
ما در طول روز از خودمان چنین سؤالاتی می پرسیم.
مشکل این است که سؤالات ما را وادار میکنند تا با پاسخ واکنش دهیم که ما را مجبور به تصمیمگیری میکند… این امر شما را از کنترل خود خارج کرده و شما را خسته میکند – که منجر به تعلل در مورد هر چیزی می شود که در زندگیتان مهم است.
تعداد تصمیماتی را که در طول یک روز باید بگیرید، با گرفتن آن تصمیمات از موعد مقرر و/یا ایجاد عادت هایی در زمینه های خاصی از زندگی خود، کاهش دهید تا اثربخشی خود را افزایش داده و از تخلیه انرژی خود با فکر کردن به انجام آنها یا جلوگیری کنید.
چند نمونه:
- از قبل تصمیم بگیرید که دقیقاً چه روزهایی از هفته را ورزش کنید، به جای تصمیم گیری در همان لحظه.
- لباس های خود را شب قبل انتخاب کنید نه صبح.
- مهم ترین کاری را که باید فردا انجام شود انتخاب کنید و برای انجام آن زمان تعیین کنید.
اینها فقط چند مثال ساده هستند، اما معمولاً چیزهای ساده هستند که بیشترین اهمیت را دارند.
چه مثال هایی می توانید برای کاهش تعداد تصمیماتی که در زندگی خود می گیرید در نظر بگیرید؟ انجام این کار انرژی مورد نیاز شما را آزاد می کند تا بتوانید روی انجام کارهای بزرگ و معنی دار متمرکز بمانید، نه اینکه با انجام کارهای کوچک و بی معنی در انجام آن معطل شوید.
-
روز خود را قبل از شروع به پایان برسانید.
این نکته از جایی شروع می شود که نکته شماره ۱ متوقف می شود. بهترین تصمیمی که می توانید برای جلوگیری از به تعویق انداختن آن بگیرید این است که روزهای خود را از قبل برنامه ریزی کنید.
به جای اینکه دیوانه وار بفهمید در هر روز چه کاری انجام خواهید داد، یک راه بهتر برای دانستن روز بعد، این است که در پایان هر روز چند دقیقه وقت بگذارید تا به سرعت روز بعد را ترسیم کنید.
به عنوان مثال، هر شب، قبل از خواب، برنامههای روز بعدم را یادداشت یا مرور میکنم که شامل:
- یک چیز بزرگ من (OBT) که باید آن روز انجام شود. این می تواند یک کار بزرگ، یک هدف یا پروژه ای باشد که باید در آن پیشرفت کنم.
- چیزهایی که مهم نیستن (NMWs) – اینها عادات روزانه غیرقابل پیش بینی و برنامه ریزی من هستند: ورزش، پیاده روی در طبیعت/ مدیتیشن روزانه، مطالعه (حداقل ۳۰ دقیقه)، کار مرتبط با مهارت و زمان صرف شده با افرادی که دوستشان دارم.
هر کار دیگری که باید در روز بعد انجام شود. به این ترتیب، به مهمترین اهداف و پروژههای من زمان کافی داده میشود تا انجام شوند – و به تعویق نیفتند.
-
اهداف خود را دوباره روشن کنید.
اینکه برای مدت طولانی کارها را به تعویق انداخته اید، ممکن است نشان دهنده عدم هماهنگی بین آنچه می خواهید و آنچه در حال حاضر انجام می دهید باشد. اغلب اوقات، زمانی که بیشتر درباره خودمان می فهمیم، اهدافمان رشد می کنند، اما اهدافمان را تغییر نمیدهیم تا آن را به سمت آن کشفیات، منعکس کنیم.
از کار خود دور شوید (یک تعطیلات کوتاه خوب، در غیر این صورت فقط یک تعطیلات آخر هفته یا اقامت در خانه خواهد بود) و کمی زمان بگذارید و خود را جمع کنید.
دقیقا می خواهید به چه چیزی برسید؟ برای رسیدن به آن چه باید کرد؟ چه مراحلی باید انجام داد؟ آیا کار فعلی شما با آن همخوانی دارد؟ اگر نه چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید؟
-
از پیچیده کردن بیش از حد چیزها دست بردارید.
آیا منتظر زمان مناسبی برای انجام این کار هستید؟ که شاید الان به دلیل X، Y، Z بهترین زمان نباشد؟ این فکر را کنار بگذارید زیرا هیچ وقت یک زمان عالی وجود ندارد. اگر منتظر بمانید، هرگز به هیچ کاری نخواهید رسید.
کمال گرایی یکی از بزرگترین دلایل اهمال کاری است.
فقط آن را انجام دهید، اما نه بیش از حد.
ما اغلب به خود فشار می آوریم تا کارهای خاصی را بیشتر از آنچه واقعاً نیاز داریم انجام دهیم، مانند تمیز کردن، مرتب کردن و شستن لباس ها و … پس به خود استراحت دهید و برای این کارها برنامه ای تنظیم کنید که طاقت فرسا نباشد.
کارها را بر اساس «نیاز به انجام دادن» مرتب کنید و این تصور را که باید با برنامهای کامل همراه باشید، کنار بگذارید.
تا به حال در مورد مفهوم تجاری «در زمان» شنیده اید، خوب این مدیریت وظیفه هم «در زمان» است.
درک کنید که هیچ چیزی هرگز کامل نخواهد بود.
اگر نمی توانید روی چیزی کار کنید مگر اینکه کامل باشد، باید راهی برای ترک سیاره زمین پیدا کنید. هیچ چیز کامل نیست. کمال گرایی می تواند مخفیانه شما را نابود کند. چیزی واقعی و عالی بسازید. این به اندازه کافی عالی خواهد بود.
-
به خود پاداش دهید.
برخی از مردم می گویند که پاداش انگیزه خوبی نیست. آنها را باور نکنید، این افراد احتمالا جنایتکار هستند.
خوب، شاید هم نه – اما فقط در مورد پاداش های خارجی ، مستعار «رشوه» حق با آنهاست. همانطور که هست، پاداش دادن به کارکنان اغلب انگیزه را افزایش نمی دهد.
اما پاداش به خود – خوب، این فقط ابتکار خوبی است. شما به آن بینگ نیاز دارید! به هر حال شما تنها به یک قهوه ای لذیذ و یک لپ تاپ دارید. اگر نمی توانید جلوی تعلل را بگیرید، این روش خوبی است.
محققان میمونها را با دکمهای در قفس قرار دادند که با فشار دادن آن، تکهای غذا توزیع میشد. وقتی دکمه را فشار داد میمون گفت «خوشمزست!» بنابراین دوباره آن را فشار داد. و دوباره. البته میمون ها فقط افراد مودار کوچکی هستند که قهوه یا لپ تاپ ندارند، بنابراین خیلی سریع یاد می گیرند.
سپس محققان پیچ و تابی اضافه کردند: بار سوم که میمون دکمه را فشار می داد، دچار شوک الکتریکی می شد! میمون می گفت «آخ!» – بعد غذایش را می خورد. دفعه بعد می گفت «اوه اوه!» – سپس او غذای خود را می خورد.
نتیجه این داستان این است که تا زمانی که به درد بخورد، کمی مزخرفات را تحمل خواهیم کرد. پس چالش شما این است که خوراکی مناسبی پیدا کنید تا دکمه آن را فشار دهید، حتی اگر میدانید که دردناک است.
-
به خود استراحت دهید.
اگر برای غلبه بر به تعویق انداختن کار مشکل دارید، خیلی به خودتان سخت نگیرید. یادتان باشد شما انسان هستید و ما دوست داریم گاهی پای کار ناتمام خود بنشینیم. فقط برای رهایی از آن سخت تلاش کنید.
وقتی خسته هستید یا انگیزه کمی دارید، استراحت کنید. در مورد زمان بندی یک کار آنقدر به خود سخت نگیرید. اینگونه در آینده سعی نخواهید کرد از طریق به تعویق انداختن کار از آن فرار کنید. فقط برنامه ریزی کنید و بعداً یا فردا به مسیر خود بازگردید.
و از آنجایی که ما به دنیای دیجیتال متصل شده ایم. ما دائماً موسیقی یا صدا داریم. این می تواند طاقت فرسا و استرس زا باشد و باعث شود ما از کار و زندگی دور شویم. هر روز حداقل ۱۵ دقیقه به خود استراحت دهید تا تمرکز کنید و با خودتان باشید.
-
با افرادی معاشرت کنید که به شما انگیزه می دهند تا اقدام کنید.
مطمئنم اگر فقط ۱۰ دقیقه با استیو جابز یا بیل گیتس صحبت کنید، الهام بیشتری برای عمل کردن خواهید داشت تا اینکه ۱۰ دقیقه را صرف هیچ کاری نکنید. افرادی که با آنها هستیم بر رفتارهای ما تأثیر می گذارند. البته گذراندن وقت با استیو جابز یا بیل گیتس یک روش عملی نیست، اما این اصل در قدرت پنهان هر فردی که در اطراف شماست صادق است.
افراد، دوستان یا همکارانی که شما را تحریک میکنند – به احتمال زیاد افرادی که میخواهند و سختکوش هستند – را شناسایی کنید و بیشتر با آنها معاشرت کنید. به زودی انگیزه و روحیه آنها را نیز به خود تلقین خواهید کرد.
من به عنوان یک وبلاگ نویس توسعه شخصی، با الهام بخشیدن به کارشناسان توسعه شخصی با خواندن وبلاگ های آنها و مکاتبه منظم با آنها از طریق ایمیل و رسانه های اجتماعی، «حرکت» می کنم. این ارتباط از طریق رسانه های جدید است و به همان اندازه نتیجه می دهد.
-
یک دوست انگیزشی پیدا کنید.
داشتن یک همراه، کل فرآیند را بسیار سرگرم کننده تر می کند. در حالت ایده آل، رفیق شما باید فردی باشد که مجموعه اهداف خاص خود را دارد. هر دوی شما یکدیگر را در قبال اهداف و برنامه های خود مسئول خواهید دانست. اگرچه لازم نیست که هر دوی شما اهداف یکسانی داشته باشید، اگر اینطور باشد حتی بهتر است، چون می توانید از یکدیگر یاد بگیرید.
من یک دوست خوب دارم که مرتب با او صحبت می کنم و همیشه در مورد اهداف و پیشرفت در رسیدن به آن اهداف از یکدیگر سوال می کنیم. این ما را ترغیب می کند که به اقدام ادامه دهیم.
-
اهداف خود را به دیگران بگویید.
این همان عملکرد شماره ۶ است که در مقیاس بزرگتر انجام می شود. به همه دوستان، همکاران، آشنایان و خانواده خود در مورد پروژه های خود بگویید. اکنون هر زمان که آنها را می بینید، آنها باید از شما در مورد وضعیت شما در آن پروژه ها بپرسند.
به عنوان مثال، گاهی اوقات من پروژه های خود را در وبلاگ The Personal Excellence Blog، توییتر و فیس بوک اعلام می کنم و خوانندگان من به طور مداوم در مورد آنها از من می پرسند. این یک راه عالی برای مسئول نگه داشتن خودم در قبال برنامه هایم است.
-
به دنبال کسی باشید که قبلاً به نتیجه رسیده است.
چه چیزی را می خواهید در اینجا انجام دهید و افرادی که قبلاً این کار را انجام داده اند چه کسانی هستند؟ به دنبالشان بروید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
دیدن اثبات زنده مبنی بر اینکه اهداف شما، در صورت اقدام، بسیار قابل دستیابی هستند، یکی از بهترین محرک ها برای اقدام است.
به اعصاب خود مسلط باشید و فقط آن را انجام دهید!
در پایان، به انجام عمل خلاصه می شود. شما می توانید همه استراتژی ها، برنامه ریزی ها و فرضیه سازی ها را انجام دهید، اما اگر اقدام نکنید، هیچ اتفاقی نمی افتد. گاهی اوقات، خوانندگان و مشتریانی را میبینم که مدام از موقعیتهای خود شکایت میکنند، اما در پایان روز، هنوز هم از اقدام خودداری میکنند.
بررسی واقعیت:
من هرگز نشنیده ام که کسی راه موفقیت خود را به تعویق بیندازد و شک دارم که در آینده نزدیک این اتفاق بیافتد.
هر چیزی که در آن معطل هستید، اگر می خواهید آن را انجام دهید، باید به خودتان مسلط باشید و آن را انجام دهید.