دانستنی

۱۰ راز موفقیت کارآفرینان از زبان بنیانگذار شرکت نایک

 

رمز موفقیت کارآفرینان موفق

فیلیپ نایت موسس و رئیس شرکت نایک است. نایت که متولد پورتلند و بزرگ آنجا است، متوجه شد که علاقه شدیدی به دویدن دارد و تحت آموزش مربی دوی افسانه‌ ای، بیل باورمن، در دانشگاه اورگان قرار گرفت. بیل باورمن علاوه بر مربیگری، کار ساخت و آزمایش انواع کفش‌ ها را به عهده داشت و نایت کفش‌ ها را برای او امتحان میکرد…

فیلیپ نایت در برنامه تجاری خود، طرحی را برای کفش‌ هایی ورزشی عالی ارائه کرد که امکان تولید آنها با قیمت ارزان در ژاپن وجود داشت. این شرکت در سال آغازین کار خود، تنها ۳۶۴ دلار از فروش کفش‌ ها درآمد داشت اما فیلیپ نایت تصمیم گرفت این شرکت همچنان به کار خود ادامه دهد تا به هدفش برسد. امروزه نایک تقریباً ۲۰ میلیارد دلار درآمد دارد. ثروت خالص او به واسطه سهامش در شرکت نایک به ۷/۱۲ دلار آمریکا میرسد و همین امر باعث شده که او شصت‌ امین فرد ثروتمند جهان باشد.

با ما همراه باشید تا ۱۰ رمز موفقیت فیلیپ نایت، خالق شرکت نایک، را به شما بگوییم:

 

۱- علاقمندی‌ های خود را بیابیم

فیلیپ نایت در تمام خاطراتش از شور و اشتیاقش به دویدن می‌ گوید و این که دویدن چه حس خوبی را در او به وجود می‌ آورد. این شور و اشتیاق نایت بود که کمک‌ اش میکرد تا در لحظات دشوار تحمل داشته باشد. در حقیقت، شرکت نایک زمانی ساخته شد که دویدن ورزشی نبود که به صورت تفریحی انجام شود. فیلیپ نایت به آن چه می‌ فروخت قویاً باور داشت و به همین سبب کسب و کار او توانست در آن وضعیت دشوار همچنان دوام بیاورد.

۲- بین آنچه که هست و آنچه که خواهد بود پل بزنیم

فیلیپ و تیمش در تلاش بودند که محصولات شرکت خود را برای ده سال آینده بسازند، پیش از آن که به هرگونه ثبات معناداری جامه عمل بپوشانند، ورزش دو از نظر فرهنگی در آن زمان به اندازه امروز قابل قبول نبود، به همین سبب برای ورود به این عرصه ‌باید آدم عجیب و غریبی می‌ بودید، ممکن بود مورد استهزاء عابران قرار بگیرید و تأمین مالی شرکت برای رشد آن غیر ممکن بود. اما این یک درس است که غیرممکن‌ ها هم روزی ممکن خواهند شد. فقط باید حس خوبی داشته باشید.

 

۳- از جنگیدن نترسیم

گرچه کمپانی نایک امروز بسیار موفق ظاهر شده است، اما این موفقیتی نیست که یک شبه به دست آمده باشد. این شرکت که ابتدا Blue Ribbon Sports نام داشت، در سال ۱۹۶۴ توسط نایت تأسیس شد، کسی که در ابتدا کفش‌ هایش را کنار زمین مسابقه دوی اورگان می‌ فروخت. این شرکت بعد از چند دهه مملو بود از کشمش‌ های مالی و پرونده‌ های حقوقی و نایک به مدت تقریباً ۲ دهه در آستانه ورشکستگی بود و نایت هم در همه این سالها با تأمین‌ کنندگان ژاپنی، بانک و حتی دولت در حال مبارزه بود.

۴- کاستی‌ هایمان را درک کنیم

با تمام این حرف‌ ها، فیلیپ نایت یک انسان بود. او می‌ گوید که شرکت نایک را به همراه همسرش و تلاش برای یافتن تعادلی میان کار و زندگی توسعه داده است. نایت اعتراف میکند که بیشتر وقت و انرژی‌ اش را برای کارش گذاشته و او پدری نبوده که همه جا حضور داشته باشد. از نظر حرفه‌ ای، فیلیپ نایت به کاستی‌ هایش به عنوان یک رهبر اعتراف میکند. او اعتراف کرد که به قدر کافی از کارمندانش تعریف و تمجید نکرده است.

۵- هوشمندانه استخدام کنیم

نایت خودش افرادی را استخدام میکرد که ایده‌ هایی در مورد ساختن کفش‌ های با کیفیت‌ تر و نوآوری در این زمینه داشتند. بیل باورمن، شریک مورد اعتماد بیل نایت، مربی دو میدانی او در دانشگاه اورگان بود، و جف جانسون اولین کسی بود که آنها استخدام کردند و او هم یک دونده و رقیب نایت بود. باورمن در اکثر مدل‌ های اولیه نایک اولین گام را برمیداشت و دائم آنها را با ورزشکاران خود آزمایش میکرد. و در نهایت، جانسون نام نایک را پیشنهاد داد.

نایک از این نظر منحصر به فرد است که تقریباً تمام کارمندانش درگیر ورزش دو و میدانی بودند. این مسئله ارزش استخدام افرادی را نشان میدهد که با فرهنگ شما جور در می‌ آیند.

۶- رقابت سالم

نایک از همان ابتدا، دائم در حال رقابت با همتای پیشین خود یعنی آدیداس بود. نایت غالباً به آدیداس رجوع میکرد تا مسیر موفقیت آن را بداند و توجه خود را معطوف به کارهای آن‌ میکرد.

بخصوص وقتی که می‌ خواستند نامی را برای یک مدل کفش انتخاب کنند، باورمن به خاطر ادای احترام به بازی‌ های المپیک که در مکزیکوسیتی برگزار شد، نام Aztec را انتخاب نمود. آدیداس هم که قبلاً کفشی با نام Azteca Gold داشت، نایک را تهدید به دعوی قضایی کرد. در نهایت، نایک نام مدل کفش خود را به Cortez تغییر داد، که یکی از معروفترین کفش‌ های این شرکت تا به امروز بوده است.

 

۷- داشتن یک هدف مشخص

با رشد و توسعه شرکت نایک، نایت باید در مورد هدف کسب و کارش تصمیم می‌ گرفت. آیا باید شرکتش را به سمت کسب و کار ُمد پیش می برد؟ از آنجایی که قهرمانان موفق حامی شرکتش بودند، آیا او هم می‌ بایست حمایت از ستارگان دیگر را آغاز میکرد؟ فیلیپ نایت تصمیم گرفت شرکتش را در جهت هدفی که در ذهن داشت و آنگونه که می‌ خواست رشد و توسعه بخشد. این کار باعث شد که تصمیم‌ گیری برایش آسانتر شده و تیم هم این امکان را پیدا کند تا همگی در جهت یک هدف مشترک کار کنند.

ریسک بزرگی بود چرا که جوردن تنها ۲۱ سال داشت و تازه وارد لیگ شده بود. ایده حمایت از ورزشکاران یک پدیده جدید بود و یک کار پرخطر و ثابت نشده. اما این کار موفقیت عظیمی برای نایک به همراه داشت و فروش این شرکت را به شکل چشمگیری افزایش بخشید. اگر نایت از انجام چنین ریسکی می‌ترسید، اگر از اشتباه کردن می‌ حراسید، این اتفاق هرگز امکان پذیر نبود.

۸- مدیریت ذره‌ بینی به هیچ کس کمک نخواهد کرد

فیلیپ نایت یک شیوه مدیریتی بدون درگیری داشت. او مخالف مدیریت ذره‌ بینی کارمندانش بود. او دیدگاهش را با کارمندان شرکت به اشتراک می‌ گذاشت، برای آنان توضیح میداد که هدفش چیست و به چه چیزی می‌ خواهد در آینده برسد و راهنمایی کلی را به آنها ارائه میداد- اما هرگز به تیمش نمی گفت که کارشان را چگونه انجام دهند.

 

۹- بزرگترین دشمن فقدان تخیل است

تخیل رابطه نزدیکی با افراد دارد. ارتباط منطقی جوامع اغلب غریزه شخصی را سرکوب می‌ کنند. در سال ۱۹۶۴ تخیل برای نایت یعنی ساختن شرکت رو به رشد با وجود جریان‌ های نقدی منفی.

۱۰- فقط انجامش دهیم

نایک به خاطر شعار “فقط انجامش بده” معروف است و این عبارتی است که به درستی نحوه کار فیلیپ نایت را به عنوان یک کارآفرین موفق منعکس میکند. او همیشه فرصت‌ ها را غنیمت می‌ شمارد، تمایل به شکست دارد و فراتر از محدودیت‌ های متداول عمل می‌ نماید. نمونه فوق‌ العاده آن، رابطه‌ اش با فوق ستاره بسکتبال، مایکل جوردن است. در سال ۱۹۸۴ نایت قرارداد حمایت مالی از جوردن جوان را امضاء کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *