آیا می دانید عناصر حیاتی در تعیین سرنوشت کدامند
شما همواره باید به این مسئله واقف باشید که با هر اقدامی هر چند کوچک و ساده، در واقع بخشی از زندگی خود را ساخته اید. همین کارهای ساده است که می تواند سرنوشت شما را شکل دهد. اما باید بدانید که شما باید این توانایی را به دست آورید که به واسطه ایجاد تغییرات ساده و دگرگون ساختن حلقه های ارتباطی ذهنتان را تعیین کنید.
شما باید برای رسیدن به موفقیت در زندگی بتوانید رفتارتان را تغییر دهید، زیرا سرنوشت شما براساس رفتارهای روزانه تان شکل می گیرد. اگر می خواهید در زندگی به هدفی مشخص دست پیدا کنید، باید با آنچه هم اکنون انجام می دهید، به هدف خود نزدیک شوید. به عقیده بسیاری از افراد سرنوشت هر کدام از ما زاییده چهار عنصر می باشد.
عناصر مهم در تعیین سرنوشت
هنگامی که کتابی را خریداری می کنید و می خوانید اگر آن را کنار بگذارید و به توصیه هایش عمل نکنید، به نوعی یک احساس نیاز دیگر در شما شکل خواهد گرفت و هنگامی که احساس نیاز به وجود آید، به دنبال آن عمل یا فکری نیز شکل خواهد گرفت. مسلما این فکر و عمل در زندگی شما نقش بسیار زیادی خواهد داشت، یا شاید تاثیر بسیار جزئی داشته باشد، اما به هر حال هر عملی، عکس العملی را نیز با خود به همراه دارد.
هر اقدامی نتایجی را به همراه دارد و این نتیجه چه کوچک، چه بزرگ چه مثبت و چه منفی به مسیر زندگی شما جهت خواهد داد؛ و این چهارمین جهتی است که به زندگی خود می بخشید. پس این گونه نتیجه گیری می کنیم که مسیر سرنوشت برای رسیدن به مقصود و موفقیت در زندگی در چهار مرحله خلاصه می شود:
۱- نیاز، سرآغاز مسیر
۲ – عمل
۳ – عکس العمل
۴ – نتیجه
تاکنون به این مسئله فکر کرده اید که اگر این چهار عنصر در اختیار شما قرار داشته باشد، زندگی تان چگونه می شود و یا اینکه چه سرنوشتی برای شما رقم خواهد خورد؟ اگر بر این عقیده اید که زندگی تان باید تغییر کند، پس باید بدانید که لازم است چه باورهایی داشته باشید چگونه فکر کنید و هر روز چه اقدامات و اعمالی را انجام دهید. اگر در نظر دارید برای بیست سال آینده خود برنامه ای را طراحی کنید، اکنون زمان انجام آن است نه بیست سال بعد. اگر نتوانید الان این کار را انجام دهید، پس هیچ گاه نمی توانید دست به انجام آن بزنید.
توانایی مشاهده تاثیر اعمال در آینده
کلید رسیدن به موفقیت در زندگی، در توانایی مشاهده ی تاثیر اعمال مان در آینده خلاصه شده است. برای این که به چنین دیدی دست پیدا کنید، لازم است با دقت به گذشته خود نگاه کنید. مسلما در گذشته تجارب بسیار زیادی کسب کرده اید که زندگی اکنون شما شکل گرفته است. از همین رو بهترین راه این است که برای شناختن آنچه به عنوان تجربه در زندگی اندوخته اید، به گذشته نگاهی بیندازید.
دقت داشته باشید منظور این نیست که خودتان را به خاطر گذشته سرزنش کنید. در واقع در بسیاری از مواقع هنگامی که به گذشته فکر می کنید، مدام این جمله را با خود تکرار می کنید: «چرا چنین کاری را انجام دادم؟» دقت داشته باشید اگر می خواهید به گذشته فکر کنید، این روش اصلا درست نبود و هیچ گاه نمی تواند نتایجی را برای شما به همراه داشته باشد.
این مسئله را به خاطر داشته باشید که برای هیچ کس، آینده لزوما به شکل گذشته نخواهد بود. تنها هدفی که شما برای ایجاد تغییر در خود و رسیدن به موفقیت در زندگی باید در نظر داشته باشید، این است که حلقه های ارتباطی در ذهنتان شکل گرفته است را تغییر دهید. این کار بسیار مفید و موثر خواهد بود.
در صورتی که بتوانید حلقه های موجود در ذهن خود را بشناسید، میتوانید زندگی تان را تحت کنترل در آورید و در صورت لزوم ذهنیت های خود را تغییر دهید. هنگامی که آگاهی های لازم را به دست آورید، به صورت ناخودآگاه مغزتان قادر خواهد بود به راحتی و به سرعت ارتباط خود را با ناراحتی و خوشی تغییر دهد.
از همین رو باید به حلقه های ارتباطی که در گذشته در ذهن شما نقش بسته است، نگاهی بیاندازید. به این مسئله فکر کنید که چه باورهایی در ذهنتان وجود دارد که با تغییر آن ها، سرنوشت شما دستخوش تغییر خواهد شد؟ کدام نگرش می تواند نتیجه رفتارهای روزانه شما باشد؟!
برقراری هماهنگی عصبی
تاکنون به این مسئله فکر کرده اید که چگونه می توانید سرنوشت خود را تغییر دهید و به موفقیت در زندگی برسید؟ شاید هیچ کسی نتواند به این سوال پاسخی درست بدهد، اما با اطمینان می توان گفت که اگر بتوانید برقراری هماهنگی های عصبی مناسبی داشته باشید، در یک لحظه تغییرات بسیار بزرگی در زندگی به وجود می آید. در واقع آن چیزی که شما امروز انجام می دهید، به دلیل احساسی است که هم اکنون دارید. اگر بتوانید با تغییر احساس خود رفتارتان را دگوگون کنید، آینده در دستان شما خواهد بود.
همان طور که گفته شد باورهای ما در آنچه در آینده رخ خواهد داد، تاثیر بسیار زیادی دارند. شما با خواندن کتاب و مقالات مختلف نه تنها می آموزید که چگونه کنترل زندگی خود را در دست بگیرید؛ بلکه یاد می گیرید که چگونه به دوستان، خانواده، همکاران و هرکسی که به او اهمیت می دهید، کمک کنید تا خود و زندگی اش را تغییر دهد. نکته ای که وجود دارد این است که امروزه در ذهن بسیاری از ما بخشش دیگر همانند گذشته مفهوم مثبتی را به همراه ندارد. اما سوال اینجاست که در ذهن شما بخشش با کدام احساس هماهنگ شده است؟
بخشش
از نظر بسیاری از محققان و کسانی که توانسته اند تغییراتی را در زندگی به وجود آورند و به موفقیت در زندگی برسند، بخشش تقسیم تمامی چیزهایی که خداوند در اختیارمان قرار داده به دیگران می باشد. شما با بخشش می توانید به این باور دست پیدا کنید که دیگران شما را دوست دارند و این احساس، یک حس محبت وصف ناپذیر را در شما ایجاد می کند. در واقع احساس دوست داشته شدن لذت بسیار بزرگی است که می تواند حلقه های ارتباطی را در ذهن شکل دهد و چیزی فراتر از ناراحتی و خوشی را برای افراد به همراه آورد.
اگر شما فرزندی دارید بهترین کسانی هستید که می توانید حلقه های ارتباطی قوی و مثبت در ذهن فرزندتان ثبت کنید. شما می توانید به فرزندان خود بیاموزید که از یاد گرفتن لذت ببرد تا با استفاده از آن بتواند تاثیری در سرنوشتش داشته باشد. او باید یاد بگیرد که بخشندگی و متواضع بودن حس بسیار خوبی را در افراد به وجود می آورد. اما فکر کرده اید که فایده چنین باوری چیست؟
در این رابطه باید بدانید که احساس نیاز به بخشش بستر کارهای خیر را برای او هموار می کند. او همیشه به دیگران می بخشد و به همین دلیل همه او را دوست خواهند داشت. زندگی او جهت مثبتی به خود خواهد گرفت و او از این که احساس می کند وجودش برای دیگران مفید است همواره احساس رضایت و خوشی می کند؛ در نتیجه خیلی سریع به مفهوم موفقیت در زندگی می رسد.
بنابراین همواره سعی کنید که روزهای خاصی را که برای شما تاثیرگذار هستند را به خاطر آورید. آیا می دانید که کدام مسئله باعث به وجود آمدن حلقه های ارتباطی در ذهنتان شده است؟ شاید احساس به وجود آمده در شما کاملا منفی اما در عین حال مفید باشد؛ مانند به وجود آمدن احساس تنفر به مواد مخدر؛ که علی رغم این که موجب ایجاد یک حس منفی در شما می شود، اما به شدت برای شما مفید خواهد بود و همین باعث رسیدن به موفقیت در زندگی تان می شود.