بازنشستگی از دیدی برخی افراد، زمانی است که قبل از آن به سختی کار می کنند تا بتوانند با خیال راحت به صندلی خود تکیه دهند و آفتاب بگیرند و بزرگ شدن نوه های خود را تماشا کنند. البته بازنشستگی بستگی به نوع شغل و شرایط فردی و اقتصادی دارد. در برخی از مشاغل، فرد هیچ انتخابی در سن بازنشستگی ندارد و بعد از یک مدت زمان تعیین شده باید از شغل خود بازنشسته شود. اما بازنشستگی پایان کار نیست.
سن بازنشستگی در کشورهای مختلف با هم فرق می کند. در برخی کشورهای که میانگین سنی جامعه بالاتر است، سن بازنستگی بالای ۶۰ سال در نظر گرفته می شود. این عدد در کشورهای با جمعیت جوان تر تا حدود سن ۵۰ سال هم تعیین می شود. البته در برخی از کشورها سن بازنشستگی اجباری نیست و فرد می تواند بعد از این سن کاری هم به شغل خود همچنان مشغول باشد. طبق نظرسنجی انجام شده در آمریکا سن بازنشستگی از ۶۳ سال که در سال ۲۰۰۲ برآورد شده بود، به سن ۶۶ سال در سال ۲۰۱۸ رسیده است.
قبل از بازنشستگی
بیشتر افراد قبل از بازنشستگی با تمام نیرو و بیشترین زمان ممکن کار می کنند تا در زمان بازنشستگی از نظر مالی تامین باشند. در کشورهایی که حقوق بازنشستگی و از کار افتادگی خیلی بالا نیست، افراد مجبور به داشتن شغل دوم و یا سوم هم هستند. برخی از افراد هم برای بعد از بازنشستگی خود برنامه و طرحی کامل دارند.
آن دسته از افرادی که برای بعد از بازنشستگی خود برنامه شغلی دیگری در نظر دارند، سعی می کنند با تلاش بیشتر شرایط را تا قبل از رسیدن زمان بازنشستگی فراهم کنند.
طبق نظر سنجی ها و مطالعات انجام شده در آمریکا، اختلاف زیادی بین سن بازنشستگی مورد انتظار و سن واقعی مشاهده می شود. یک موسسه مسئول تحقیق درباره منافع کارکنان در آمریکا در سال ۲۰۱۸ گزارش داده است که ۴۸ درصد از شاغلین انتظار دارند بعد از سن ۶۵ سال بازنشسته شوند ولی فقط ۱۹ درصد این افراد تا آن سن در همان شغل خدمت می کنند. تنها ۱۰ درصد از شاغلین برای بازنشستگی قبل از سن ۶۰ سال برنامه ریزی می کنند ولی ۲۶ درصد آنها زودتر از این زمان بازشنسته می شوند.
بازنشستگی
مفهوم بازنشستگی در سال ۱۹۳۵ و در جهت تامین امنیت اجتماعی افراد تعریف شد. ایده اصلی بازنشستگی در واقع خدمت به افراد مسن و همچنین اجبار آنها به ترک بازار کار بود. بازنشستگی برای خیلی از افراد معنی افسردگی، انزوا و حتی مرگ زودرس می دهد.
در کنار کسانی که خسته از کار در انتظار سن بازنشستگی هستند تا به انجام کارهای نکرده شان بپردازند، در باغچه خانه شان باغبانی کنند، به مسافرت و دیدن نقاط مختلف دنیا بروند، کسانی هم هستند که از رسیدن سن بازنشستگی ترس دارند.
بازنشستگی پیش از موعد
به غیر از افرادی که به انتخاب خود از شغل خود دست می کشند، بسیاری از بازنستگی های پیش از موعد دیگر دلایلی غیرقابل پیش بینی داشته اند. حدود نیمی از افرادی که زودتر از موعد بازنشسته شده اند، اغلب به دلیل درگیری با نقص عضو، بیماری، مراقبت از اعضای خانواده یا سایر مشکلات دیگر است. عده ای هم به دلیل تغییر شرکت محل کار، به دلیل بروز اختلاف در محیط کار یا عدم داشتن مهارت کافی برای ادامه همکاری و غیره بوده است.
در بسیاری از موارد بازنشستگی پیش از موعد، فرد می تواند از حمایت خدمات اجتماعی برخوردار شود. بخصوص اگر سن شخص نزدیک به سن بازنشستگی باشد و مشمول بیمه عمر یا سایر بیمه های حمایتی سالمندی شود. اما برای سایر افرادی که از خدمات خاصی نمی توانند استفاده کنند، تنها راه جستجوی شغلی جدید است.
بازنشستگی یا پیری
مفهوم بازنشستگی و سن آن سال ها پیش در دهه ۱۹۳۰ تعیین شده است. البته سن پیری یک عدد مشخصی نیست و نمی توان گفت سن بازنشستگی همان سن پیری است. در آن زمان که این عدد به عنوان سن بازنشستگی معرفی شد، شرایط بازار کار با الان تفاوت داشت و تمرکز بازار کار ونیازهای کارخانه ها و شرکت ها بر روی قوای جسمی و نیروی بدنی بود.
اما حالا شرایط بازار کار متفاوت است و گسترش فناوری ها و داشن روز انجام بیشتر مشغل را به طور مکانیزه و بدون نیاز به نیروی جسمانی خیلی بالا تغییر داده است. حتی ابزارهای پیشرفته تکنولوژی نیاز به ذهن جوان و با طراوت را تا حدودی کاهش داده است.
میانگین عمر جمعیت کشورهای مختلف بخصوص کشورهای پیشرفته بسیار بالاتر رفته است و بنابراین، سن پیری هم مطابق با این میانگین، بالاتر رفته است. پس نمی توان گفت که سن بازنشستگی به معنی همان سن پیری و از کار افتادگی است. بخصوص در کشورهای جوان و با سن بازنشستگی پایین تر از ۶۰ سال.
پایان کار
برای همه افراد بازنشستگی پایان کار نیست. خیلی از افراد حتی زودتر بازنشستگی از شغل خود استعفا می دهند تا به شغل جدیدی بپردازند. البته این بستگی به شرایط اقتصادی و اجتماعی هم دارد. در برخی کشورها که حقوق بازنشستگی برای تامین مخارج کافی نیست، افراد علیرغم میل باطنی مجبور به جستجوی شغل دوم می گردند.
در برخی از کشورها داشتن شغل دولتی و سازمانی بعد از بازنشستگی از یک شغل دولتی امکان پذیر نیست. این افراد به دنبال شغل های شرکتی و یا ایجاد شغل برای خودشان می روند.
بازنشستگی برای افرادی که شغل آزاد دارند یا خویش فرما هستند تعریف دقیقی ندارد. این افراد تا وقتی که توان و علاقه به کار خود دارند، به شغل خود ادامه می دهند. برخی افراد هم که به اجبار عمر خود را صرف انجام کاری کرده اند که علاقه ای به آن نداشتندف با استقبال از بازنشستگی به دنبال شغل مورد علاقه خود می روند.
بعد از بازنشستگی
برای افرادی که از قبل برای بازنشستگی خود برنامه ریزی کرده اند، مواجه شدن با آن و زندیگ در دوران بازنشستگی چندان سخت نیست. افرادی که به کار کردن بعد از بازنشستگی در شغل و محیط جدید ادامه می دهند هم مشکلات زیادی با سپری کردن این دوران ندارند. سختی دوران بعد از بازنشستگی بیشتر برای افرادی قابل لمس است که کاملا از کار کردن دست کشیده اند و فعالیت اجتماعی خاص دیگری ندارند.
قطعا زندگی بعد از بازنشستگی هیچ گاه مانند قبل از آن نیست. در بیشتر موارد شغل جدید به اندازه شغل قبل اعتبار اقتصادی و اجتماعی ندارد. بخصوص افرادی که از روی اجبار و به دلیل تامین مالی زندگی خود مجبور به کار می شوند. نیروی ذهن و جسم در این زمان تحلیل می رود و فرد دیگر مثل قبل بازدهی کاری ندارد.
شرایط روحی افراد بعد از زمان بازنشستگی کمی متفاوت می شود. این اتفاق بخصوص در کشورهای پیشرفته که فشار کار و سرعت کار بالایی قبل از بازنشستگی تجربه می شود، تاثیر بیشتری می گذارد.
زندگی بعد از بازنشستگی
تقریبا همه افراد با حس و حال جدیدی در زمان بازنشستگی روبرو می شوند. ابتدا این حس خوشحالی ممکن است به سراغ تان بیاید که یک تعطیلی طولانی مدت و یا همیشگی دارید. اما خیلی زود این حس شما را ترک می کند.
بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی که به کارهای عقب مانده یا مسافرت و تفریح می گذرانید، ناگهان یک احساس خلا به سراغ تان می آید و با خود می پرسید: «الان چکار باید بکنم؟» حتی ممکن است دچار افسردگی شوید و از دروان بازنشستگی خود لذت نبرید.
کار کردن فقط سود مالی به همراه ندارد بلکه به ما یک نقش و جایگاه اجتماعی می دهد. بعد از بازنشستگی و نبود این جایگاه باعث ایجاد خلا در زندگی و احساس بیهودگی می شود. سرکوب این احساسات و نادیده گرفتن آنها اوضاع را بدتر می کند. در عوض سعی کنید این احساسات و عواطف را جدی بگیرید و برنامه ای درست برای زندگی بعد از بازنشستگی داشه باشید.
یک زندگی جدید
زندگی بعد از بازنشستگی دنیای جدیدی به همراه دارد. شما علاوه بر کارهای روزانه که قبلا از بازنشستگی هم انجام می دادید، مثل دوش گرفتن بعد از خواب، مسواک زدن، خوردن صبحانه و یا حتی دویدن از قبل رفتن به محل کار و غیره باید برای اوقات بیکاری خود برنامه جدیدی داشته باشید.
سعی کنید برای خود اهداف کوچکی در نظر بگیرید و در روزهای بازنشستگی خود برای رسیدن به این اهداف تلاش کنید. این اهداف می توانند کسب مهارت جدید، هدف مالی کوچک و یا پراختن به علاقمندی های قدیمی باشد.
جمع های دوستانه بخصوص با سایر بازنشستگان در مکان های عمومی و یا در بین دوستان قدیمی تان بسیار می تواند در تغییر روحیه تان موثر باشد. انجام فعالیت های گروهی کوچک مثل فعالیت های درآمد زا یا تفریحی به شدت می توانند احساس مفید بودن و شان اجتماعی از دست رفته را به شما برگردانند.
وقت گذاشتن با اعضای خانواده بخصوص با نوه ها و فرزندان خود و کمک کردن به آنها در انجام کارها و فعالیت های روزانه شان هم می تواند برای شما روحیه بخش باشد و هم خدمتی برای سایر اعضای خانواده برای کمک به پیشرفت بیشتر آنها در زندگی. بخصوص اگر در زندگی خود به دلیل مشغله زیاد و کار سخت نتوانستید زمان کافی برای اعضای خانواده تان صرف کنید، بدانید که بازنشستگی پایان کار نیست و اکنون زمان جبران فرا رسیده است.
دوران طلایی بازنشستگی
یادتان نرود که شما تمام این مسیر را به سختی طی کرده اید که به این نقطه برسید. یعنی یک عمر کار و تلاش برای داشتن آسایش و رفاه در دوران بازنشستگی. بازنشستگی پایان کار نیست بلکه آغاز یک کار جدید است. البته کار جدید شما تعریف و ظاهر متفاوتی با شغل قبلی تان دارد. کار شما درو کردن نتیجه زحمات چندین ساله است.
سعی کنید برای این قسمت از زندگی تان طرحی زیبا ترسیم کنید و از لحظه لحظه آن لذت ببرید. بازنشستگی در کنار تمام تلخی ها و سختی های خود می تواند زمانی برای زندگی نکرده تان باشد. زمانی برای انجام کارهایی که هیچ وقت برایشان وقت کافی نداشتید.