تاثیر کلمات در زندگی غیر قابل انکار است. بدون زبان، ما خود را در حالت هرج و مرج عاطفی می‌بینیم. مغز ما پتانسیل برقراری ارتباط با روش‌های غیر عادی را به ما داده است و روشی که ما برای انجام این کار انتخاب می‌کنیم می‌تواند عملکرد عصبی مغز را بهبود بخشد. در حقیقت، یک کلمه قدرت تاثیر گذاری بر بیان ژن‌ها را دارد که استرس جسمی و عاطفی را تنظیم می‌کند. اگر ما بطور مداوم با مراکز زبان مغزمان تمرین نکنیم، توانایی عصبی خود را برای مقابله با مشکلاتی که با آنها روبرو هستیم را فلج می کنیم. ”
– دکتر اندرو نیوبرگ ، کلمات می توانند مغز شما را تغییر دهند
در پست وبلاگ قبلی، کلمات خود را توانستید تغییر دهید، همچنین اینکه توانستید زندگی خود را تغییر دهید، ما در مورد این که فرهنگ لغات ما چگونه شکل می‌گیرد و بسیاری از تجربیات عاطفی ما را در زندگی کنترل می‌کند، صحبت کردیم.
امروز، بیایید نگاهی به این بیندازیم که چطور می‌توانید کیفیت کل زندگی خود را به سادگی و با آگاه شدن از آنچه که برای احساسات منفی استفاده می‌کنید، و تغییر دادن آنها به کلماتی که الگوهای شما را می‌شکنند و با انتخاب‌های احساسی جدید و بهتر به شما کمک می‌کنند، بیندازیم.
تاثیر کلمات در زندگی
ماموریت شما بسیار ساده است: در زیر شما یک چالش ۱۰ روزه را خواهید دید. من آن را “تماشای تلویزیون شما” می‌نامم، واژگان کلیدیتان را تماشا کنید، برچسب هایی که به تجربه خود می زنید می تواند روشی که احساس می کنید را تغییر دهید. باز هم ، درک این مسئله سخت نیست اگر شما احساساتی شدید داشته باشید و بگویید چیزی “افسرده کننده است” ، بسیار متفاوت از این است که بگویید کمی احساس ” بی حالی” می کنید. ” و همچنین عصبانی شدن از واکنش یک نفر بسیار متفاوت است از ناامید شدن از پاسخ فردی دیگر. و در آخر اینکه اگر به شما مستقیما بگویند که رد شده اید بسیار متفاوت است از اینکه به شما بگویند با شما موافق نیستند.
راز واقعی تبدیل زندگی شما، بیدار شدن و آگاه شدن از الگوهایی است که در حال حاضر ناخودآگاه بوده و احساسی که دارید را شکل می‌دهد.
در نهایت، روشی که ما احساس می‌کنیم کیفیت زندگی شما را تعیین می‌کند چیست؟ شما می‌توانید به هر چیزی که فکر می‌کنید رویای زندگی تان است فکر کنید– مثل ساخت یک شرکت میلیارد دلاری و یا یک خانواده که کاملا شما را دوست می‌دارد و می‌پرستد – اما اگر هر روز با احساس سرخوردگی و عصبانیت زندگی کنید، کیفیت زندگی شما با فرصت‌های اقتصادی که دارید، کم‌تر از عشقی است که با آن احاطه شده‌اید.
کیفیت زندگی ما کیفیت احساسات ما است.
تاثیر کلمات تحولگر، در سادگی آن ها است. این کار به شما یک ابزار فوری برای افزایش کیفیت زندگی شما می‌دهد. پس این چهار مرحله جزء چالش ۱۰ روزه شما هستند:
مرحله ۱: بررسی خودمان
از کلمات عادی که برای توصیف احساسات ناراحت کننده استفاده می شوند ، آگاه شوید. شروع کنید به توجه کردن به چیزهایی که به اطرافتان نسبت می دهید.
اگر شما چیزی مانند این را می‌گویید: “من خیلی نگران هستم، “خود را رها کنید و تصدیق کنید که” نگرانی ” ممکن است کلمه ی خیلی قوی باشد. شاید چیزی که مد نظرتان است فقط”کمی نگران” چیزی هستید، بر زبان خود نظارت داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که زبان تان در شدت احساساتتان اغراق نمی‌کند. یا بهتر است، آگاهانه کلمه‌ای انتخاب کنید که شدت منفی بودن را کاهش دهد.به جای آن که بگوید شما از کسی عصبانی هستید، خودتان را “عصبانی” یا “ناامید از عکس العمل آنها نشان دهید.”
اگر کسی از شما بپرسد، ” اوضاع چطور پیش می‌رود؟ به جای آن بگویید: ” خوبم” فکر کنید ببینید با گفتن چه کلمه‌ای می‌توانید بر روی چهره تان لبخند بیاورید یا اینکه چه کلمه ای می‌تواند الگوی شما را بشکند؟ مثل این عبارت “تو حتی نمی‌توانی باور کنی من چه احساسی دارم!” با لبخند زدن، سعی کنید خود را سرگرم کنید. یا یک پاسخ ساده مثل “من خوب هستم” یا “من خوش‌شانس هستم” یا ” خوشحالم.” بدهید و بعد یک لحظه صبر کنید تا درباره آنچه که از آن خشوحال هستید، فکر کنید. ما اغلب ، به خاطر چند چیز که با انتظارات ما متناظر نیست چیزی که در زندگی مان زیبا است را از دست می‌دهیم.
همسرم سیج واقعا استاد این کار است. الگوی زبان مورد علاقه او زمانی است که بیشتر مردم می گویند:
“S**t”
یا وقتی یک چیز واقعا وحشیانه اتفاق می‌افتد، او اغلب می‌گوید: “پاسخ او خیلی مسخره به نظر می‌رسد.” او نمی‌داند که اوضاع تا چه حد دشوار است، اما حالت خوشحالی او مسری است – الگوهای زبانی او فقط الگوهای خود او را می‌شکنند، اما بر من و همه اطرافیان او نیز همین تاثیر را می گذارد. او واقعا شادی بیشتری نسبت به هر کسی که من می‌شناسم دارد.
مرحله ۲: شناسایی ۳ کلمه ی منفی
سه کلمه را بنویسید که در حال حاضر به طور مداوم از آنها استفاده می‌کنید و باعث میشود که احساسات منفی شما را شدت بخشد. شاید شما از کلماتی مانند “من ناامیدم” ، “افسرده هستم،” یا “تحقیر شده‌ام” استفاده می‌کنید، با کلمات جایگزین صحبت کنید که شدت احساسات منفی را کاهش می دهد. شاید اگر به جای “افسرده هستم” بگویید که “کمی گرفته هستم” خیلی بهتر باشد.
چه اتفاقی می افتد اگر به جای این که بگویید احساس “تحقیر” می کنید ، بگویید که از شرایط فعلی تان “ناراحت” هستید؟ شما می توانید با استفاده از اصلاح کننده هایی مانند “من فقط کمی دلخور شده ام” یا ” کمی احساس ناراحتی می کنم” ، شدت احساسات منفی را تا حد زیادی تسکین دهید.
مرحله ۳: پیدا کردن سه کلمات مثبت
سه کلمه بنویسید که از آن برای توصیف تجربیات خود استفاده می‌کنید که تا حدی مثبت است. وقتی کسی می‌گوید، “اوضاع چطور پیش می‌رود؟” با سه کلمه جایگزین که باعث تقویت احساسات مثبت و الهام بخشیدن به شما خواهد شد،پاسخ دهید.” به جای صحبت کردن در مورد نحوه ی خوب بودن اوضاع و توضیح جزئیات از عباراتی مثل “باور نکردنی”، ” بیش از اندازه” و “خارق‌العاده” استفاده کنید، اگر میخواستید در مورد کلیت زندگی حرف بزنید از چه کلمه ی مثبت و متناسبی استفاده میکردید؟
مرحله ی ۴:دوتا از بهترین دوستانتان را انتخاب کنید.
قدرت نفوذ خود را به دست آورید تا از آن پیروی کنید. دو نفر از افراد کلیدی در زندگیتان را انتخاب کنید – یک دوست صمیمی و به طور ایده آل کسی که به او احترام می‌گذارید و نمی‌خواهید از او ناامید شوید. آنها را کنار بکشید و تعهد خود را برای جایگزین کردن دو یا سه کلمه کلیدی در دایره لغات خود توضیح دهید.
از همه مهم‌تر، به آنها اجازه دهید که اگر شما از کلمات قدیمی استفاده کردید، از شما بپرسند که آیا واقعا این کلمه‌ای است که شما می‌خواهید برای توضیح این که چه احساسی دارید، از آن استفاده کنید. به عنوان مثال: به آنها بگویید اگر شما شروع به گفتن این عبارت می کنید ، “جان مرا آزرده نمی کند” ، به این دلیل است که از آنها می خواهید مداخله کنند و از شما سؤال کنند ، “منظورت این است که رفتار جان شما را کمی آزرده می کند؟”
می‌دانم که این کار مسخره به نظر می‌رسد، اما اگر شما متعهد باشید، یک یادآوری ساده به شما کمک خواهد کرد که خودتان را دستگیر و شدت آن را کم کنید. این کار به شما کمک می‌کند تشخیص دهید که در این لحظه کنترل فضای خود را در دست دارید و تنها با انتخاب یک کلمه متفاوت می‌توانید معانی را به طور کامل تغییر دهید. اگر این کار را به خوبی انجام دهید، در حالی که دارید این کار را انجام می‌دهید، مثل یک جوک در درون به خودتان لبخند می‌زنید. اما تاثیر آن اصلا خنده دار نیست..
استفاده از کلمات کلیدی در زندگی
یا اگر از یک جمله “من افسرده هستم” استفاده می‌کنید، ممکن است از آنها بخواهید که از شما بپرسند، ” آیا شما در مورد چیزی ناراحت هستید، یا کمی احساس ناراحتی می‌کنید؟ آیا شما از این که مردم اغلب به چیزها واکنش نشان می‌دهند ناامید یا شگفت‌زده می‌شوید؟ ایجاد تعهد برای تبدیل این تغییرات به یک دوست عزیز و یا هم‌کار مهم و محترم، حمایت و انگیزه بیشتری را به شما خواهد داد تا در واقع از او پیروی کنید و الگوهای خود را بشکنید.
با دقت و انتخاب آگاهانه کلماتی را به تجربیات خود بدهید و آن را برای مدت ده روز انجام دهید، یک تغییر سریع در نحوه احساستان پیدا خواهید کرد و این به طور مثبت اعتیاد آور میشود. می‌توانم بگویم برای کسانی که این طرح ده روزه را گذرانده اند، این تجربه می‌تواند تغییر زندگی باشد.
دوباره، می‌دانم که بیش از حد ساده است، اما اگر آن را امتحان کنید و مدت ۱۰ روز با دقت آن را تمرین کنید، یک تحول در الگوهای احساسی خود تجربه خواهید کرد – و الگوهای احساسی که با آنها زندگی می‌کنیم، چیزی هستند که کیفیت زندگی ما را کنترل می‌کنند. شما حتی تفاوت در بدن خود را احساس خواهید کرد – درد بسیار کم‌تر و لذت بیشتر. آیا شایستگی داشتن کیفیت بهتری از زندگی را ندارید؟ به علاوه وقتی در وضعیت خوبی هستید، چطور با دیگران رفتار می‌کنید؟ هرچه وضعیت شما بهتر باشد، نتیجه آن بر همه اطرافیان شما، کسب و کارهایتان، دوستان و خانواده تان تاثیر می‌گذارد.