قبل از اینکه به مبانی دیجیتال مارکتینگ و حتی تاکتیکهای پیشرفته آن بپردازیم، ابتدا بیایید به مفهوم دیجیتال مارکتینگ بپردازیم.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال عبارت است از فروش محصولات و خدمات از طریق کانالهای اینترنتی مثل رسانههای اجتماعی، ایمیل و برنامههای تلفن همراه. اساساً دیجیتال مارکتینگ نوعی بازاریابی است که از طریق دستگاههای الکترونیکی صورت میگیرد. میتوان آن را بهصورت آنلاین و آفلاین انجام داد، و در واقع، هر دو نوع آن برای یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موفق، بسیار مهم هستند.
چرا دیجیتال مارکتینگ اهمیت دارد؟
به بیلبوردها دقت کردهاید؟ گاهی اوقات، برندهای بزرگ حتی یک جنگ بیلبورد را برای رقابت با هم شروع میکنند، اما متأسفانه یا خوشبختانه، باید گفت که تبلیغات بیلبورد عمدتا مرده است. چرا؟ فقط به این نکته فکر کنید، گوگل و فیسبوک بیشتر از هر شرکت رسانهای سنتی درآمد کسب میکنند، زیرا چشمهای بیشتری را کنترل میکنند. بههمین دلیل دیجیتال مارکتینگ اهمیت دارد.
دلیل دیگر مرگ بیلبوردها در آینده، این است که، سیستم رانندگی در آیندهای نهچندان دور تغییر خواهد کرد. اگرچه اتومبیلهای بدون راننده در حال حاضر وجود دارند، ولی فعلا فراگیر نیستند و رانندگان هنوز باید به جاده توجه کنند. در آینده، با پیشرفت فناوری، هیچ مسافری وقت خود را صرف نگاه کردن به جاده نخواهد کرد و به احتمال زیاد با تلفن همراه خود مشغول خواهد بود، پس چه کسی باید تبلیغات آن بیلبوردها را ببیند؟
علاوه بر این، سهم افرادی که زمان بیشتری را صرف استفاده از وسایل الکترونیکی میکنند همچنان رو به افزایش است، در حالی که تبلیغات چاپی همچنان رو به کاهش است.
تاریخچه دیجیتال مارکتینگ
اگرچه دیجیتال مارکتینگ اولین بار در اوایل دهه ۲۰۰۰ بهعنوان یک اصطلاح، عمومی شد، اما پیشینه آن در واقع بسیار طولانیتر بوده است، شاید حدود ۱۰۰ سال پیش. در بالا عکس اولین بازاریاب دیجیتال آفلاین در تاریخ Gulielmo Marconi را در سال ۱۸۹۶ میبینید. او اولین کسی است که “انتقال سیگنالهای بیسیم” را نشان داد، و رادیو را اختراع کرد.
بعد از مدتی سازندگان رادیو متوجه شدند که میتوانند از آن برای فروش استفاده کنند. اولین مورد، پخش زنده اجرا اپرا بود که مردم بلیط آن را خریداری کردند و به این صورت استراتژی بازاریابی دیجیتال متولد شد.
اجزای کلیدی استراتژی دیجیتال مارکتینگ
برخی از اجزای کلیدی استراتژی دیجیتال مارکتینگ عبارتند از:
بررسی اطلاعات آماری مشتریان:
اطلاعات جمعیتی مانند سن، جنسیت، موقعیت مکانی و همچنین انگیزههایی که مردم را بهسمت انتخاب محصولات و خدمات سوق میدهد، جمعآوری و بررسی کنید. از Google Analytics برای بررسی این اطلاعات بر اساس کلمات کلیدی در ترافیک ارگانیک استفاده کنید.
شناسایی بازارهای هدف:
از ابزارهای تحقیق بازار مانند: Google Keyword Planner ،Google Trends و Facebook Audience Insights برای انجام تحقیقات بازار و شناسایی بازارهای هدف احتمالی استفاده کنید.
انجام تجزیهوتحلیل رقابتی:
از ابزارهای تحلیلی مانند: Semrush و SocialBakers برای تجزیهوتحلیل رقبا و برنامهریزی دقیق استفاده کنید.
مدیریت و تخصیص مناسب منابع برای دستیابی به اهداف:
منابع شامل نیروی انسانی و بودجه است، که باید بهطور دقیق بررسی شوند و سپس بر اساس آنها، برنامهریزی در جهت اهداف صورت گیرد.
بررسی و بهینهسازی عملکرد کمپین:
از ابزارهای تجزیهوتحلیل بازاریابی دیجیتال مانند Google Analytics برای ردیابی، اندازهگیری و گزارش عملکرد کمپینهای دیجیتال مارکتینگ خود استفاده کنید.
دیجیتال مارکتینگ آنلاین
دو رکن اصلی دیجیتال مارکتینگ بازاریابی آنلاین و بازاریابی آفلاین است. ۷ دسته بزرگ بازاریابی آنلاین عبارتند از:
- بهینهسازی موتورهای جستجو(SEO)
- بازاریابی موتورهای جستجو(SEM)
- بازاریابی محتوا
- بازاریابی رسانههای اجتماعی(SMM)
- تبلیغات بهازای کلیک(PPC)
- همکاری در فروش یا بازاریابی وابسته(Affiliate Marketing)
- ایمیل مارکتینگ
بهینهسازی موتورهای جستجو(SEO)
SEO فرآیند بهبود کیفیت و کمیت ترافیک وبسایت یا یک صفحه وب در موتورهای جستجو است و ترافیک بدون پرداخت، معروف به نتایج “طبیعی” یا “ارگانیک” را هدف قرار میدهد. ترافیک بدون پرداخت ممکن است ناشی از انواع مختلف جستجوها باشد، از جمله جستجوی تصویر، جستجوی ویدئویی وغیره.
بهعنوان یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ، SEO نحوه عملکرد موتورهای جستجو، الگوریتمهای برنامهنویسی شده توسط رایانه که رفتار موتورهای جستجو را تعیین میکند، آنچه مردم جستجو میکنند، عبارتهای جستجوی واقعی یا کلمات کلیدی که در موتورهای جستجو تایپ شدهاند و اینکه کدام موتورهای جستجو توسط مخاطبان هدف، ترجیح داده میشوند را بررسی میکند. سئو به این دلیل انجام میشود که هنگامی که وبسایتها در صفحه نتایج موتورهای جستجو(SERP) رتبه بالاتری پیدا میکنند، آن وبسایت بازدیدکنندگان بیشتری را از موتور جستجو دریافت میکند. این بازدیدکنندگان میتوانند بهطور بالقوه به مشتری تبدیل شوند.
بازاریابی موتورهای جستجو(SEM)
نوعی بازاریابی اینترنتی است که شامل ارتقاء وبسایتها با افزایش بازدید آنها در صفحات نتایج موتورهای جستجو(SERP)، در درجه اول از طریق تبلیغات پولی می باشد. SEM ممکن است از بهینهسازی موتورهای جستجو(SEO) استفاده کند، که محتوای وبسایت و معماری سایت را تنظیم یا بازنویسی کند تا در صفحات نتایج موتورهای جستجو به رتبه بالاتری برسد.
بازاریابی محتوا
نوعی بازاریابی است که بر ایجاد، انتشار و توزیع محتوا برای مخاطبان هدف آنلاین متمرکز است. بازاریابی محتوا اغلب توسط مشاغل، بهمنظور دستیابی به اهداف زیر مورد استفاده قرار میگیرد: جلب توجه و ایجاد رهبری، گسترش مشتریان، ایجاد یا افزایش فروش آنلاین، افزایش آگاهی یا اعتبار نام تجاری و درگیر کردن جامعه آنلاین کاربران. بازاریابی محتوا، با ایجاد و به اشتراکگذاری محتوای رایگان ارزشمند، مشتریان جدید را جذب میکند. این به شرکتها کمک میکند تا وفاداری به نام تجاری خود را بین کاربران، بهصورت پایدار ایجاد کنند، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مصرف کنندگان قرار میدهد و تمایل برای خرید محصولات از شرکت را، در آینده ایجاد میکند.
بازاریابی محتوا با شناسایی نیازهای مشتری شروع میشود. پس از آن اطلاعات را میتوان در قالبهای مختلف، از جمله اخبار، ویدئو، کتابهای الکترونیکی، اینفوگرافیک، خبرنامههای ایمیل، مطالعات موردی، پادکستها، راهنماها، مقالههای پرسش و پاسخ، عکسها، وبلاگها و غیره ارائه کرد. بازاریابی محتوا مستلزم تحویل مستمر در تولید محتوا میباشد.
بازاریابی رسانههای اجتماعی(SMM)
بازاریابی رسانههای اجتماعی استفاده از بستر رسانههای اجتماعی برای تبلیغ یک محصول یا خدمات است. اکثر شبکههای اجتماعی دارای ابزارهای تجزیه و تحلیل دادههای داخلی هستند که شرکتها را قادر میسازد پیشرفت، موفقیت و مشارکت کمپینهای تبلیغاتی را ردیابی کنند. شرکتها از طریق بازاریابی رسانههای اجتماعی طیف وسیعی از ذینفعان را شامل میشوند، از جمله مشتریان فعلی و بالقوه، کارکنان فعلی و بالقوه، روزنامه نگاران، وبلاگنویسان و عموم مردم. در سطح استراتژیک، بازاریابی رسانههای اجتماعی شامل مدیریت یک کمپین بازاریابی، تعیین دامنه(بهعنوان مثال استفاده فعالتر یا غیرفعالتر) و ایجاد “فرهنگ” و “لحن” مطلوب رسانههای اجتماعی شرکت است.
هنگام استفاده از بازاریابی رسانههای اجتماعی، شرکتها میتوانند به مشتریان و کاربران اینترنت اجازه دهند محتوای تولید شده توسط کاربر(بهعنوان مثال نظرات آنلاین، نظرات محصول و غیره) بهجای استفاده از تبلیغات تهیه شده توسط بازاریابان، ارسال شوند.
پرداخت بهازای کلیک(PPC)
یک مدل تبلیغات اینترنتی است که برای انتقال ترافیک به وبسایتها استفاده میشود و در آن صاحب برند یا تبلیغ کننده به ناشر در ازای هر کلیک روی آگهی که از طریق لینک وابسته او باشد، کمیسیون میپردازد.
پرداخت بهازای کلیک معمولاً با سایتهای درجه یک(مانند:Google Ads ، Amazon Advertising و Microsoft Advertising که قبلاً Bing Ads بود) مرتبط است. تبلیغ کنندگان معمولاً عبارات کلیدی مربوط به بازار هدف خود را پیشنهاد میدهند و هنگامی که روی تبلیغات(تبلیغات متنی یا تبلیغاتی که ترکیبی از تصاویر و متن هستند) مورد نظر کلیک میشود، هزینه میپردازند. در مقابل، سایتهای محتوا(ناشران) معمولاً قیمت ثابتی را برای هر کلیک دریافت میکنند. تبلیغات نمایشی PPC، که به تبلیغات بنری نیز معروف هستند، در وبسایتهایی با محتوای مرتبط، که با نمایش تبلیغات موافقت کردهاند نشان داده میشوند. شبکههای اجتماعی مانند: فیسبوک، لینکدین، پینترست و توییتر، پرداخت بهازای کلیک را بهعنوان یکی از مدلهای تبلیغاتی خود در نظر گرفتهاند.
همکاری در فروش(Affiliate Marketing)
همکاری در فروش یا بازاریابی وابسته نوعی بازاریابی مبتنی بر عملکرد است. همکاری در فروش تا حدی با سایر روشهای بازاریابی اینترنتی همپوشانی دارد زیرا ناشران اغلب از روشهای تبلیغاتی معمول استفاده میکنند. این روشها شامل بهینهسازی موتورهای جستجوی ارگانیک(SEO)، بازاریابی موتورهای جستجوی پولی، پرداخت بهازای هر کلیک(PPC)، بازاریابی از طریق پست الکترونیکی، بازاریابی محتوا و تبلیغات نمایشی است.
به زبان ساده افیلیت مارکتینگ روشی است که در آن شخصی که وبسایت، صفحه اینستاگرام، کانال تلگرام، توییتر و یا هر رسانه آنلاین و پرمخاطب دیگری در اختیار دارد، میتواند کالایی را انتخاب و از طریق یک واسطه آن را در رسانه خود تبلیغ کند. به وسیله این تبلیغات، جذب مخاطب و انتقال او به وبسایت هدف، این شخص بهازای بازدهی مدنظر شرکت که اغلب فروش کالا میباشد، درصدی را بهعنوان پورسانت از صاحبان محصول دریافت میکند.
ایمیل مارکتینگ
عبارت است از ارسال یک پیام تجاری، معمولاً برای گروهی از افراد، با استفاده از ایمیل. در وسیعترین مفهوم، هر ایمیلی که برای یک مشتری بالقوه یا فعلی ارسال میشود میتواند بازاریابی ایمیلی تلقی شود. این شامل استفاده از ایمیل برای ارسال تبلیغات، درخواست مشاغل، یا درخواست فروش یا کمکهای مالی است. استراتژیهای ایمیل مارکتینگ معمولاً بهدنبال دستیابی به یک یا چند مورد از سه هدف اصلی: ایجاد وفاداری، اعتماد یا آگاهی از نام تجاری است. این اصطلاح معمولاً به ارسال پیامهای الکترونیکی با هدف تقویت ارتباط بازرگانان با مشتریان فعلی یا قبلی، تشویق وفاداری مشتریان، جلب مشتریان جدید یا متقاعد کردن مشتریان فعلی برای خرید فوری و به اشتراکگذاری تبلیغات شخص ثالث اشاره دارد.
دیجیتال مارکتینگ آفلاین
بهطور کلی دیجیتال مارکتینگ آفلاین در چهار دسته قرار میگیرد:
- بازاریابی آفلاین تقویت شده
- بازاریابی رادیویی
- بازاریابی تلویزیونی
- بازاریابی تلفنی
بازاریابی پیشرفته آفلاین نوعی بازاریابی است که کاملاً آفلاین است اما با دستگاههای الکترونیکی تقویت میشود. مردم دهها سال است که از رسانههای دیجیتال مثل تلویزون، رادیو و تلفن برای افزایش بازاریابی خود استفاده میکنند. بهعنوان مثال، یک رستوران که از آیپد برای گرفتن سفارشات مشتریان خود استفاده میکند. و یا بیلبوردهای الکترونیکی که از LED استفاده میکنند نمونههایی از دیجیتال مارکتینگ آفلاین هستند.
نتیجهگیری
داشتن یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای موفقیت یک کسبو کاردر آینده غیر قابل انکار است و دیر یا زود همه مشاغل چه کوچک و چه بزرگ باید سوار این موج دیجیتال شوند!