۱۴ روش موثر برای افزایش قدرت بیان بالا
آمارها به این واقعیت اشاره دارند که تقریباً ۸۵ درصد از موفقیت ما در زندگی، مستقیماً به مهارت های ارتباطی مان به ویژه قدرت بیان مربوط می شوند. یعنی فرقی نمی کند چقدر بلندپرواز، چقدر اهل پشتکار یا چقدر تحصیل کرده باشیم؛ اگر مهارت های ارتباطی صحیح و قدرت بیان کافی را در خودمان ایجاد و تقویت نکنیم، احتمال موفقیت مان پایین است. این نوشته را بخوانید تا با ۱۴ روش موثر برای بهبود قدرت بیان آشنا شوید.
اگر به شیوه ی برقراری ارتباط افراد با یکدیگر دقت کنیم، به وضوح می بینیم که بیشتر ما آدمها با کمی توجه بیشتر به قدرت بیان می توانیم نفع زیادی ببریم.
“کیفیت زندگی تان، کیفیت روابط تان است.” تونی رابینز
رابطه ی قدرت بیان با موفقیت
هر وقت می خواهیم فراتر از دنیای درونی مان حرکت کنیم و با کسانی که فکر و احساس شان با ما متفاوت است ارتباط برقرار کنیم، مهارت های ارتباطی مان، به ویژه قدرت بیان، عامل اصلی ای هستند که نتیجه را رقم می زنند.
خبر خوب اینکه همه می توانند قدرت بیان خود را تقویت کنند(قانون جذب). حتما انگیزه ی بیشتری پیدا می کنیم اگر بدانید که حتی پیشرفتهای اندک در قدرت بیان در ارتباط با دیگران، تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی و کارتان خواهند داشت.
“برقراری ارتباط، یعنی ارتباط انسانی، کلید موفقیت شخصی و کاری است.” پاول جی میر
تقویت قدرت بیان
وقتی میخواهیم با طیف گسترده و گوناگونی از آدم ها ارتباط برقرار کنیم، باید ابتدا ۵ سؤال از خودمان بپرسیم:
چه اشتراکاتی داریم؟
آنها در گفت و گو با من احساس راحتی دارند؟
پاسخ های من باعث می شود احساس کنند درک شان کرده ام؟
مقصود من به طور واضح منتقل شده است؟
پس از برقراری تعامل، ارتباطمان بهبود خواهد یافت؟
برای دست یابی به این اهداف، باید آنچه در ادامه می آید را مورد توجه قرار بدهید.
۱- این حس را منتقل کنیم که مشتاق صحبت با آنها هستیم
آنها دوست دارند احساس کنند که ما ترجیح می دهیم به جای هر کس دیگری، با آنها صحبت کنیم. وقتی این حس را منتقل می کنیم که برای صحبت هیجان زده هستیم و به آنها اهمیت می دهیم، باعث می شود حس بهتری نسبت به خود داشته باشند. در نتیجه، احتمال بیشتری دارد که حرف دلشان را با ما در میان بگذارند.
۲- سؤالاتی با پایان باز درباره ی علایق شان بپرسیم
سؤالاتی بپرسیم که باعث شوند افراد درباره ی علایق و زندگی شان طوری صحبت کنند که بینشی درباره ی نیازها و خواسته های شان در اختیارمان بگذارند. وقتی به آنها کمک می کنیم دید تازه و مثبتی نسبت به وضعیت خود به دست آورند، ارتباطی عمیق تری با ما حس می کنند.
۳- به زبان بدن و احساسات مان توجه کنیم
به ارتباطات غیرزبانی شان توجه ویژه ای بکنیم. به زبان بدن و طرز ایستادن شان دقت کنیم. افعال و واژه هایی که انتخاب می کنند را هم مد نظر داشته باشیم. حالا، واژه ها، زبان بدن و تُن صدای مان را طوری در کنار هم مرتب کنیم که با آنچه در مخاطب مان مشاهده کرده ایم سازگار شود. انجام این کار به آنها کمک خواهد کرد تا ارتباطِ ناخوداگاهِ عمیق تری با ما برقرار کنند.
۴- تأییدشان کنیم. بگوییم چه چیزهایی را در آنها تحسین می کنیم و چرا
یکی از بهترین روش ها برای ارتباط سریع با دیگران، این است که رک باشیم و به آنها بگوییم چرا آنها را دوست داریم یا تحسین شان می کنیم. اگر بیانِ زیادی مستقیم مناسب نیست، با اظهارات غیرمستقیمی در این طرف و آن طرف، منظورمان را به آنها برسانیم. هر دو رویکرد به یک اندازه مؤثرند، زیرا همه به تأیید و تشویق دیگران، واکنش خوبی نشان می دهند.
۵- به هر چه می گویند، با دقت گوش کنیم
موقع صحبت با آنها، بیش از حد روی آنچه باید پاسخ دهیم تمرکز نکنیم؛ به جای آن، به هر واژهای که به زبان می آورند گوش کنیم و تا جای ممکن، واکنش مرتبط و مناسبی نشان دهیم. این برخورد به آنها نشان میدهد که به آنچه می گویند علاقه داریم و در لحظه ی جاری، کاملاً همراه و همدل شان هستیم. هر وقت چیزی می گویند که درست متوجه نمی شویم، سؤال بپرسیم. این امر کمک خواهد کرد تا هر گونه خطا و لغزشِ عجیب بالقوه در برقراری ارتباط را پوشش دهیم.
۶- به اندازه ی کافی ارتباطی چشمی برقرار کنیم
ارتباط چشمی به طرف مقابل مان می گوید که ما نه تنها به او و آنچه می گوید علاقه داریم، بلکه قابل اعتماد هم هستیم. وقتی این ارتباط چشمی به اندازه ی کافی و درست به کار میرود، آنها تصور می کنند به خاطر این تمایل مان به رودررویی مستقیم، به خودمان اطمینان هم داریم. در نتیجه، طبیعتاً توجه بیشتری به ما و آنچه می گوییم خواهند داشت.
۷- تا جایی که ممکن است، خودمان را به آنها بشناسانیم
یکی از بهترین روش ها برای اینکه اعتماد دیگران را به دست آوریم، این است که تا جایی که می توانیم خودمان را به آنها بشناسانیم. از اتفاقات جالبی که در زندگی مان افتاده برایشان بگوییم یا فقط سوتی هایی را که در زندگی روزمره داده ایم تعریف کنیم. همین طور که این کار را انجام می دهیم، مطمئن شویم که از علایق و ارزش های آنها بیش از حد دور نمی شویم. هیچ چیز هم چون شفافیت، ایجاد اعتماد نمی کند.
۸- این حس را منتقل کنیم که همگی در یک سوی میدان هستیم
از واژه هایی مانند “ما، برای ما، خود ما…” استفاده کنیم تا فوراً با هم ارتباط برقرار کنیم. وقتی از چنین واژه هایی استفاده می کنیم، به نظر میرسد که همگی در یک گروه، با هدف و علایق مشترکی حضور داریم. این طوری ما هم روی مدار آنها حرکت می کنیم، در حالی که به نظر میرسد دیگران از بینش و درک ویژه ی ما برخوردار نیستند.
۹- به آنها لبخند بزنیم
وقتی به دیگران لبخند می زنیم، این حس را منتقل می کنیم که آنها را دوست داریم و وجودشان برای مان شادی بخش است. لبخند زدن باعث میشود آنها هم ناخوداگاه بخواهند به ما لبخند بزنند که این امر فوراً بین مان توافقی دو طرفه ایجاد میکند. فقط مطمئن شویم که لبخندمان صمیمانه است، اگر غیر از این باشد آنها می فهمند.
۱۰- تجربه های خوب مان را به دیگران هم پیشنهاد بدهیم
رستوران هایی که رفته ایم، مکان هایی که بوده ایم، فیلم هایی که دیده ایم، آدم های مفیدی که آنها باید ملاقات کنند، کتاب هایی که خوانده ایم، فرصت های شغلی و خلاصه هر آنچه به ذهن مان میرسد را پیشنهاد کنیم. توضیح دهیم که چه چیزی در آن آدم ها و مکان ها و چیزها قابل توجه بوده و چگونه می توانند برای بقیه هم جذاب باشند. اگر آنقدر ایده پیشنهاد کنیم که بتوانیم آنها را علاقه مند کنیم، آنها هم به عنوان یک “همراه” به ما نگاه می کنند که در هنگام تصمیم گیری درباره ی کاری که باید انجام بدهند، می توانند روی او حساب کنند.
۱۱- به آنها دلگرمی بدهیم
اگر کسی که با او طرف هستیم، سن کمتری دارد یا در موقعیت دشوارتری نسبت به ماست، از هر دلگرمی ای که بتوانیم به او بدهیم، استقبال خواهد کرد. وقتی به آنها کمک می کنیم تا اطمینان بیشتری نسبت به توانایی هایشان پیدا کنند، برای اظهار نظر ما ارزش قائل خواهند شد. این حتی به رابطه مان هم کمک می کند. آنها را متقاعد کنیم که می توانند مشکلات و محدودیت های شان را از بین ببرند و به برقراری ارتباط با ما حس خوبی پیدا کنند.
۱۲- طوری به نظر برسیم که انگار سطح انرژی مان کمی بالاتر از طرف مقابل است
عموماً آدم ها می خواهند دور و بر کسانی باشند که به جای تضعیف، روحیه ی آنها را بالا ببرند. اگر با صدا و زبان بدن مان نشان دهیم که سطح انرژی نسبتاً بالاتری داریم، وقتی دور و بر ما هستند، حس پرانرژی تر و مثبت تری خواهند داشت. البته آنقدر هم پرانرژی نباشیم که آنها را از خود دور کنیم، اما آنقدر انرژی از خودمان نشان دهیم که آنها هم بعد از صحبت با ما احساس پرانرژی بودن کنند.
۱۳- نام آنها را طوری ادا کنیم که به گوش شان خوشایند باشد
نام هر شخصی، از نظر هیجانی، یکی از قدرتمندترین واژه ها برای اوست. اما چگونه ادا کردن آن، مهم تر از تعداد دفعاتی است که آن را به زبان می آوریم. اگر نام آنها را با انعطاف درستی به زبان بیاوریم، واقعاً می تواند حس مثبت زیادی را به طور مستقیم به سیستم عصبی مان منتقل کند. اگر وقتی نام آنها را می گویید، حس خوبی برای شان داشته باشد، بدون اینکه خودشان هم بدانند، به طور ناخوداگاه احساس نزدیکی با ما خواهند کرد.
۱۴- پیشنهاد دهیم و این رابطه را یک گام به جلو ببریم
چند کار وجود دارد که می توانیم برای تقویت دوستی مان با طرف مقابل، انجام دهیم. برای نمونه، پیشنهاد رفتن به رستوران بدهیم، در کافه و کافی شاپ صحبت کنیم، به استادیوم های ورزشی برویم و… حتی اگر آنها پیشنهادمان را قبول هم نکنند، باز هم از اینکه آنقدر ازشان خوش مان آمده که می خواهیم به دوستی مان عمق بدهیم، احساس خوشایندی خواهند داشت. از طرف دیگر آنها هم به سراغ ما خواهند آمد، چون دیده اند که ما به جای آنکه منتظر بمانیم تا دوستی با آنها به شکل جادویی اتفاق بیفتد، برای به دست گرفتن زندگی مان و برقراری دوستی جرئت داریم.
در استفاده از قدرت بیان ماهر شوید
اگر فرصتی را به تقویت حتی چند مورد از این مهارت های ارتباطی اختصاص بدهیم، توانایی مان در برقراری ارتباط با دیگران چه در محل کار و چه در موقعیت های اجتماعی، به طرز چشم گیری بهبود می یابد. فرصتی را به مشاهده ی ماهرترین افراد از منظر اجتماعی که می شناسیم اختصاص دهیم؛ بسیاری از این روش ها را در آنها خواهیم دید. توجه داشته باشیم که این روش ها نباید مثل یک ربات به کار گرفته شوند یا خیلی در چشم باشند. باید به صورت طبیعی انجام شوند و به روشی که با موقعیت جاری سازگاری داشته باشند.
“ممکن است ایده های فوق العاده ای داشته باشیم، اما اگر نتوانیم آنها را منتقل کنیم، ایده هایمان ما را به هیچ جا نخواهند رساند.” لی لاکوکا
برای اینکه بهترین نتیجه ی ممکن را به دست بیاوریم، فقط آرام باشیم و بگذاریم این مهارت های ارتباطی به طور طبیعی جریان یابند. تا جایی که می توانیم به خود حقیقی مان نزدیک باشیم. روش هایی را انتخاب کنیم که با شخصیت مان و انگیزه هایمان در ارتباط با دیگران تناسب خوبی داشته باشند. یاد بگیریم که حس کنیم کدام ها برای موقعیت های خاص مناسب هستند و کدام ها با شخصیت حقیقی ما سازگاری ندارند.
قدرت بیان، منجر به فرصتهای جدید میشود
از آنجایی که آدم ها نقش مهمی در زندگی ما ایفا می کنند، اگر فرصتی را به بهبود روشی که با تقویت مهارت های ارتباطی، با دیگران ارتباط برقرار می کنیم اختصاص دهیم، کل زندگی برای مان آسان تر خواهد شد.
قدیم ها برقراری ارتباط با هر کسی در هر موقعیتی خیلی آسان تر بود درست برعکس این روزها. قدرت مهارت های موثر ارتباطی این است که با تقویت شان، فرصت های جدیدی که در غیر این صورت در دسترس نبودند به وفور برای مان مهیا خواهد شد.