دانستنی

ویژگی های رهبران موفق – قسمت ششم

چگونه یک رهبر موفق باشیم

دوستان عزیز با قسمت ششم از سری مقالات ویژگی های رهبران موفق در خدمت شما هستیم. در قسمت قبلی این مقاله به دو مورد از نکات کلیدی در مورد شهامت اشاره کردیم و در این قسمت قصد داریم به ادامه ی ویژگی های یک رهبر موفق بپردازیم تا با استفاده از آن ها بتوانیم به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنیم. با ما همراه باشید.

درستکاری

سومین ویژگی رهبران درستکاری است، درستکاری که شاید بهتر بود به عنوان اولین پارامتر معرفی می شد، مطلوب ترین و محبوب ترین ویژگی یک رهبر است. این نکته را به خاطر داشته باشید که این هفت ویژگی که برای یک رهبر بیان می کنیم قابل سازش نیست، یعنی این گونه نیست که کسی با داشتن چند مورد از این ها دلخوش باشد که من ویژگی های یک رهبر را دارم پس حتما در این راه موفق می شوم! نه همه ی این عوامل و مشخصه ها باید یکجا درون یک شخص وجود داشته باشد. اگر حتی یکی از این هفت پارامتر در شما وجود نداشته باشد کار شما ناقص است. اما هرکس همه ی این موارد را در حد اعلی داشته باشد شخص متفاوت و فوق العاده ای می شود.

درستکاری صفتی است که همه ی صفت های دیگر را تضمین می کند، چون هر شخصی می تواند ادعا کند که من بصیرت و شهامت دارم. ولی درستکار بودن یعنی این که دیگر باطن شخص با ظاهر او یکی است، یعنی درستی و تضمینی برای سایر فضایل اخلاقی دارد. بنابراین نتیجه می گیریم که درستکاری یکی از مهم ترین پارامترها در رهبران موفق می باشد و در رسیدن به موفقیت در کسب و کار نقش مهمی دارد.

امروزه بخش عمده ای از مشکلات جامعه ناشی از پدیده ای به نام رویکردهای موقعیتی می باشد. رویکردهای موقعیتی یعنی این که افراد بسته به این که در چه موقعیتی قرار گرفته باشند رویکردهای متفاوتی از خودشان نشان می دهند. این که آیا در محیط کار احساس راحتی می کنند یا خیر؟! یا این که در حین کار تحت نظارت باشند یا نباشند. همان طور که گفتیم افراد موفق همیشه برای خودشان استانداردهای کاری بالایی تعیین می کنند به طوری که حتی اگر کسی آن ها را زیر نظر نداشته باشد باز هم بهترین رویکرد و بهترین عملکرد را از خودشان نشان می دهند.

صداقت و تاثیر آن بر موفقیت در کسب و کار

از قدیم الایام گفته اند صداقت مطمئن ترین راه برای ثروتمند شدن و رسیدن به موفقیت در کسب و کار است. پس اگر صداقت در شما وجود ندارد باید آن را ایجاد کنید. که البته صداقت شاخه ای از درستکاری محسوب می شود. در مورد درستکاری چند باور وجود دارد که یکی از آن ها در زمینه تجارت است. با بررسی فیلم های به اصطلاح تجاری دنیا نکات بسیار جالبی مشخص شده است. حدود ۸۴ درصد از تمام جنایت هایی که در فیلم ها، سریال ها و سایر برنامه های تلویزیونی تجاری نمایش داده شده، در مورد کارمندان دفاتر شرکت های تجاری است. به عبارتی یعنی ۸۴ درصد از کلاهبردارها، دروغگوها، قاچاقچی ها و افرادی مثل آن ها یقه سفید و کت و شلواری هستند.

به نظر شما چرا این گونه است؟!

وقتی از سازنده های این فیلم ها علت را جویا شدند آن ها در جواب گفتند که این تنها گروه جامعه هستند که می توانیم از آن ها چهره ی منفی نمایش بدهیم بدون این که شکایتی کنند یا این که پیگیر ماجرا باشند. این افراد معمولا کنار می ایستند و این تهمت ها به قشر خودشان را می پذیرند. ما نمی توانیم بدون ترس و واهمه در مورد هیچ گروه شغلی، نژادی، مذهبی و یا … صحبت کنیم. پس تنها گروهی که باقی می مانند کارمندان بلندپایه ای هستند که همیشه لباس های مرتبی بر تن می کنند و پشت میز می نشینند.

جالب تر این که کم کم به این نتیجه رسیده اند که انگار زن ها کمتر از افراد به اصطلاح یقه سفید به عنوان مجرم نمایش داده شده اند و این مطلب با قانون تساوی حقوق زن و مرد تناسب ندارد. پس شروع کرده اند و بیشتر از قبل زن ها را به عنوان دروغگو، قاتل، سارق، خائن و … نمایش داده اند. خود این موضوع به گونه ای نشان دهنده ی تساوی زن و مرد در جوامع مدرن غربی می باشد.

ولی وقتی به آمار بازداشتی های سازمان پلیس دقت کنید متوجه می شوید که کمتر از یک درصد از کل بازداشتی های کشورهای غربی افراد یقه سفید و تاجران هستند و از این یک درصد بخش بسیار محدودی را زنان مجرم تشکیل می دهند. این آمار ثابت می کند که زن ها ویژگی های شخصیتی بسیار بالاتری نسبت به مردها دارند از جمله انسانیت، درستی، درستکاری، هوش، فهم و مواردی از این قبیل که موجب موفقیت در کسب و کار آن ها هم می شود.

منظور ما از مطرح کردن این بحث این است که مردم به ویژه کسانی که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند می گویند من می خواهم به موفقیت در کسب و کار و تجارت دلخواهم دست پیدا کنم ولی نمی خواهم کارهای بدی که برای موفق شدن در این شغل باید انجام داد را انجام دهم!

 

عامل اصلی پیوند دهنده ی ما چه چیزی است؟!

اعتماد! اصلی ترین عامل پیوند دهنده ی تجارت، داد و ستد و به طور کلی همه ی روابط بین انسان ها اعتماد است و اگر آمارها را بررسی کنید متوجه می شوید که همیشه تجار و کاسبان موفق راستگوترین، با شرافت ترین، درستکارترین و در کل قابل اعتمادترین انسان ها هستند. هرکسی ممکن است اقدام به کلاهبرداری از مردم کند، به غیر از یک کاسب درستکار واقعی! چون فرآیندی که در این حرفه وجود دارد عبارت است از شروع از صفر، پیشرفت و رشد تا رسیدن به موفقیت در کسب و کار و اعتبار در بازار؛ به همین خاطر در این مسیر با افرادی برخورد می کنیم که باید به خوبی آن ها را بشناسیم و به آن ها اعتماد داشته باشیم تا ما هم بتوانیم به اهداف خود و موفقیت در کسب و کار و تجارت مورد نظر خودمان دست پیدا کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *