دانستنی

چگونگی خلق موفقیت از طریق مسئولیت پذیری

تاثیر شگفت انگیز نقش مسئولیت پذیری در موفقیت افراد

از لحاظ ذهنی، در اکثر موارد مسئولیت، معنی منفی به خود می گیرد؛ این مسئله به این معنی است که اگر شما در حال انجام کار اشتباهی هستید چه کسی از شما انتقاد می کند؟! در واقع همه ی ما مسئول موفقیت خودمان هستیم و فقط این مسئله از طریق پذیرفتن مسئولیت هایی که داریم می تواند حاکم بر سرنوشت ما باشد.

اما سوال اینجاست چرا در این وضعیت دچار شده ایم؟

این مسئله خیلی ساده است. به دنبال شخص، وضعیت و یا سیستمی باشید که باعث به وجود آمدن یک نتیجه و یک وضعیت ناراضی شده است و مسئله آسان تر این است که به علت نداشتن برنامه ریزی و همچنین پیش بینی نکردن نتایج هیچ گاه نمی توانید به دنبال دلایلی واقعی باشید.

وقتی در حالتی منفی قرار می گیریم، میل شدیدی به این مسئله داریم تا مشکلات خودمان را با نتیجه ای که دیگران به دست آورده اند مقایسه کنیم و بر این فکر باشیم که با وجود چنین وضعیتی این امکان وجود داشت که ما نیز می توانستیم به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنیم. در واقع ما خود را قربانی محیط می دانیم در حالی که میتوانیم فعال و پویا باشیم و مسئولیت موفقیت ها و همچین شکست هایمان را قبول کنیم.

تفاوتی که میان افراد موفق و افراد معمولی وجود دارد این است که آن ها مسئولیت تمام رویدادهایی که در زندگی شان رخ می دهند را می پذیرند و به خوبی می دانند که برای رسیدن به نتایج مطلوب و موفقیت در کسب و کار و تمام جواب زندگی شان، باید مسئولیت برنامه ریزی و انجام دادن کارهایی را بپذیرند که در توان آن ها می باشد.

وقتی کاری که در حال انجام آن هستند به خوبی پیش نمی رود، به جای این که خود را مقصر بدانند این سوال را از خودشان می پرسند که انجام چه کار متفاوتی می توانست نتیجه ای برعکس و موفقیت آمیز را با خود به دنبال داشته باشد؟ و یا این که چه برنامه ریزی اضافی می توانست آن چیزی را که ما می خواستیم فراهم آورد؟!

در واقع وقتی کارمندی کار اشتباهی انجام می دهد و باعث متضرر شدن شرکت می شود، یک مدیر موفق هیچ گاه آن کارمند را تنبیه نمی کند و یا او را مقصر نمی داند، بلکه از کارمندان خود می پرسد «چگونه می توانم آن شخص را بهتر آموزش دهم؟»

راهکارهای بسیار زیادی وجود دارد که از آن برای حل مشکل که در تولید و سایر صنایع جهان از آن استفاده می شود، اما همواره مسئولیت مشکلاتی که به وجود می آید. بر عهده ی شرکت و رهبران آن ها می باشد. زیرا اجازه انجام آن فعالیت طی یک فرایند را صادر کرده اند.

 

اگر این کار من است، پس به من مربوط می شود

قبول مسئولیت، کلید موفقیت در شغل محسوب می شود. مسئولیت فردی به این معناست که افراد به خودشان قول بدهند که برای به دست آوردن و رسیدن به هدف مشخص خود تلاش کنند. نکته ی بسیار مهم در این مسئله این است که تنها با آرزو کردن هیچ اتفاقی رخ نمی دهد! باید برنامه ای تهیه کنید و طبق آن پیش بروید و کارآیی مشتریان خود را افزایش دهید که حداقل تعداد مشتریان را به دو برابر برسانید و بتوانید به موفقیت در کسب و کار خود برسید.

مسئولیت شخصی شامل چهار مرحله اصلی است

نکته لازم این است که مطمئن شوید راهکارهایی که برای فروش در نظر گرفته اید، قابل اعتماد بوده و می تواند درصد بالایی از معرفی ها و ملاقات ها را به فروش هایی واقعی تبدیل نماید. وقتی می دانیم که چه چیزهایی می خواهیم برای رسیدن به آن فقط می توانیم روی خودمان حساب کنیم. باید در جریان باشید که مسئولیت شخصی چهار مرحله دارد:

۱- اول و مقدم بر همه باید هدف مشخص شده و کاملا تعریف شده ای را برای خود در نظر بگیرید. این هدف باید کاملا مشخص، قابل سنجش، هم تراز، واقعی و همچنین دارای محدوده ی زمانی مشخص باشد.

۲- برای کارهای لازم باید مسئولیت های شخصی و رخدادهای آن را بر عهده داشته باشید. حتی اگر نیاز باشد که از بیرون درخواست کمک کنید، باید مسئولیت هدف و نتایج آن را بپذیرید.

۳- باید همواره به دنبال راه حل های واقعی باشید و در آن موقعیت این امکان وجود دارد که از متخصصین کمک بگیرید. و برای این که به نتیجه ای سریع و بهتر دست پیدا کنید، استفاده از تجربه دیگران می تواند تاثیر بسیار زیادی روی موفقیت در کسب و کار شما داشته باشد. اما به هر حال قبول مسئولیت و پیدا کردن راه حل مناسب باز هم بر عهده شما قرار دارد.

۴- در نهایت باید برنامه ای را عملی کنید. بهترین اهداف زمانی به نتیجه خوب می رسند که به موقع برنامه ریزی شده و عملی شده باشند. آن گاه موفقیت ها محقق می شوند.

از راههای ایجاد موفقیت برای خودمان استفاده کنیم

این مراحل تنها برای رسیدن به اهداف در کار و زندگی نیست، بلکه برای مقابله با چالش هایی است که مهمند و در مسیر زندگی قرار دارند. هنگامی که متوجه می شوید به علت عملکرد ضعیف یکی از اعضای تیمتان پروژه مهمی که بر روی آن کار می کردید، به تعویق افتاده است آیا خودتان را در این تعویق بی تقصیر می دانید؟ و یا اینکه می توانید مسئولیت یافتن راه حل و رفع مشکل را قبول کنید؟! به طور معمول در برابر پیشگیری از مشکلات، انسان ها را بر اساس توانایی هایی که در اختیار دارند، نمی سنجند. بلکه با این مسئله می سنجند که چه عملکردی در هنگام مواجه با مشکلات داشته اند.

 

مسئولیت ابزاری است برای مدیریت

اگر بتوانید از همان ابتدا مسئولیت کارهایی که بر عهده دارید را بپذیرید، مسئولیت ها چهارچوب بزرگتری به خود می گیرند که در آن می توانیم دیگران را هدایت کنیم. استفاده از مسئولیت به عنوان ابزار مدیریتی، فضایی ایجاد می کند که کارمندان، با ارزش ها و اولویت های شرکت هماهنگ می شوند و برای پشتیبانی از سایر افراد سازمان، انگیزه می گیرند.

یکی از مهمترین موضوعاتی که مدیران همواره به آن به مشکل برمی خورند، مشاجره و دعوا در محل کار می باشد. از همین رو برای این که این مشکلات را به حداقل برسانند، پروژه با عملکرد ضعیف و یا متوسطی روبرو می شوند.

اگر مدیر و کارمند به این نتیجه برسند که همواره به یکدیگر وابسته هستند، در اوضاع مدیریتی، مسئولیت پذیری واقعا کارایی پیدا می کند، برای انجام دادن کار توسط کارمندان، مدیر مسئولیت دارد که امکانات لازم را فراهم آورد و کارمند نیز این وظیفه را دارد که کار را به شیوه مورد نظر مدیر به اتمام برساند تا بتوانند به موفقیت در کسب و کار خود دست پیدا کنند.

مدیران موفق همواره برای کارمندان باید به طور شفاف و واضح مشخص کنند که چه انتظاری دارند و انجام آن کارها با چه مهلت زمانی و با چه معیارهایی باید به انجام برسد. همچنین قبل از این که کارمندان مسئولیت انجام آن کارها را بپذیرند، باید هر دو طرف به توافق لازم برسند تا در زمان معین شده و همچنین با مهارت هایی که کارمند در اختیار دارد، بهترین نتیجه را از خود بر جای بگذارد.

مدیر نیز این وظیفه را دارد که در ابتدا اولویت های کاری را دوباره مشخص کند و یا برای انجام کار امکانات لازم را فراهم آورد و هنگامی که عوامل مسئولیت مشخص شدند تا زمانی که مشکلی به وجود نیامده است، کارمند موظف است که به ادامه ی کار خود ادامه دهد و برای تحقق ساختن خواسته مدیر تلاش کند. نکته ی دیگری که مدیر باید به آن توجه کند این است که اطمینان به دست آورد، کار مورد نظر خود را به شخصی بسپارد که مهارت لازم برای انجام آن را دارد.

هنگامی که افراد مسئولیت کارهای خود را قبول می کنند، در واقع رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود را در آینده تضمین می کنند. آن ها این مسئولیت را پذیرفته اند که در یک محیط مدیریتی، با تلاش، کوشش، صبر و شکیبایی بتوانند به اهدافی مشترک دست پیدا کنند و جهت کسب موفقیت و رسیدن به خواسته های مشترک شرکت و کارمندان نقش مهمی را ایفا نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *