دانستنی

کارآفرین نمونه باشید – قسمت یازدهم

بهترین کارآفرین باشید

دوستان عزیز با قسمت یازدهم از سری مقالات کارآفرین نمونه باشید در خدمت شما هستیم. برای رسیدن به رشد و موفقیت فردی در کسب و کار و تجارتتان با ما همراه باشید.

یک سوال اساسی از خودتان بپرسید

اکنون از خودتان بپرسید «قدرت رهبری من چطور است؟!» بگذارید حدس بزنیم چه پاسخی می دهید؛ حتما می گویید توان رهبری شما خیلی بالاست و به موفقیت فردی در کسب و کارتان رسیده اید، پس قطعا بالاتر از حد میانگین بوده یا حتی تصور می کنید عالی و بی نظیر و هستید! مطالعات نشان داده اند که اغلب ما انسان ها فکر می کنیم که بهتر از آن چیزی که واقعا در توانمان است عمل می کنیم! دکترها، خلبان ها و معلم ها در کل بیشتر آدم ها فکر می کنند که از حد میانگین بالاتر هستند. رهبرها هم همین گونه هستند.

۷۵ درصد از مدیران تصور می کنند که جزو ۱۰ درصد مدیران برتر هستند! یعنی حداقل ۶۵ درصد از آن ها اشتباه فکر می کنند. حتما الان پیش خودتان می گویید من جزو آن ۶۵ درصد نیستم، من اشتباه نمی کنم، مطمئنم که جزو مدیران برتر هستم. همه ی ما باید مهارت های رهبری خودمان را مورد بازیابی قرار دهیم. وقتی مدیریت خودتان را زیر سوال ببرید می توانید خودتان را اصلاح کنید.

مدیریت در حال تغییر است، شما باید امروز انتخاب کنید که از توهم برتر بودن بیرون بیایید و سعی کنید خودتان و شیوه های مدیریتی تان را اصلاح کنید. عصر صنعت به ما یاد داده که سازمان ها، واحدهای اقتصادی یا ماشین های پول ساز هستند، در آن زمان اولویت مدیران توسعه ی ساختاری بود که با کارمندان جزئی از ماشین برخورد می شد؛ روی این سیستم کارمندان روی یک نظام سلسله مراتب شبیه هرم قرار می گرفتند. شما به عنوان مدیر باید از بالای این هرم دستور می دادید و نتایج را تماشا می کردید.

ولی اکنون شرایط تغییر کرده است. نه تنها قوانین تجارت کاملا عوض شده اند بلکه آدم هایی که باید آن ها را رهبری کنید نیز تغییر کرده اند. ارزش های این نسل با نسل های بعدی کاملا متفاوت است. این نسل به استقلال اهمیت زیادی می دهد. تا سال ۲۰۲۰ تقریبا تمام آدم های نسل قبل از سر کارها کنار می روند و شما باید با نسل جدید مواجه شوید و با آن ها کار کنید.

مطمئنا تا آن موقع تعداد خانم های شاغل هم به شدت افزایش پیدا می کند. این یک تغییر بزرگ و اساسی است. برای آن که قبلا بیشتر کارمندان مردها بودند ولی در جامعه ی امروز قشر عظیمی از کارمندان را زن ها تشکیل داده اند. تا سال ۲۰۵۰ پنج نسل با هم سرکار هستند. این اتفاقات در طول تاریخ بی نظیر است. بنابراین دیگر نمی توانید با تفکرات قدیمی تجارت خود را رهبری کنید و به موفقیت فردی در کسب و کارتان دست پیدا کنید. باید برای رسیدن به موفقیت فردی در کسب و کار و تجارتی که دارید سبک مدیریتی خود را تغییر دهید.

مدیریت به شیوه ی قرن ۲۱

قبلا رهبر مانند یک رئیس بود، اما الان دیگر این گونه نیست. در گذشته یک رئیس با دستور دادن و ترساندن زیردستان خود کار خود را پیش می برد، و همه ی کارمندان از رئیسان متنفر بودند. پس شما نباید یک رئیس باشید! باید تغییر کنید و خودتان را با شرایط جدید وفق دهید. باید یک رهبر قرن بیست و یکی باشید.

دوستان عزیز سایت پرورش افکار یک رهبر قرن بیست و یک رئیس نیست، چون چهار نکته ی مهم که از ضرورت های رهبری است را به خوبی می داند و به آن ها عمل می کند تا به رشد و موفق فردی در کسب و کار خود دست پیدا کند. در ادامه به این چهار نکته اشاره خواهیم کرد با ما همراه باشید.

 

اصل اول  رهبرها سرعت را تعیین می کنند

آدم ها با تمام سرعتی که می توانند حرکت نمی کنند، همچنین با تمام توانی که دارند کار نمی کنند، آن ها تا حدی که قادر هستند منظم نیستند، به اندازه ای هم که می توانند مثبت اندیش هم نمی باشند. سرعت آن ها به اندازه ی سرعت شماست. به عنوان یک رهبر این شما هستید که سرعت حرکت را تعیین می کنید. این شما هستید که استانداردها را تایین می کنید. مهم نیست چه کارمندانی زیردست شما کار می کنند، آن ها دقیقا به اندازه ی رهبرشان روی کار تمرکز می کنند. کسی که سرعت، کیفیت و فرهنگ گروه را مشخص کند، رهبر گروه است.

 

اصل دوم – یک رهبر باید الگو باشد

به عبارتی مهم ترین اصل هدایت و رهبری این است که یک رهبر خودش باید الگو باشد. حالا سوال اینجاست که چه طور یک الگوی خوب باشیم؟! باید از جلو رهبری کنید! دوران پیش دبستانی خود را به خاطر می آورید. در آن جا به همه ی ما یاد می دادند چگونه ساکت بنشینیم، چگونه صف ببندیم یا این که چطور باید مرتب و منظم باشیم. هنوز صدای مربی را به خاطر می آورید، که می گفت همه با هم مرتب بایستید، سپس خودش اول صف می ایستاد تا همه پشت او قرار بگیریم و حرکت کنیم؟! او هرگز از پشت سر فریاد نمی زد که حرکت کنید، حتی کنارمان هم راه نمی رفت، بلکه همیشه جلو بود و می گفت دنبال من بیایید!

آدم هایی که در سازمان شما هستند قطعا بچه نیستند، اما این یک اصل ساده ی رهبری می باشد. اگر می خواهید شرکتتان روبه رشد باشد و شما به موفقیت فردی در کسب و کارتان برسید، نمی توانید پاهای خود را آسوده روی هم بندازید و از بقیه بخواهید حرکت کنند. باید خودتان اول از همه بایستید و آن ها را به دنبال خود بکشید و کاری کنید تا از رفتار شما الگوبرداری و پیروی کنند.

اگر واقعا می خواهید رهبر موثری باشید و دیگران از شما حرف شنوی داشته باشند، چاره ای ندارید مگر این که خودتان الگو باشید.

 

اصل سوم – رهبری تنها به حرف زدن نیست بلکه به شخصیت شما مربوط است.

آیا عاداتی هست که همین الان سازمانتان در حال صدمه دیدن از آن باشد؟! اگر هست باید خودتان اولین نفر آن عادات را ترک کنید. ما انسان ها به طور ناخودآگاه همیشه در حال تماشا هستیم، این پدیده جزئی از تکامل ما می باشد.

ما به طور غریزی رفتار بقیه را کپی برداری می کنیم وقتی به تصویر کسی که لبخند می زند نگاه کنید خودتان هم به طور ناخودآگاه لبخند می زنید، این کار به طور ناخودآگاه انجام می شود! به خاطر همین رفتار اطرافیانتان بالاخره مانند شما می شوند، مخصوصا اگر شما رهبر آن ها باشید. اگر رهبر یک شرکت لباس رسمی بپوشد، همه ی آدم های دیگر در آن شرکت کم کم به پوشیدن لباس رسمی عادت می کنند، شاید یک مدیر دوست داشته باشید لباس اسپرت بپوشد، این باعث می شود که پوشیدن لباس اسپرت جزئی از فرهنگ شرکت شود و همه با آن وفق پیدا کنند.

در مورد شما هم همین طور است نه فقط در مورد لباس و پوشش، بلکه در مورد نگرش، رفتار و اخلاق کاری این نکته صادق است. همه کارمندان با گذشت زمان سعی می کنند از رفتار رهبر خود پیروی کنند. به یاد داشته باشید که شما همیشه مقابل چشم همه قرار دارید، و توسط دیگران کنترل می شوید و کارمندانتان به طور ناخودآگاه از شما پیروی می کنند. بنابراین به برخوردهای خود در چند روز گذشته فکر کنید، آیا بهترین برخوردها و رفتارها را از خود نمایش داده اید؟! به یاد داشته باشید با هر عملی که انجام می دهید در حال آموزش دادن تیم خود هستید.

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *