یاران همیشگی سایت، در قسمت اول این مقاله در رابطه با نحوه برنامه ریزی روزانه، بیشترین بازگشت انرژی، برنامه های استراتژیک و نقش هدف در زندگی صحبت کردیم. در ادامه قصد داریم به راهکارهای عملی در برنامه ریزی موفق بپردازیم. با ما همراه باشید.
انتظار دارید در کسب و کارتان پایان هرسال، ثروت خالص شما چقدر باشد؟!
از ثروت خالص فعلی خودتان شروع کنید امروز چقدر ثروت دارید؟! ۵۰ هزار تومان، ۱ میلیون تومان، ۱۰ میلیون تومان، ۱۰۰ میلیون تومان یا ۱ میلیارد تومان؟! برای این که بتوانید راحت تر ثروت خودتان را محاسبه کنید، تصور کنید می خواهید برای درخواست وام اموال و دارایی خود را به بانک معرفی نمایید. باید بگویید این اموالی است که من می توانم بفروشم و به پول نقد تبدیل کنم. پس مقدار پول نقدی که می توانید با فروش دارایی های خودتان داشته باشید، میزان ثروت شما است. بنابراین نباید لباس ها، مبلمان، تجهیزات باغبانی، ابزارآلات ماشین و چیزهایی از این قبیل را حساب کنید. تنها چیزهایی را در نظر بگیرید که می توانید آن ها را به پول نقد تبدیل کنید.
تصور کنید وسایل زندگی خودتان را حراج کرده اید! ثروت امروزتان را حساب کنید، و برای خودتان مشخص کنید که می خواهید در ۱۰ سال آینده چه مقدار دارایی داشته باشید؟! اگر امروز ۵ میلیون تومان دارایی دارید دوست دارید تا آخر امسال مثلا ۲۰ میلیون تومان دارایی داشته باشید؟ سپس سال بعد چقدر؟! هرسال می توانید افزایش ارزش دارایی خودتان را بین ۱۰ تا ۵۰ درصد به ازای هرسال اضافه کنید. اکثر افرادی که ثروتمند شدند بین ۸ تا ۵۰ درصد در هرسال به دارایی خودشان اضافه کردند.
امروزه برخی افراد به علت آگاهی از تغییرات ناگهانی قیمت ها، جهش های مالی بزرگی پیدا کردند؛ اما به هرحال افزایش ثروت بین ۱۰ تا ۵۰ درصد عدد خوبی است. البته بعد از کسر مالیات و سایر هزینه های زندگی! می خواهید در پایان هرسال چه مقدار ثروت داشته باشید؟! همین الان ۵ عدد بنویسید ۱ عدد برای هرسال!
تصمیم بگیرید به سطح درآمد مورد نظر خود برسید
سریع بنویسید، این تمرین بسیار جالبی است. نکته ظریفی که در این مورد وجود دارد این است که نقطه شروع افزایش درآمد یا مقدار ثروت خیلی ساده است. می توانید حدس بزنید چیست؟ «تصمیم»! تصمیم بگیرید که به آن سطح درآمد و ثروت برسید. ممکن است بگویید این اصلا کار ساده ای نیست! ولی خیر! خیلی هم کار ساده ای است. درواقع راحت نیست ولی ساده است.
کارهای خیلی زیادی باید بعد از تصمیم گیری انجام دهیم، اما قبل از آن کارهای خیلی کمی برای انجام دادن داریم. پس به هر ترتیبی هم که شده، یک تصمیم بگیرید. ممکن است این تصمیم به اندازه کافی درست و دقیق نباشد یا حتی وحشتناک باشد، اما دست کم یک نقطه شروع است؛ مانند قدم اول برای راه رفتن! اگر نتوانم این تصمیم را عملی کنم چه؟ اصلا نگران این موضوع نباشید.
اهداف سالانه خود را به هدف های ماهانه، هفتگی و روزانه تقسیم کنید
مثلا اگر هدف مالی یک ساله شما ۲۰۰ میلیون تومان است با فرض این که ۵۰ هفته در سال کارکنید، باید هر هفته ۴ میلیون تومان درآمد داشته باشید یعنی روزی حدود ۵۷۰ هزار تومان و در ساعت حدود ۲۳ هزار تومان. هرچه دقیق تر و با جزئیات بیشتری به اهداف فکر کنید، احتمال تکمیل و انجام آن اهداف افزایش می یابد. و برعکس اگر به صورت سردرگم و کلی فکر کنید، کارهای سردرگم و مبهمی را به انجام می رسانید. بنابراین با توجه به هدف سالانه خود حساب کنید که چقدر می خواهید در یک ماه درآمد خالص داشته باشید و چقدر باید بفروشید. در هفته و هرروز چقدر باید بفروشید.
سال ها قبل با تیم فروش آشنا شدم و چند سال بعد این گروه رو دوباره ملاقات کردم. آن ها تجربه ی جالبی را تعریف کردند. یکی از پیشنهادهایی که به آن ها کرده بودم، این بود که اهداف فروش روزانه را در کاغذهای یادداشت کوچکی بنویسند و روی داشبورد، جلوی شیشه یا جایی که جلوی چشم باشد قرار دهند. مشخص شد که بعضی از آن ها که این کار را انجام دادند، خیلی بالاتر از افراد دیگر قرار گرفتند.
وجود این یادداشت ها در ماشین و جلوی دید این افراد سبب می شد که احتمال انجام آن ها خیلی بیشتر شود. تنها با نوشتن! علت این است که انسان وقتی نوشته ای را در جلوی خودش ببیند، و حتی اگر حواسش معطوف به جای دیگری باشد، بازهم ضمیر ناخودآگاه آن را می خواند! به همین صورت این اعداد به صورت ناخودآگاه در ذهن ذخیره می شوند و برای رسیدن به این ارقام در ذهن و ناخودآگاه، برنامه ریزی صورت می گیرد.
در هر ساعت باید چقدر درآمد داشته باشید؟
اگر می خواهید در پایان سال ۵۰۰ میلیون تومان درآمد داشته باشید، باید در هر ساعت ۵۷ هزار تومان درآمد داشته باشید. اگر ۳۰۰ میلیون تومان درآمد سالانه برای شما مطلوب است باید در هر ساعت ۳۴ هزار تومان کارکنید و اگر ۱۵۰ میلیون تومان در سال می خواهید، باید در هر ساعت ۱۷ هزار تومان درآمد داشته باشید.
البته رسیدن به چنین توانایی و دقتی در درآمد، ابتدای کار خیلی سخت است، ولی وقتی شروع کنید کم کم هرگز کاری را که به شما این مقدار درآمد را ندهد، انجام نخواهید داد! و خیلی واضح است که اگر کسی لحظه به لحظه فقط کارهایی را انجام دهد که در آن ها مقدار درآمد مشخص شده خود را به دست می آورد در پایان روز به درآمد تعیین شده خود می رسد. همین طور در پایان هفته، ماه و سال، چه بخواهند چه نخواهند، اهداف مالی برایش محقق می شوند.
اهداف خود را تفکیک کنید و فعالیت هایی که برای رسیدن به هدفتان باید انجام شود را مشخص کنید
این را به عنوان یک تمرین به عهده ی خودتان می گذارم. اصولا فعالیت ها قابل کنترل هستند. شاید نتوانید فروش را کنترل کنید، اما می توانید فعالیت هایی که به فروش ختم می شود را کنترل کنید. پس هر چه در مورد فعالیت ها دقیق تر باشید با احتمال بیشتری اهداف خود را کامل می کنید.
پس با در نظر گرفتن حجم فروش شروع کنید، یعنی حساب کنید که درمجموع چقدر می خواهید فروش داشته باشید و به ازای این مقدار چقدر فروش چقدر سود خالص می خواهید؟! و این عدد را به ماه و هفته و روز تقسیم کنید. مثلا من می خواهم ۲۰۰ میلیون تومان در سال درآمد داشته باشم. اگر در هر فروش ۴۰۰ هزار تومان سود خالص داشته باشم پس باید ۵۰۰ تا فروش انجام دهم. حالا تعداد تماس هایی که باید داشته باشم تا آن ۵۰۰ تا فروش انجام شود، چند تا است؟
فرض کنید بر اساس نوشته ها و تجربه های قبلی که دارم باید در ازای هر ۱ فروش به ۱۰ نفر زنگ بزنم. بنابراین باید در طول سال ۵۰۰۰ تماس تلفنی انجام دهم، یعنی ۵۰۰۰ تماس برای ۵۰۰ تا فروش، برای رسیدن به ۲۰۰ میلیون تومان درآمد سالانه.
حالا باید حساب کنم چه تعداد مصاحبه حضوری باید انجام دهم تا این تعداد فروش انجام شود. اگر سوابق کار را به خوبی ثبت کرده باشید، می توانید حساب کنید که برای انجام یک فروش، چند جلسه معرفی برگزار کرده اید؟! برای مثال شاید برای هر فروش باید ۳ جلسه را برگزار کنید یعنی درمجموع برگزاری ۱۵۰۰ جلسه معرفی!
تعداد پیشنهادها: اگر از هر ۳ نفری که برایشان جلسه معرفی برگزار کردید، تنها ۱ نفر از شما خرید کرد، باید برای آن ۲ نفر دیگر پیشنهاد خرید دیگری داشته باشید. یعنی در کل به ۱۰۰۰ پیشنهاد نیاز دارید.
فعالیت های روزانه
چه تعداد تلفن باید داشته باشم، تا بتوانم به اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه خود برسم. اگر اهداف خود را به گونه ای که گفته شد تفکیک کنید از فردا ساعت ۸ صبح بر اساس اعداد و ارقام پیش بینی شده کار می کنید. اگر در پایان هرروز به اعداد در نظر گرفته شده دست پیدا کنید، مطمئن باشید می توانید به اهداف هفتگی و ماهانه خودتان نیز به خوبی دسترسی پیدا کنید.
اشتباه بزرگی که ما می کنیم، این است که برنامه های روزانه را در اول هفته و به ترتیب انجام نمی دهیم؛ و همیشه کارهای روزهای اول را به روزهای آخر موکول می کنیم و آخر هفته که فرارسید می بینیم که از برنامه عقب هستیم. پس ۲، ۳ ساعت به صورت مستمر کار می کنیم و سرانجام به خاطر خستگی کم آورده و به خودمان می گویم از شنبه ی هفته آینده حسابی کار می کنم! ولی همیشه همین روند تکرار می شود و کارها بیشتر عقب می افتند؛ تنها راه چاره این است که زحمت انجام کارهای به موقع و طبق برنامه را به جان بخریم.
ادامه دارد …