شما هم از اون دسته افرادی هستید که با دیدن خطاهای نگارشی و املایی در متن، حس بدی پیدا می‌کنید؟ آیا از نوشتن لذت می‌برید و براش وقت صرف می‌کنید؟ پس با شغل کپی رایتری آشنا شوید. کپی رایتر هر روز با کلمات سر و کار دارد و از مهارت نگارشی خودش به بهترین نحو برای رفع نیاز کارفرما استفاده می‌کند.

کلمات همه جای زندگی ما حضور دارند. شاهد شکوفایی یا افول کسب و کارها با حضور کلمات در وب سایت‌ها تا بیلبوردها؛ در ایمیل‌ها تا بروشورها و در شبکه‌های اجتماعی تا سئو سایت (بهینه سازی موتورهای جستجو) هستیم. اگر شرکتی نتواند به طور کارآمد با کمک کلمات به برقراری ارتباط با مخاطبان بپردازد، محکوم به نابودی است. بنابراین هیچگاه مهارتهای کپی رایتینگ را نادیده نگیرید.

کپی رایتر کیست و کپی رایتینگ چیست؟

کپی رایترها بابت افزایش فروش، تولید لیدها (مشتریان راغب)، ارتقای آگاهی از برند و برقراری تعاملات داخلی شرکت از طریق نوشته هایشان، حقوق می‌گیرند. استعداد نگارشی این افراد به کسب و کارها و سازمانها در جهت رسیدن به اهداف مشخص و مختلف کمک می‌کند.

کپی رایتینگ به معنای درک مخاطب، برقراری ارتباط و نگارش مناسب برای اوست. بنابراین کپی رایترها به دنبال تأثیرگذاری روی رفتار مردم از طریق کلمات هستند.

کپی رایتر دارای ایده‌های خلاقانه است تا به نیازها و ایده های مشتری جهت دهد. شرکت‌های فعال در صنایع مختلف به کپی رایتینگ نیاز دارند. آنها این سمت سازمانی را با کمک کپی رایترهای شاغل در شرکت‌های تولید محتوا و تبلیغاتی یا فریلنسرهای فعال در پلتفرم های دورکاری پر می‌کنند.

برخی از کپی رایترها با کسب و کارهای B2C  همکاری دارند. آنها باید مشتریان را هدف قرار دهند. پس باید وارد ذهن مشتریان و مصرف کنندگان شوند و عوامل تحریک کننده برایشان در جهت خرید کردن را بشناسند تا محصولات و خدمات را به شکلی جذاب و متناسب با نیازهای زندگی آنها معرفی کنند.

آنها می‌توانند با لحن‌های متفاوت برای برندهای مختلف بنویسند. برای مثال تبلغات نوشیدنی لحن متفاوتی نسبت به فروش خودرو دارد. کپی رایتینگ در کسب و کارهای B2B به یک کسب و کار کمک می‌کند تا محصولاتش را به کسب و کار دیگری بفروشد. کپی رایترهای این حوزه، به خوبی در توضیح ویژگیها و فواید محصولات و خدمات خبره هستند و شخصیت کسب و کار تبلیغ شونده را می‌شناسند، پس ارتباط هیجانی خوبی با خواننده برقرار می‌کنند.

حوزه های کاری کپی رایتر

• روابط عمومی: شامل انتشار اخبار، محتوای چاپی، به روز رسانی و هرگونه محتوای تعاملی دیگری است که یک کسب و کار برای رسانه های تلویزیونی، رادیویی یا روزنامه‌ای ارسال می‌کند تا به سمع و نظر عموم مردم برسد. روابط عمومی‌ هرگونه تعامل با مشتریان، کارکنان، مراجعان یا عموم مردم را در بر می‌گیرد.
• تبلیغات و بازاریابی: شامل محتوای تبلیغاتی، فروش، نمایشگاههای تجاری، آگهی ها، بروشورها، کاتالوگ‌ها، کارت پستال‌ها، بسته بندی، طرح های تجاری، برچسب‌ها، ایمیل‌ها، تاریخچه محصول و غیره است.

• محتوای سمعی بصری و رسانه‌ای: شامل تبلیغات رادیویی، تلویزیونی، فیلمنامه های ویدئویی و صوتی برای جمع آوری کمک های مالی، استخدام، آموزش سازمانی، دولتی و مربیگری است. تولید و ادیت محتوای سمعی بصری از جانب کپی رایترها کاری متداول است.
• نسخه های آنلاین: شامل پیج های ویکی، وب سایت‌ها، پیام های پاسخگویی خودکار، تبلیغات بنری، اسکریپت های ویدئویی و پادکست، پیج های فروش آنلاین، بازاریابی ایمیلی، دیسکریپشن‌های محصول و سایر محتواهای آنلاین می‌شود. کپی رایتر باید تکنیک‌های سئو را به خوبی بشناسد.
• متن سخنرانی: نگارش متن سخنرانی برای افزایش بودجه، فعالیت‌های تجاری، رویدادهای خاص، فعالیت های سیاسی و جلسات مدیریتی را انجام می‌دهند. کپی رایتر باید سخنرانی منجر به افزایش فروش، انگیزه دادن، متقاعد نمودن و برقراری ارتباط در سطح هیجانی را بنویسید.
• مطالب تخصصی: این حوزه کاری مربوط به افراد دارای تحصیلات عالی در حوزه های علمی، مهندسی، برنامه نویسی کامپیوتری و غیره است. آنها گزارش های علمی، مقالات تخصصی، دستورالعمل های آموزشی، دستورالعمل های کاری، دیتا شیت ها و هر سند فنی مورد نیاز در این حوزه را می‌نویسند.

فرق کپی رایتر با تولیدکننده محتوا

این روزها، برندهای موفق، بهترین داستان سراها (Storytellers) محسوب می‌شوند. آنها با کمک داستان سرایی و همدلی باعث جلب نظر مصرف کنندگان می‌شوند. آنها به دنبال جلب اعتماد و الهام بخشیدن به مخاطب هستند.

داستان سرایی یک جاده دو طرفه برای برقراری تعامل مستمر با مشتریان است. قبل از آغاز فروش به جلب اعتماد مخاطب نیاز دارید. مشتریان باید بدانند که اولویت شما کمک به آنهاست، نه اینکه فقط به دنبال فروش هستید.

کپی رایترها و تولیدکنندگان محتوا هر کدام به شکل متفاوتی به کسب و کارها در زمینه داستان سرایی کمک می‌کنند. هر دوی آنها به دنبال برقراری تعاملات معنادار با مشتریان هستند. تفاوتهایی میان این دو حرفه وجود دارد که در اینجا به هفت مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.

هفت تفاوت اصلی

۱.کپی رایتر به دنبال فروش و تولیدکننده محتوا به دنبال آگاهی دادن است

کپی رایتر، برندتان را به مخاطب هدف می‌فروشد. در مقابل، تولیدکننده محتوا به خوانندگان آگاهی داده، آنها را آموزش داده، سرگرم کرده یا هدایت می‌کند.

به اعتقاد سونیا سیمون یکی از شرکای سایبر بلاگر مدیا، از قدیم با نسخه های متنی (Copy) به فروش می‌پرداختیم. حرفه کپی رایتینگ، هنر فروش از طریق نسخه های چاپی و تصویری است و هدفش هم متقاعد کردن است. از طرف دیگر هر کاری از عهده محتوا ساخته است. محتوا باعث جذب مخاطب و جلب توجه آنها می‌شود؛ توانایی شما برای حل مشکلاتشان را نشان داده و مسیری را در جهت خرید نهایی ایجاد می‌کند.

۲.کپی رایترها حس فوریت را ایجاد کرده و الهام بخش واکنش های هیجانی هستند

کپی رایترها به دنبال برانگیختن اقدام فوری در مردم هستند. برای مثال، از خوانندگان می‌خواهند تا ثبت اشتراک، دانلود برنامه یا خرید محصول را انجام دهند.

به اعتقاد نیک ولی مدیر سوپر کانکتور مدیا، «برای دریافت کلیک یا رسیدن به فروش فقط باید به این پرسش در ذهن خواننده پاسخ دهید که: «چرا این یکی؟ و چرا حالا؟» به اعتقاد او «کپی رایترها حس فوریت و کمیاب بودن را درون یک تیتر جای می‌دهند تا حس اقدام سریع را القا کنند».

در مقابل، تولیدکنندگان محتوا به دنبال تعامل با مخاطب هستند. آنها به دنبال جلب اعتماد مخاطب و تبدیل برند به منبع معتبری از اطلاعات هستند.

۳.تولید کنندگان محتوا، زمینه را برای فروش در آینده فراهم می‌کنند

بنابراین کارشناس تولید محتوا به طور مستقیم قصد فروش محصولات یا خدمات را ندارد ولی به آن فکر می‌کند. در واقع محصول غیرمستقیم تولید محتوای هوشمند، افزایش فروش است.

آیا به نظرتان نرخ بازگشت سرمایه حاصل از فعالیت تولیدکننده محتوا مشخص نیست؟ در هر صنعتی، اعتماد محرک مهمی ‌برای اتخاذ تصمیم های خوب است. وبلاگ نویسی هم یکی از روش های کارآمد برای جلب اعتماد قبل از نمایش هرگونه محصول و خدماتی است. در واقع بسیاری از کسب و کارها، حضور موفقشان در فضای آنلاین را مدیون داشتن بلاگ جامع و آگاهی دهنده هستند که نرخ ارجاع و ثبت اشتراک را افزایش می‌دهد.

۴.به طور کلی نویسندگان محتوا، بیشتر روی سئو متمرکز هستند

به طور معمول، تولیدکننده محتوا برای افزایش ترافیک ورودی، استخدام می‌شود. پس نویسندگان باتجربه، در زمینه سئو هم خبره هستند. با کمک آنها بر حسب جستجوی کلید واژه های هماهنگ با اهداف کسب و کارتان، موضوع مناسب را انتخاب می‌کنید.

در حین استخدام تولید کنندگان محتوا با توجه به رزومه و متن قبلی آنها می‌توانید به سطح مهارتشان پی ببرید. چقدر از کلید واژه اصلی و فرعی درون عناوین اصلی و فرعی استفاده کرده‌اند؟ چقدر کلید واژه‌های مرتبط را در متن مشاهده می‌کنید؟ آیا کلید واژه‌ها به خوبی در طول متن پراکنده شده‌اند؟

۵. کپی رایتر‌ها محتواهای کوتاه و تولید کنندگان محتوا، محتواهای بلند را می‌نویسند

کپی رایترها اسناد زیر را تهیه می‌کنند:

• تبلیغات آنلاین و آفلاین
• شعارها و تگ لاین‌ها
• محتوای وب پیج
• کمیپن‌های ایمیلی
• تبلیغات تلویزیونی، رادیویی و سناریوهای تبلیغاتی فیلمنامه‌های تبلیغاتی
• کاتالوگ‌ها، بروشورها، بیلبوردها و کارت پستال‌ها
• اعلامیه‌ها و آگهی‌های فروش
• شعرهای تبلیغاتی و محتوای شبکه‌های اجتماعی

نویسندگان محتوا هم محتواهای بلند زیر را می‌نویسند:

• مقالات
• پست های بلاگ
• مقالات برای مجلات و روزنامه‌ها
• محتوای چاپی و مقالات سفید
• خبرنامه‌ها و کتاب‌های الکترونیک و چاپی
• مجلات چاپی
• پادکست‌های آموزشی
• محتوا برای برنامه‌های تلویزیونی و تهیه فیلم

البته فعالیت کپی رایتر و نویسنده محتوا در برخی از حوزه‌های فوق با هم همپوشانی دارد.

۶.تولید کنندگان محتوا در راهبرد بلندمدت‌تری مشارکت دارند

فعالیت کپی رایتری که محتوای تبلیغی عالی نوشته به سرعت قابل ارزیابی است. برای مثال از معیارهایی مثل نرخ کلیک و باز کردن تبلیغ استفاده می‌کنید.

ولی فعالیت تولیدکننده محتوا به راحتی در کوتاه مدت قابل ارزیابی نیست. راهبردهای خوب تولید محتوا (مثل راهبردهای سئوی کلاه سفید) زمان بر هستند. بهترین راهبردهای سئو معمولاً وقتگیر هستند. چون باید به‌روزرسانی تمامی ‌الگوریتم های گوگل را در نظر بگیرید تا تجربه کاربری بهتری را رقم بزنید.

اگر صبر لازم برای اجرای راهبرد بلندمدت را ندارید، به منافع بلند مدت حاصل از بلاگ‌ها و مقالات توجه کنید. محتواهای طولانی‌تر مثل بلاگ و مقاله بر خلاف تبلیغ و ایمیل با گذشت زمان قدرتشان را حفظ می‌کنند.

۷.تولید کنندگان محتوا باعث افزایش ترافیک ارگانیک می‌شوند و کپی رایترها این ترافیک را به لیدها تبدیل می‌کنند

در این نکته نهایی تمامی‌ تفاوت‌ها میان کپی رایتر و تولیدکننده محتوا، خلاصه شده است. کپی رایترها، ترافیک ارگانیک حاصل از فعالیت تولیدکننده محتوا را به افزایش فروش و لیدها تبدیل می‌کنند. در این زمینه هم همپوشانی کاری وجود دارد. ولی این همپوشانی صد درصدی نیست.

با این که متخصصان سئو و مالکان هر کسب و کاری به دنبال بهترین نتیجه هستند (یعنی محتوایی برای افزایش ترافیک ارگانیک و نرخ تبدیل می‌خواهند) ولی در واقعیت باید بدانیم که محتوای سئو شده برای افزایش ترافیک و کپی رایتینگ هم برای فروش مناسب است.

در نهایت . . .

متقاعد کردن و قانع کردن مردم برای موفقیت در هر کسب و کاری لازم است. البته همیشه هم نباید تا این حد بازاری عمل کرد. ارزش آفرینی با تولید محتوا و کمک به مخاطبان برای رفع مشکلاتشان هم، در بلند مدت کارآمد و ارزشمند است. به طور کلی کپی رایتر و تولیدکننده محتوا دو جزء تفکیک ناپذیر در تیم خلاقیت هر شرکتی هستند. شما بیشتر به کدام یک نیاز دارید؟