چه باورهای منفی نسبت به خود دارید؟
باورهای درونی اساسی ترین فرضیاتی هستند که شما در مورد خود در جهان دارید. این باورهای درنی اغلب در کودکی شکل می گیرند و در بزرگسالی قوام می یابند. به عنوان مثال، اگر ایده ای که در کودکی به شما القا شده این است که شما همیشه شکست خورده هستید، پس ممکن است از امتحان کردن چیزهای جدید بترسید زیرا اعتقاد ندارید که توانایی موفقیت را دارید. بیایید ۵ باور درونی منفی رایج را بررسی کنیم:
- دوست داشتنی نیستم
- من لیاقت ندارم
- من به جایی تعلق ندارم
- من نقص دارم
- من ناتوانم
کدامیک از این موارد برای شما آشنا هستند؟
باورهای منفی چگونه بر بهبودی شما تأثیر می گذارند؟
باورهای منفی فقط اعتقادات هستند. آنها واقعیت نیستند. صرف این که فکر می کنید لیاقت ندارید، به این معنی نیست که بی لیاقت هستید. در حقیقت، هر انسانی این حق را دارد که احساس دوست داشته شدن، شایستگی، احساس تعلق و احساس کامل بودن کند. متأسفانه، داستان هایی که در طول زمان به خود تلقین کرده ایم، به توانایی های ما برای دیدن همه چیزهای جالب درباره خودمان آسیب می زند.
باورهای منفی برای بهبودی شما مفید نیستند، زیرا منجر به کاهش عزت نفس و داشتن تصویری ضعیف از خود می شود. اغلب، این تصاویر منفی می توانند منجر به کم تحرکی، انگیزه کم یا ترس از شکست شوند و به اندازه ای ناتوان کننده باشند که باعث شوند که عمل نکنید حتی زمانی که می دانید باید آن کار را انجام دهید. خبر خوب این است که شما می توانید باورهای منفی خود را تغییر دهید. این چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد، اما با تمرین و تمرکز، می توانید مغز خود را برای داشتن باورهای درونی مثبت دوباره آموزش دهید.
شش مرحله برای پرورش تفکر مثبت
اگر شما هم از جمله افرادی هستید که نمی دانید که با افکار منفی آزار دهنده درونی خود چکار باید کنید، به این شش مرحله که در ادامه آمده است توجه کنید. این مراحل برای داشتن زندگی که به دنبال آن هستید و تغییر افکار منفی به مثبت به شما کمک خواهند کرد.
۱٫یک دفترچه از افکار روزانه خود داشته باشید.
داشتن یادداشتی از افکار راهی عالی برای پیگیری افکار منفی شما است. در بالای یک دفتر یادداشت، عناوین زیر را بنویسید: فکر، موقعیت و احساسات برانگیخته شده. طی یک دوره هفت روزه، افکار منفی که در خود احساس می کنید، موقعیت هایی که آن ها را به وجود آورده اند و اینکه چه حسی به شما دست داد را یادداشت کنید.
به عنوان مثال، اگر همکاران شما را به ناهار دعوت کنند، اولین فکری که در ذهن شما ایجاد می شود چیست؟ ممکن است یکی از این موارد باشد: آنها فقط می خواهند خوب باشند، من هیچ چیز جالبی برای گفتن ندارم، اگر آنها مرا بشناسند، می فهمند که چقدر آسیب دیده ام و غیره.
آگاهی از این الگوهای فکری غالباً اولین قدم برای تغییر آن ها و رشد تفکر مثبت است.
- باورهای درونی خود را بسنجید.
یکی از شرایط موجود در دفترچه یادداشت خود را انتخاب کنید. بیایید از مثال ناهار با همکاران استفاده کنیم. لیستی مشخص از پیش بینی ها را بنویسید. از خود بپرسید: بدترین اتفاقی که می تواند بیفتد چیست؟ من با همکارانم به ناهار می روم، من از نظر آن ها جالب نیستم و دیگر برای رفتن به نهار از من دعوت نمی کنند. اکنون، برای امتحان کردن عقیده منفی با خود قراری بگذارید و برای ناهار بیرون بروید و ببینید چه اتفاقی می افتد. احتمالاً خواهید دید که اعتقاد شما مغرضانه است و انعکاسی دقیق از آنچه واقعاً همکارانتان فکر می کنند نیست.
اگر این اتفاق به همان اندازه که انتظار داشتید بد پیش نرفت، چه چیز دیگری را می توانید امتحان کنید که مانع آن شده اید؟
- افکار خود را برچسب گذاری کنید.
وقتی مرحله یک و دو را تمرین کردید، درباره باورهای منفی که به ذهن شما نفوذ کرده اند، آگاهی بیشتری پیدا خواهید کرد. به جای رویکرد مغرضانه: «دوباره من و افکار احمقانه من»، موضع گیری بی طرفانه داشته باشید. به افکار خود برچسب بزنید، بنابراین از قدرت و تأثیری که بر تفکر شما می گذارند، می کاهید. «من فکر می کنم که چقدر احمق هستم».
بپذیرید که به هر دلیلی ، با توجه به سابقه و تجربیات زندگی خود، این افکار شما هستند که باعث شده اند در مورد خودتان ایگونه باورهایی داشته باشید. اما واقعیت ندارند. آنها واقعیت نیستند. آنها به سادگی داستان هایی هستند که عادت دارید برای خودتان تعریف کنید.
- فکر خود را متوقف کنید.
از دیگر راه های ایجاد تفکر مثبت جلوگیری از تفکرات منفی است. یکی از مشکلات الگوهای تفکر منفی سراشیبی رو به پایین آن است که می توانیم در نهایت به آن منتهی شویم وقتی که یک فکر منفی به فکر دیگر و سپس دیگری منجر شود. همانطور که در مثال بالا می بینید، این ایده که شما برای همکارانتان جالب نیستید منجر به افکاری چون “آنها دیگر هرگز من را به نهار دعوت نخواهند کرد ” ، “آنها پشت سر من صحبت خواهند کرد” ، “آنها راهی را برای اینکه من شغل خودم را از دست بدهم پیدا خواهند کرد “و غیره می شود.
وقتی دچار این الگوی تفکر شدید هستید، بگویید ایست. آن را با صدای بلند بگویید زیرا تأثیر بیشتری خواهد داشت. همچنین می توانید با زدن یک نوار لاستیکی به مچ دست خود، کف زدن یا با کوبیدن انگشتان خود به کف دست، این الگوهای فکری منفی را قطع کنید.
اگر جایی هستید که فریاد زدن کلمه ایست یا دست زدن برای شما امکان پذیر نباشد می توانید بر افکار منفی موج سواری کنید. برای این تکنیک افکار منفی را هنگامی که در حال اوج گرفتن هستند شناسایی کنید. به آن ها برچسب بزنید و سعی کنید بی طرفانه قضاوت کنید.
چه مدت برای شما طول می کشد که موج افکار منفی عبور کند؟
- تفکر همه چیز یا هیچ چیز را به چالش بکشید.
تفکر در مطلق را متوقف کنید. سعی کنید از کلماتی مانند “همه” ، “همیشه” ، “هیچ کس” ، “هرگز” ، “نباید” یا “هیچ کس” استفاده نکنید.”هیچ یک از همکاران من فکر نمی کنند من جالب هستم.” یا “همه فکر می کنند من احمق هستم.” این افکار را به چالش بکشید به زمانی فکر کنید که شواهد خلاف باور منفی شما را نشان داده اند”. اوه بله، یکی از همکارانم از من در مورد آخر هفته دوشنبه من سال کرد. روز بعد او از من حالم را پرسید. به نظر می رسد او به من علاقه مند است.”
“اوه ، رئیس / شریک زندگی / دوست من وقتی به او در محاسبه مبلغ وام کمک کردم گفت که من در ریاضیات چقدر عالی هستم. حدس می زنم برخی فکر می کنند من باهوش هستم. “
- تفکر مثبت را با قدر شناسی و سپاسگزاری ایجاد کنید.
مغز ما جهان را براساس انتظارات و تجربیات قبلی سازمان می دهد. اگر تمام تلاش خود را روی متوقف کردن تفکر منفی متمرکز کنید، ممکن است خود را غرق در افکار منفی بیابید. تعصب تأیید یعنی تمایل به افکاری که عقاید قبلی ما را تأیید می کنند، یک واقعیت روانشناسی شناخته شده است که ما را به ادامه دیدن آنچه انتظار داریم ببینم، هدایت می کند.
اگر می خواهید تعصب تأیید خود را با افکار مثبت بیان کنید، هر روز را با یک لیست کوتاه از (۳-۵) چیز که از آنها سپاسگزار هستید شروع کنید. این می تواند فرزندان، شغل ، همسر یا ماشین جدید شما باشد.
با شروع روز با انعکاس مثبت، بقیه روز نیز به سمت مثبت شدن حرکت می کنید!
سخن آخر
با پذیرفتن مسئولیت باورهای دورنی منفی، می توانید مغز خود را دوباره آموزش دهید که تفکر مثبت در آن شکل گیرد و از ای طریق احساس بهتری نسبت به خود خواهید داشت. این امر منجر به ایجاد روابط بهتر با خود و دیگران خواهد شد. این تجربه زندگی شما را تغییر خواهد داد. تمرین را به یاد داشته باشید و خواهید دید که تفکر مثبت به عادت جدیدی در زندگی شما تبدیل خواهد شد.