رسیدن به اهداف با قانون جذب
آیا خودمان هم برای رسیدن به اهداف بزرگ و جاه طلبانه تلاش می کنیم؟ حتماً هم آنها را روی کاغذ آورده ایم، تصمیم گرفتیم که به آنها متعهد باشیم، و هر روز زمانی صرف رویاهای خود می کنیم. این کارها می توانند ابزار فوق العاده ای برای رساندن ما از موقعیت کنونی به جایگاهی باشند که در نظر داریم. اما به غیر از آنها یک مورد دیگر هم هست که غالب افراد به آن توجهی نمی کنند: وقت خود را صرف افراد موفقی کنیم که دوست داریم از نظر موفقیت به جایگاه آنها برسیم.
حالا به نظر شما چرا این کار می تواند مفید باشد؟
چون انسان ها از ابتدای خلقت در قالب قبیله زندگی کرده اند و تلاش برای برقراری ارتباط و رابطه تبدیل به فرمی شده است که تلاش می کنیم در آن جا بیافتیم. این یک فرآیند ناخودآگاه است که کنترل کمی روی آن داریم و از آن جایی که ما در پی رسیدن به اهداف خود هستیم، این مسئله می تواند به عنوان کمک یا به عنوان یک عامل بازدارنده تلقی گردد.
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده ایم که چرا داشتن یک گروه اجتماعی موفق قادر است تا این اندازه مؤثر باشد؟ از یک جهت گروه اجتماعی ما هنجاری است که کمک میکند تا خودمان را قضاوت نماییم. شاید به همین سبب است که داشتن دو دوست خوب که هر دو چاق می باشند و اضافه وزن دارند، می تواند احتمال بالا رفتن وزن ما را تا حدود ۵۰ درصد افزایش دهد. از طرف دیگر، شاید برای ما خنده دار باشد که دوستان مان خارج از خانه در حال خوردن سالاد در رستوران باشند در حالیکه ما در خانه جلوی تلویزیون نشسته ایم و مشغول خوردن یک بسته بزرگ چیپس هستیم.
از منظر دیگر اگر وقت خود را با افراد موفقی بگذرانیم که توانسته اند به اهدافی که ما آرزوی آنها را داریم برسند، کمک میکند تا رسیدن به آنها برای ما ساده تر و امکان پذیرتر جلوه نماید. شاید همیشه دوست داشتیم کتاب بنویسیم اما نمی دانستیم که از کجا و با چه روشی شروع نماییم اما به ناگهان با کسی روبرو می شویم که تصمیم دارند پیش نویس کتاب خود را در عرض شش ماه به اتمام برساند و می بینیم که به این مهم دست پیدا میکند. ناخودآگاه این احساس در ذهن ما تداعی میگردد که خوب دادن این کار آن قدرها که فکر می کردیم، سخت و دشوار نیست و با کمی تلاش ما هم می توانیم به این هدف برسیم. بعد از چند ماه مشاهده می کنیم که ما هم نوشتن آنچه در سر داشتیم را به پایان رسانده ایم.
این نکته را هم در نظر داشته باشیم: کسانی که به اهداف مدنظر ما رسیده اند، می توانند از لحاظ عملی راه های کاربردی زیادی را به ما معرفی نمایند و در حقیقت به ما در رسیدن به همان اهداف کمک کنند. دلگرمی دادن، تشویق کردن و نصیحت کردن های ویژه و خاص همگی به نحوی می تواند به ما کمک کند. حتی این افراد با اشخاص حرفه ای در تماس هستند که ممکن است علاقه داشته باشند به ما یاری برسانند یا شاید هم کار ما را به این افراد معرفی کنند و باعث تبلیغ و شناخته شدن مان شوند. هم چنین اگر روش غلطی را انتخاب کرده باشیم و در مسیر نادرستی گام برداریم، آنها به ما گوش زد خواهند کرد و به ما می گویند که در عوض چه کارهایی باید انجام دهیم.
با اینکه در کنار افراد موفق بودن و سپری کردن زمان با آنها مسیر روشن و شفاف رسیدن به موفقیت است، تبدیل آن به واقعیت می تواند چالش برانگیر باشد. شاید دوست داشته باشیم که برای خود یک شرکت راه اندازی کنیم اما تمام دوستان ما کارمند هستند و تابع رویه معروف ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر. در این حالت آنها هیچ وقت رغبت پیدا نمی کنند که امنیت کاری، اطمینان از دریافت حقوق و مزیت های مربوط به بیمه و خدمات درمانی را به خطر بیاندازند.
حالا چه کار کنیم؟ از دوستان خود فاصله نگیریم، حداقل دلیلمان برای این کار چنین مسئله ای نباشد. در عوض سعی نماییم دایره اجتماعی خود را توسعه دهیم و با افرادی نشست و برخاست داشته باشیم که موفقیت های آنها در زندگی خاستگاه ما باشد. بهتر است ادامه مطلب را بخوانیم تا جواب سئوال های خود را بگیریم:
۱ – اهداف خود را بشناسیم
منتخب افراد ما کسانی باشند که حتماً همان کارهایی را کرده اند که ما می‌خواهیم انجام دهیم. اما لزومی ندارد که حتماً به دنبال موفق ترین ها یا مشهورترین آنها باشیم. درست است که همه دوست دارند با بیل گیتس در ارتباط باشند، اما این احتمال زیاد است که هیچ وقت او را حتی از نزدیک نبینیم یا اینکه دوست مشترکی با او نداشته باشیم، در نتیجه دست یافتن به چنین شخصی جزء محالات است. اما از طرفی، تا دلمان بخواهد افراد کارآفرین بسیار موفقی در اطرافمان وجود دارند که نزدیک شدن به آنها کار دشواری نیست.
۲ – روی لیست مخاطبان خود کار کنیم
این احتمال وجود دارد که یکی از افرادی که ما با او ارتباط داریم با کسی دوست یا همکار باشد که ما دوست داریم ملاقاتش کنیم. می توانیم از شبکه های اجتماعی مانند … استفاده نماییم تا بفهمیم که کدام فرد کدام شخص را می شناسد. از دوستانمان بخواهیم که ما را معرفی کنند، یا اینکه به ما بگویند چگونه به کسی که دوست داریم ملاقات کنیم نزدیک شویم.
۳ – از نشستن در خانه پرهیز کنیم
هر رویدادی می تواند برای بزرگ کردن دایره اجتماعی با افراد موفق مؤثر باشد. اگر کسی که دوست داریم ملاقاتش کنیم در حال اجرای سخنرانی است حتماً شرکت کنیم. بعد از اتمام برنامه به سراغ او برویم و شروع به صحبت کنیم. حتماً با کتاب هایش، شرکت و ویدئوهایی که دارد آشنا هستیم. اینکه به کسی بگوییم همیشه از کارهایش خوشمان آمده می تواند بهترین راه برای بازکردن باب گفتگو باشد.
۴ – کلاس برویم
در کلاس های گوناگون شرکت نماییم، فرق نمیکند حضوری باشد یا به شکل آنلاین. این راه خواهد توانست به ما فرصت دهد تا با افراد موفقی آشنایی پیدا کنیم که همان اهداف ما را داشته اند. یا کسانی که اهداف مشابه ما را دنبال می کنند. هر دو روش می تواند به ما در پیدا کردن و بزرگ کردن دایره اجتماعی کمک شایانی بکند.
۵ – به گروه های مختلف ملحق شویم
این مورد می تواند به هر چیزی مربوط شود، از جلسات گرفته تا گردهمایی های آنلاین تا روش های سنتی و معمول همکاری. ملحق شدن به گروهی که شامل افراد موفق باشد شانس ما را برای رسیدن به موفقیت و رسیدن به اهداف مان افزایش میدهد. اگر در گروه خود فعال باشیم، می توانیم چند فرد موفق دیگر هم به این دایره اضافه کنیم. گروهی که شامل افراد حرفه ای یا تاجران باشد بهترین راه برای پاک کردن و از بین بردن فاصله ای است که بین ما و کسانی که دوست داریم ملاقات کنیم وجود دارد.
۶ – فقط در تماس باشیم
گاهی کمترین فاصله بین دو نقطه یک خط مستقیم ساده می باشد. پس اگر فردی را شناسایی کرده ایم که به شدت علاقمند به شناخت بیشتر او هستیم، مستقیماً به سراغش برویم. این کار می تواند از طریق لینکدین یا پیدا کردن اطلاعات تماس او باشد. به او بگوییم که دوست داریم کمی نصیحت بگیریم، از وی بپرسیم آیا دوست دارد زمان کوتاهی را پای تلفن به صحبت کردن با ما بپردازد یا اینکه آیا دعوت ما را برای صرف نوشیدنی در کافه یا خوردن غذا در رستوران می پذیرد؟ اگر فرد مورد نظر ما حرفه ای و کارشناس است به او پیشنهاد دهیم که حاضریم برای وقتی که برایمان می گذارد، پول هم پرداخت کنیم.
۷ – به سمت جلو حرکت کنیم
افرادی وجود دارند که شناخت آنها می تواند به نفع ما باشد و هم افرادی هستند که می توانند از نصایح و تجارب ما نفع ببرند. پس فروتن و متواضع باشیم. سعی نماییم زمان هایی را به افرادی اختصاص دهیم که میزان موفقیت شان از ما پایین تر است و تا جایی که می توانیم آنها را راهنمایی کنیم. به این فکر کنیم که معلم دانش آموزان مدرسه یا دانشجویان کالج شویم. کمک کردن به دیگران برای رسیدن به موفقیت در ما حس خوبی ایجاد خواهد کرد. هم چنین آشنایی با جوانی که هم جاه طلب است و هم تشنه رسیدن به موفقیت می تواند سرمایه خوبی برای دایره اجتماعی ما به حساب بیاید.