نوع رفتار در محل کار را از چندین جهت میتوان حائز اهمیت دانست. نوع رفتار هریک از کارکنان، در مجموع باعث شکلگیری محیط و فرهنگ سازمان شده و این محیط میتواند تأثیر خیلی زیادی در عملکرد شرکت داشته باشد. ولی همه چیز به موضوع عملکرد شرکت و بازدهی بازنمیگردد. موضوع رفتار تا حد زیادی نیز به رضایت شغلی و عملکرد فردی کارکنان نیز ارتباط پیدا میکند. حتماً شنیدهاید که خیلیها بر این باور هستند که رفتار خوبی با همکار خود دارند، ولی رفتار آنها با او مناسب نیست. در این میان، این سؤال ایجاد میشود که آیا همیشه باید رفتار خیلی خوبی در محل کار داشته باشیم؟ آیا همیشه باید سعی کنیم تا ایدئالترین موقعیتها را ایجاد کنیم؟
به عنوان مثال، آیا از لحاظ اخلاقی موظف هستیم که همیشه حقیقت را بگوییم؟ گفتن یک دروغ کوچک با نیتی خوب و مثبت، یا همان دروغهای مصلحتی چطور؟ ملایم و یا مبهم جلوه دادن حقیقت برای اینکه به کسی صدمه نزنیم و او را نرنجانیم اقدامی بسیار متداول در محیطهای کار و حتی خانوادگی است. با این حال، کارشناسان بر این باور هستند که این یک مشکل است. زیرا در انتها، ضرر آن بیشتر از منفعتی است که به همراه میآورد.
به همین روال، زمانی که عملکرد ضعیف و کمکاری همکار خود را پوشش داده و کار او را اصلاح میکنید، علیرغم اینکه نیت شما خوب است و قصد کمک کردن دارید، خیلیها بر این باور هستند که کار مناسبی نیست و به نفع هیچکدام از شما نخواهد بود. انجام دادن کارهای باقیمانده و یا عقبمانده دیگران را میتوان مثالی از خوشرفتاری بیش از حد در محل کار دانست.
به جای انجام چنین کارهایی و خوشرفتاری بیش از حد سعی کنید صادق و مهربان باشید. راستگویی و مهربانی ویژگیهایی هستند که همیشه ارزشمند بوده و در هر محیط کاری حرفه میتواند مزیت بزرگی برای رفتار در محل کار شمرده شوند. در واقع، مهربان بودن به این معنا است که کنترل شرایط را در دست داشته و در عین حال رویکرد مناسبی نسبت به افراد دارید. ولی خوبی و خوشرفتاری بیش از حد را دقیقاً نقطه مقابل میتوان دانست.
خوشرفتاری بیش از حد احتمالاً منجر به ایجاد رفتارها، کارها و تعاملات مصنوعی با همکاران میشود. این موضوع باعث میشود تا شرایط و واقعیت موجود را درک نکرده و توان انجام گفتگوهای مهم و صادقانه را نداشته باشید. در نتیجه، فرصتهای رشد از شما گرفته میشود. از سوی دیگر، زمانی که ارزش بالایی برای موضوعات و افراد قائل هستید، واقعیت را با لحنی ملایم و دوستانه به آنها میگویید. این کار باعث افزایش موقعیتهای رشد شما خواهد شد.
با این حال، وقتی صحبت از رفتار در محل کار میشود، تشخیص مرز بین خوشرفتاری بیش از حد و مهربانی مثبت شاید کمی دشوار باشد. مورد اول منجر به کاهش فرصتهای رشد میشود و شاید حتی باعث سوءاستفاده از شما شود، ولی مورد دوم به رشد شما کمک میکند. حال از خودتان بپرسید که رفتار من در سازمان به چه شکل است؟
مثالهایی از خوش رفتاری بیش از حد در محل کار
اگر بیش از حد خوشرفتار هستید، شاید بهتر باشد در رفتار خود تجدید نظر کنید، چرا این رفتار میتواند اثرات منفی مختلفی در مسیر شغلی شما داشته باشد. در ادامه به برخی نمونههای خوشرفتاری بیش از حد و اثرات منفی احتمالی آنها اشاره خواهیم کرد.
اصلاح اشتباهات
آیا شما همیشه مشغول اصطلاح اشتباهات اعضای گروه خود هستید؟ این کار اگرچه ممکن است خیلی دشوار به نظر نرسد، ولی فرصت انجام کارهای مهمتر را از شما خواهد گرفت. بنابراین بهترین کار این است که نحوه پیشرفت را به آنها آموزش دهید تا دیگر مرتکب این اشتباهات نشوند. زمان و دقت کافی را صرف آموزش آنها کنید و مثالهای خوب و متنوعی را ارائه کنید تا به کار مورد نظر مسلط شده و آن اشتباهات را تکرار نکنند. بنابراین، دیگر احتیاجی نخواهد بود تا شما زمان خود را صرف اصلاح اشتباهات آنها کنید. در این مثال، اصلاح کردن همکاران را میتوان نمونهای از خوشرفتاری بیش از حد در نظر گرفت. از سوی دیگر، حرکت مهربانانه این است که آنها را با خوشرویی دعوت به آموزش کنید.
دریغ کردن واقعیت
کاملاً قابل درک است که گاهی اوقات بخواهید اطلاعات مضر یا ناخوشایند را از کسی پنهان کنید تا باعث آزرده خاطر شدن آنها نشود. اما خیلی از مواقع شما باید این اخبار را به اشتراک بگذارید و پنهان کردن آنها تصمیم صحیحی نیست. در چنین شرایطی، سعی کنید تا با مهربانی، آرامش و کنترل کامل خبر را انتقال دهید. از این روش، بدون اینکه در اصل و ماهیت خبر تغییری کنید، آن را به مخاطب خود منتقل خواهید کرد. با انجام این کار، شما محیط کاری شاد و موفقی را برای همکاران خود ایجاد خواهید کرد و عین حال، موضوعات و اخبار نیز با همان دقت و اهمیت منتقل خواهند شد.
بهانه آوردن
بهانه آوردن در فرایندهای کاری را میتوان نوعی تحریف واقعیت و یا خودفریبی دانست؛ اینکه خود را متقاعد کنید که عواملی خارج از کنترل تیم و یا شخص شما مقصر هستند. در چنین شرایطی، خوشرفتاری بیش از حد احتمالاً به معنای همین بهانهآوردنها و یا پذیرش عذر و بهانه اعضای تیم است. ولی این رویکرد کاملاً اشتباه است. همانطور که بیان شد، در چنین شرایطی باید با روی خوش و مهربانانه، شرایط را تجزیه و تحلیل کرده و نکات را با همکاران خود در میان بگذارید. نتیجهی این بحث و گفتگو شاید این باشد که قصور و یا کمکاری تیم را پیدا کرده و به آن اعتراف کنید. در ادامه، اعضای تیم باید مجدداً با یکدیگر صحبت کرده و راهکارهایی را برای حل مشکل و جلوگیری از تکرار آن پیدا کنند.
همانطور که مشخص است، تلاش برای خیلی خوب رفتار کردن میتوانست آسیبهای بلندمدت زیادی را متوجه شما کند. ولی رویکردی منطقی و ملایم به شما کمک میکند تا مشکلات را بهصورت اصولی حل کنید
قربانی شدن
ممکن است فکر کنید پذیرش مسئولیت کامل اشتباه اعضای یک تیم و یا یک همکار کاری نجیبانه و فداکارانه است. این موضوع بهخصوص در میان رهبرها و مدیرهای تیمها بیشتر شایع است. ولی این کار به هیچ عنوان به نفع سازمان و یا خود اعضاء نیست. چراکه در آینده ممکن است همین اشتباهات مجدداً تکرار شده و آسیبهای خیلی بیشتری را به شما وارد کنند. در واقع، با پذیرش مسئولیت شکست و اشتباه و قربانی کردن خود، فرصتی را به همکاران خود برای پیشرفت و یادگیری نمیدهید.
پذیرش مسئولیت اشتباه و عواقب احتمالی آن ممکن است دردناک باشد و این موضوع کاملاً طبیعی است. ولی این اتفاق باید منجر به شروع فرایند یادگیری و رفع ایرادات شود تا این اشتباهات در آینده تکرار نشوند. دریافت آموزش کافی در مورد اشتباهات و ایرادات به کارکنان کمک میکند تا در صورت بروز موقعیتهای مشابه در آینده، تصمیمات بهتری گرفته و عملکرد بهتری داشته باشند.
به عبارت دیگر، مشکل بزرگ خوب بودن بیش از حد فرصت پیشرفت را از شما و یا همکارانتان میگیرد. بنابراین، به مشکلات با نگاهی صادقانه، مهربانانه و ملایم نزدیک شده، آنها را بررسی کنید و تلاش کنید راهکارهایی را جهت جلوگیری از تکرار آنها پیدا کنید. این کار نهتنها باعث بهبود عملکرد سازمان میشود، بلکه روابط شما با همکارانتان را نیز بسیار تقویت خواهد کرد. با انجام این کار مردم و همکاران ممکن است شما را «خوب» تصور نکنند، اما شما را به عنوان یک همکار و رهبر قابل اعتماد در نظر خواهند گرفت.